یادداشت‌های آتنا ثنائی فرد (98)

کار عمیق: قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته
          این کتاب مجموعه‌ای پراکنده از ایده‌های جالب راجع‌به «کارِ عمیق»ئه. کار عمیق و کارِ کم‌عمق، دو مفهوم محوری در این کتاب هستن. 
‌
«‌کارِ عمیق: انجام فعالیت‌های حرفه‌ای در تمرکز کامل و بدون حواس‌پرتی، که توانایی‌های شناختی شما را به حد اعلای خود می‌رساند. فعالیت‌هایی که ارزش‌آفرین هستند، مهارت شما را بهبود می‌بخشند و تکرار آن‌ها دشوار است.»
 
‌مزیت کتاب‌های کال نیوپورت اینه که یک نسخه‌ی واحد برای همه در نظر نمی‌گیره و با معرفی ایده‌های مختلف و تعریف کردن داستان افرادی که تونستن به کار عمیق دست پیدا کنن، بهمون اجازه می‌ده تا خودمون ایده‌های جالب‌تر رو گزینش کنیم و توی زندگی‌مون به شیوه‌ای شخصی‌سازی‌شده به کار ببریم.
‌
‌هرچند این موضوع می‌تونه یک نقطه‌ی ضعف هم باشه؛ چون باعث می‌شه کتاب تا حدی پراکنده به نظر بیاد و منسجم نباشه.
 
 نکته‌ی دیگه اینه که انگار این کتاب جامعه‌ی هدف به‌خصوصی داره و شاید تعمیم مطالبش برای همه‌ی افراد و در شرایط مختلف دشوار باشه. و فکر می‌کنم کتابِ «مینیمالیسم دیجیتال» از همین نویسنده، از این لحاظ کتابِ بهتری بود.
‌
‌در کل می‌تونم بگم که این کتاب رو کم‌وبیش دوست داشتم چون ایده‌های جدیدی بهم داد. با این حال، نیمه‌ی اول کتاب‌ رو به سختی پیش بردم، طوری که احتمال می‌دادم کتاب رو نصفه رها کنم.
‌
‌فکر می‌کنم ارزش یه بار خوندن داشته باشه و مکمل خوبی در کنار مطالبِ کتاب «مینمیالیسم دیجیتال» باشه.
        

14

آنی شرلی در اینگلساید

9

نامه: ماجرای یک نامه که دو زندگی را تغییر داد
«تصویر ساخ
          «تصویر ساخته‌شده توسط هوش مصنوعی»
‌
‌خیلی خیلی سخته برام که برای کتابی که این‌قدر دوستش داشتم یادداشت بنویسم :'')
‌
‌اما می‌تونم بگم که شاید یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌هایی بود که تابه‌حال خوندم!✨
‌
‌این کتاب، داستانِ واقعی یه دختر و پسر نوجوون رو شرح می‌ده که به خاطر تکلیف مدرسه، شروع به نامه‌نگاری می‌کنن: یه دختر ۱۲ ساله‌ی آمریکایی با زندگی مرفه؛ و یه پسر ۱۴ ساله‌ی زیمبابوه‌ای به‌شدت فقیر...! (زیمبابوه‌ یه کشور توی آفریقاست.)
‌
و ‌نامه‌نگاری اون‌ها زندگی هردوشون رو عوض می‌کنه!
‌
‌و مسئله‌ی جالب دیگه اینه که این کتاب توسط خودشون نوشته شده و می‌تونیم مستقیماً با احساسات شخصیت‌های این داستانِ واقعی در ارتباط باشیم.
‌
‌می‌تونم بگم که موضوع اصلی این کتاب فقره. این‌که تا چه حد یک خانواده و کشور می‌تونه فقیر باشه و چقدر ممکنه زندگی دو تا نوجوون توی دوتا کشور مختلف، زمین تا آسمون با هم فرق داشته باشه. و همچنین این داستان در مورد امیده، و سرسختی، و قدردان بودن. و خیلی چیزهای دیگه!
‌‌
‌من واقـعاً دوستش داشتم و تقریباً توی یک روز تمومش کردم و از معدود کتاب‌هاییه که خوندنش رو به همه پیشنهاد می‌کنم. :)
از دستش ندید. 
‌
‌پی‌نوشت اول: امتیاز این کتاب توی گودریدز ۴.۳۹ از ۵ ئه که امتیاز واقعاً بالاییه.
‌
‌پی‌نوشت دوم: چاپ جدید این کتاب  با اسم «همیشه برایت می‌نویسم» ترجمه شده. من نسخه‌ی نشر اطراف رو خوندم و از ترجمه‌ هم خیلی راضی بودم.
        

29

نجواگر
          ‌خب... کتابِ جذابی بود که با دقت هم نوشته شده بود. هدفش صرفاً سرگرم کردن مخاطب نبود. و تمِ روان‌شناختی داستان می‌تونست مطالب ارزشمندی در مورد روابط خانوادگی و به‌خصوص روابط پدر-پسری ارائه بده‌. 
‌‌
برای من که زیاد سمتِ داستان‌های معمایی نرفته بودم، جالب بود. و هر چی داستان می‌گذره، تا حدی هیجان‌انگیزتر می‌شه و کنار گذاشتنش سخت‌تر.
‌
‌شخصیت‌پردازی رو هم خیلی‌ دوست داشتم. نویسنده تونسته بود با ظرافتِ تمام داستان رو از زاویه‌دید تک‌تک شخصیت‌های اصلی بهمون نشون بده و در نهایت می‌تونستیم اون شخصیت‌ها رو تا حد خوبی‌ درک کنیم. 
‌
از بچه‌ی شش ساله گرفته تا مرد میانسال، همه‌شون به خوبی به تصویر کشیده شده بودن‌. و این موضوع باعث می‌شد تا من به عنوان خواننده، با شخصیت‌ها احساس نزدیکی کنم و اتفاقاتی که براشون طی داستان می‌افتاد، برام مهم باشه.
‌
‌اگه در مورد خلاصه‌ی داستان کنجکاوید، من خلاصه‌ی پشت جلد نشر نون رو پیشنهاد می‌کنم که اصلاً اسپویل نداره و می‌تونید با خیال راحت بخونیدش.
‌
در کل از خوندنش‌ لذت بردم و اگه به داستان‌های معمایی-جنایی با تم روان‌شناختی علاقه دارید، پیشنهادش می‌کنم.
        

3

ما توی کتابیم!

33

ناطور دشت
          ناطور دشت.... چی می‌تونم در مورد این کتاب بگم؟ ناطور دشت احتمالاً عجیب‌ترین و شگفت‌انگیزترین کتابیه که خوندم. و شاید از بهترین کتاب‌هایی که تابه‌حال خوندم. و از کتاب‌های موردعلاقه‌م.
‌
 چهاربار تابه‌حال خوندمش و هر دفعه نظر متفاوتی در موردش داشتم. هر دفعه احساسات متفاوتی رو تجربه کردم و در عین‌حال برام تکراری نبود. 
‌
هولدن کالفیلد از اون شخصیت‌هاییه که هرگز فراموش نمی‌کنم. هولدن پلی بین نوجوانی و بزرگسالیه. پسر سرکش بددهنی که از همه‌جا رونده شده و به نظر خودش هیچ استعداد خاصی نداره.
‌
 چقدر این کتاب عجیبه. و چقدر دوست دارم حتی برای بار پنجم (و با ترجمه‌ی جدید محمدرضا ترک تتاری!) بخونمش. 
‌
خواننده‌های این کتاب احتمالاً دو دسته‌ان:
 1. یا اصلاً باهاش ارتباط برقرار نمی‌کنن و حس می‌کنن با خوندن این کتاب هیچ‌چیز بهشون اضافه نشده؛ 
2. یا جزو بهترین کتاب‌هایی می‌شه که تا حالا خونده‌ان. 
‌
از بین ترجمه‌هایی که تابه‌حال خونده‌م، ترجمه‌ی احمد کریمی و و آراز بارسقیان رو پیشنهاد می‌کنم.
        

4

پدرو پارامو
          از سخت‌خوان‌ترین کتاب‌هایی که تا الان سمت‌شون رفتم؛ اما بی‌شک فهمیدن و خوندنش از خشم و هیاهو سخت‌تر نبود. بخش اول خشم و هیاهو رو دو بار خوندم و هربار برای خوندن بخش دوم شکست خوردم. اما پدرو پارامو این‌طوری نبود و ‌تقریباً سریع تمومش کردم. 
‌
توی این کتاب مدام از راوی اول شخص می‌پریم به سوم شخص و تمرکز داستان مدام از روی یک شخصیت به روی شخصیت دیگه‌ای می‌ره. تعداد شخصیت‌ها زیاده و صحنه‌ها کوتاه و چند پاراگرافی هستن (یا حتی خیلی کوتاه‌تر). به سختی باید متوجه داستان اصلی شد.
‌
 اما سختی خوندنش شیرین بود و همین که تموم شد، تمایل زیادی داشتم که یه‌بار دیگه از اول بخونمش. اگه برای دفعه‌ی اول می‌خواید بخونیدش، پیشنهاد می‌کنم دفترچه یادداشت بردارید و اسم شخصیت‌ها رو توش بنویسید (و هر چیز دیگه‌ای که به احتمال زیاد بعداً یادتون می‌ره). 
‌
بازم تأکید می‌کنم که خوندنش سخت بود، خیلی سخت. سرگیجه‌آور بود. ولی اگه قبلاً مثل من خشم و هیاهو رو کامل یا ناقص خوندید و براتون جالب بوده، این کتاب از نظر شیوه‌ی روایت تا حدودی بهش شباهت داره اما سبک‌تر و قابل فهم‌تره. رئالیسم جادویی هم که هست و ممکنه یه جاهایی شک کنید که کی مُرده‌ست و کی زنده.
        

4