معرفی کتاب نجواگر اثر الکس نورث مترجم میلاد بابانژاد

نجواگر

نجواگر

الکس نورث و 3 نفر دیگر
4.1
232 نفر |
86 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

36

خوانده‌ام

431

خواهم خواند

253

ناشر
نون
شابک
9786007141915
تعداد صفحات
376
تاریخ انتشار
1400/6/8

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در این کتاب هیجان انگیز و تاریک، الکس نورث داستان چند نسلی از پدر و پسری را می سازد که در تیررس تحقیقاتی قرار گرفته اند که قرار است طی آن، قاتلی زنجیره ای در شهری کوچک دستگیر شود. تام کندی، پس از مرگ ناگهانی همسرش، معتقد است که یک شروع تازه به او و پسر جوانش جیک کمک می کند تا بهبود پیدا کنند. یک شروع جدید، یک خانه جدید، یک شهر جدید. اما این شهر گذشته ای تاریک دارد. بیست سال پیش، یک قاتل زنجیره ای پنج نفر از ساکنان را ربوده و کشته است. تا زمانی که فرانک کارتر سرانجام دستگیر نشد، او را "مرد نجواگر" می نامیدند، زیرا شب ها با زمزمه کردن زیر پنجره های قربانیان، قربانیان خود را به بیرون می کشاند. درست زمانی که تام و جیک در خانه جدید خود مستقر می شوند، یک پسر جوان ناپدید می شود. ناپدید شدن او شباهت بی نظیری با جنایات فرانک کارتر دارد و شایعات قدیمی مبنی بر اینکه او یک همدست دارد را برانگیخته است. در حال حاضر، کارآگاهان آماندا بک و پیت ویلیس باید تا دیر نشده پسر را پیدا کنند، حتی اگر این بدان معنا باشد که پیت باید در زندان، دشمن بزرگ خود را ببیند: مرد نجواگر. و سپس جیک دست به کارهای عجیب وغریب می زند. صدای نجوا را از پنجره اش می شنود و ... .
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به نجواگر

نمایش همه

پست‌های مرتبط به نجواگر

یادداشت‌ها

          نجواگر | الکس نورث

نزدیک ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه بدون وقفه ۱۵۰ صفحه‌ی آخر کتابو خوندم و تمومش کردم و الان با دستای یخ زده و عرق کرده فقط میتونم بنویسم خدای من!
بعد از کمتر از یک ماه ریدینگ اسلامپ ملایم تونستم یه کتابو تموم کنم و چه کتابی بود!
کتاب حول محور شخصیتی به اسم نجواگر میچرخه که سابقه‌ی تاریکی در دزدیدن پسربچه ها و به قتل رسیدنشون داره و چندین ساله که در زندانه ، اما با خبر دزدیده شدن یک پسربچه دیگه همه چی به حالت چندین سال قبلش برمیگرده و در همین حین یک پدر و پسر به همون محل نقل مکان میکنن و با اتفاقات عجیبی مواجه میشن.
کشش داستان بسیار زیاده و حتی مواقعی که هیجانی وجود نداره و همه چی آرومه یه چیزی شمارو مجاب به خوندن میکنه تا معماهایی که نویسنده توی ذهن شما ایجاد کرده سریعتر حل بشن و جواب خودشون رو پیدا کنن.
شخصیت پردازی این کتاب میتونم بگم بی نقصه و انگاری تمام شخصیت ها با هر سن و جایگاهی یک روح لمس کردنی دارن که شما به راحتی میتونید باهاشون ارتباط بگیرید ؛ هر کدوم ازونها از یه سری شرایط سخت و طاقت فرسا اومدن بیرون و هر کدوم با زخم هایی که روحشون داره در حال تلاش برای بهتر کردن شرایط هستن و این جنبه کتاب برای من خیلی زیبا بود.
اتفاقات و حقایقی از شخصیت ها میفهمید و هیجان ناشی از این غیرقابل توصیفه!
خلاصه که من این کتابو واقعا دوست داشتم!
پ.ن۱ : کاش یه آپشنی وجود داشت که میتونستی وارد دنیای کتابت شی و بعضی از شخصیت هارو فقط بغل کنی ، مثل جیک.
        

54

          معمایی و رازآلود؛ اگر این ژانر را دوست دارید دیر یا زود باید این کتاب را بخوانید.
-نيويورک‌تایمز
دو دهه پیش فرانک‌کارتر قاتل بچه‌ها، توسط پلیس دستگیر و همه اجساد به جز یکی از آنها پیدا شدند. حالا تام با پسر کوچکش بدون آنکه از گذشته‌ی این شهر خبر داشته باشند به آنجا اسباب‌کشی می‌کنند.
با اینکه به عنوان یک کتاب جنایی گزینه‌های بهتری وجود دارد و اوایل کتاب خیلی جذاب نبود اما لطفا به نجواگر فرصت اثبات خودش را بدهید؛ زیرا اگر از دید دیگری به آن نگاه کنیم خیلی برتر از یک کتاب جناییست و تقریبا نصف ژانر‌ها را به خودش اختصاص داده بود.
نویسنده همه‌چیز را به طوری توصیف کرده‌ بود که در زمان مطالعه تمام صحنه‌ها جلوی چشم مخاطب هویدا می‌شوند و این صفات ممتاز کتاب بود.
با این‌حال زیاد بودن اسامی و محتوای حقیقی کتاب با روحیه‌ی من سازگار نبود؛ وقتی مسئله بچه‌ها به میان می‌آید همه چیز استرس‌آور خواهد شد.
سر درآوردن از انگیزه‌ی قاتل از قتل نیز من را پیر کرد.
با همه‌ی این‌ها نجواگر کتاب جذاب و قابل قبولی بود و پیشنهاد می‌کنم از لذت خواندن این کتاب غافل نشوید، فقط به یاد داشته‌باشید اگر تنها، غمگین و یا افسرده باشید تو یه چشم به ‌هم زدن اسیر نجواگر می‌شوید.
کمی اسپویل:
چقدر شخصیت پیت را دوست داشتم و براش متاسف شدم. پیت باید کنار پسر و نوه‌اش زندگی جدیدی را آغاز می‌کرد ولی مرگ بهش این اجازه را نداد.
من حتی دلم به حال فرانسیس هم سوخت. اکثر کسایی که شخصیت منفور و انگیزه‌ای برای قتل دارن در بچگی توسط خانوادشون آسیب دیدن. تاثیر والدین بر آینده‌ی فرزند واقعا غیرقابل چشم‌پوشی است‌.
        

48

          اولین رمان جنایی که خوندم💙🦋
اول یکم در مورد داستان..
 شروع کتاب با یک نامه شروع میشه که خطاب به جیک شش ساله نوشته شده و اخر این متن این جمله هست: 
(آسون نیست، اما باید با یه عذر خواهی شروع کنم، چون در طول تمام این سال ها، بهت میگفتم چیزی به نام هیولا وجود خارجی نداره.
متاسفم که دروغ گفتم.)
و بعد داستان اصلی با گم شدن یه پسر بچه شش ساله به اسم نیل اسپنسر شروع میشه و بعد از ورود پلیس به ماجرا معلوم میشه روش دزدیده شدن این پسر خیلی شبیه یه پرونده هست که بیست سال پیش بسته شده.. ولی الان چرا بعد بیست سال این اتفاقا داره تکرار میشه و توسط چه کسی؟؟

در مورد کتاب..
کتاب توسط یه نویسنده ناشناس با نام مستعار الکس نورث نوشته شده (که فکر میکنم این اسم از یه اهنگساز امریکایی الهام گرفته شده احتمالا) و اولین کتاب این نویسنده هم بوده..
متن کتاب به نظر من خیلی منسجم و پیوسته نوشته شده بود و داستان پردازی خیلی خوب و بهتر ازون شخصیت پردازی فوق العاده ای داشت و کتاب به زیبایی هر چه تمام تر به پیش زمینه روان شناختی وقایع و به خصوص شخصیت ها و ارتباط ها پرداخته بود.. کتاب تا حدودی هیجانی هست ولی نه خیلی زیاد و یه نکته خیلی قوی داشت این کتاب که این بود که پیش زمینه همه اتفاقات بیان شده بود و در نهایت هیچ معمایی نموند و همه چیز دلیل منطقی و روانشناختی خودشو داشت و هر چند روند کلی داستان تا حدودی قابل پیش بینی بود ولی همین بُعد روانشناختی، جذابیت داستان رو چندین برابر کرده بود.. و اینکه الکس نورث واقعا هیچ سوالی رو بدون جواب نمیذاشت توی داستان..
شاید اگه کتاب رو صرفا از نظر معمایی یا هیجانی بودن قضاوت کنین کتاب در حد متوسط باشه ولی اگه از نظر روانشناسی جنایی بررسی کنین واقعا کتاب خوبی بود و توی این کتاب به خیلی از موضوعات مهمی پرداخته شده مثل
_روابط والدین با فرزنداشون و افکار و احساساتی که نسبت به هم دیگه دارن و برداشت دو طرف از رفتار همدیگه
_کنار اومدن با غم  فقدان و افسردگی که بعدش پیش میاد
_موضوع ترس همیشگی والدین نسبت به دزدیده شدن بچه ها
واکنش های مختلف مردم نسبت به یه اتفاق یا جنایت
_واکنش مردم نسبت به اتفاقایی که میفته و اینکه چقد راحت مردم انگشت اتهام رو علاوه بر شخصی که باعث اون اتفاق بوده، به سمت افرادی که اون اتفاق براشون افتاده هم میگیرن و حتی گاهی بیشتر از مقصر اصلی اون افراد رو مقصر میدونن مثل واکنش مردم نسبت به پدر و مادر نیل
_تاثیر اعتیاد روی زندگی افراد و خانواده هاشون
_و مهم تر از همه واکنش بچه ها نسبت به اتفاقات تلخ زندگیشون
که به نظرم همه این هارو خیلی خوب توی داستان جا داده بود

و در نهایت باید بگم که این کتاب اولین کتاب ژانر جنایی بود که من خوندم و خیلی خیلی عالی بود به نظر من و خوندنش رو اگه به ژانر جنایی یا روان شناسی شخصیت ها علاقه داشته باشید پیشنهاد میکنم💙


        

31