معرفی کتاب نجواگر اثر الکس نورث مترجم میلاد بابانژاد

نجواگر

نجواگر

الکس نورث و 3 نفر دیگر
4.1
245 نفر |
89 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

38

خوانده‌ام

454

خواهم خواند

263

ناشر
نون
شابک
9786007141915
تعداد صفحات
376
تاریخ انتشار
1400/6/8

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در این کتاب هیجان انگیز و تاریک، الکس نورث داستان چند نسلی از پدر و پسری را می سازد که در تیررس تحقیقاتی قرار گرفته اند که قرار است طی آن، قاتلی زنجیره ای در شهری کوچک دستگیر شود. تام کندی، پس از مرگ ناگهانی همسرش، معتقد است که یک شروع تازه به او و پسر جوانش جیک کمک می کند تا بهبود پیدا کنند. یک شروع جدید، یک خانه جدید، یک شهر جدید. اما این شهر گذشته ای تاریک دارد. بیست سال پیش، یک قاتل زنجیره ای پنج نفر از ساکنان را ربوده و کشته است. تا زمانی که فرانک کارتر سرانجام دستگیر نشد، او را "مرد نجواگر" می نامیدند، زیرا شب ها با زمزمه کردن زیر پنجره های قربانیان، قربانیان خود را به بیرون می کشاند. درست زمانی که تام و جیک در خانه جدید خود مستقر می شوند، یک پسر جوان ناپدید می شود. ناپدید شدن او شباهت بی نظیری با جنایات فرانک کارتر دارد و شایعات قدیمی مبنی بر اینکه او یک همدست دارد را برانگیخته است. در حال حاضر، کارآگاهان آماندا بک و پیت ویلیس باید تا دیر نشده پسر را پیدا کنند، حتی اگر این بدان معنا باشد که پیت باید در زندان، دشمن بزرگ خود را ببیند: مرد نجواگر. و سپس جیک دست به کارهای عجیب وغریب می زند. صدای نجوا را از پنجره اش می شنود و ... .
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به نجواگر

نمایش همه

پست‌های مرتبط به نجواگر

یادداشت‌ها

nillofar

nillofar

1404/1/4

        واقعا یکی از بهترین کتاب های جنایی بود که خوندم‌،اینکه نویسنده از ژانر ترسناک و روانشناختی هم استفاده کرده بود جدا باعث شد که عاشق این کتاب بشم.علاوه بر اون خیلی پیچیده بود،اونجایی که انتظار داشتم فرانسیس یه آدم خیلی محترم و با شخصیت باشه؛نویسنده اومد کل افکاراتم و بابتش تغییر داد...
و واقعا یکی از کتاب هایی که پایان خیلی دارکی داشت،و به نظرم نویسنده پایان رو یه طوری نوشته که اگه بخواد جلد دو شو بنویسه اوکیه...
خلاصه واقعا کتاب خیلی جالبیه برای کسایی که جنایی میخونن.
به شدتتتتتتتت پیشنهاد میکنم...
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

aram

aram

1403/12/18

          این کتاب باعث شد دچار ریدینگ اسلامپ بشم و تقریباً ۳ تا ۴ ماه طول کشید تا تمومش کنم. اوایل برام سخت بود که برم سراغش، ولی وقتی شروع می‌کردم، به سختی می‌تونستم کنار بگذارمش! داستان کشش خوبی داشت، اما بعضی جاها حس می‌کردم ریتمش کند می‌شه، که شاید همین باعث شد وقفه‌های طولانی بین خوندنم بیفته. حدس زدن قاتل خیلی سخت نبود، ولی چیزی که این کتاب رو جذاب می‌کرد، رازهای نهفته‌ای بود که کم‌کم فاش می‌شدن و حس کنجکاوی آدم رو تحریک می‌کردن.
صحنه‌های استرس‌زا و پرتنش زیادی داشت که باعث می‌شد قلبم تندتر بزنه، در عین حال، لحظات ناراحت‌کننده و حتی حرص‌درآری هم توی داستان وجود داشت که حس همذات‌پنداری با شخصیت‌ها رو قوی‌تر می‌کرد. برای من، این کتاب یه تجربه‌ی دوگانه بود؛ از یه طرف، گاهی برام خسته‌کننده می‌شد و حس می‌کردم بیش از حد طولانی شده، ولی از طرف دیگه، رازهای جذاب و فضای دلهره‌آورش باعث می‌شد بخوام بدونم آخرش چی می‌شه.
به نظرم ارزش یک بار خوندن رو داشت، مخصوصاً برای کسایی که به ژانر تریلر روان‌شناختی و داستان‌های رازآلود علاقه دارن. اما اگه دنبال یه کتاب با ریتم سریع و پر از غافلگیری‌های غیرقابل پیش‌بینی هستید، شاید این کتاب همیشه نتونه انتظاراتتون رو برآورده کنه.


        

6

شراره

شراره

1402/6/21

          تقریبا اولین رمانی بود که توی این ژانر خواندم(جنایی ترسناک روانشناختی)...روون و گیرا بود...یه جاهایی واقعا استرسزا میشد...اوایل داستان مدام فکر میکردم چقدر شبیه فیلم ترسناکاییه که دیدم و یه وجه کلیشه‌ای توش هست...اما بازم جذاب بود...و یه جاهایی هم فکر میکردم قرار داستان خیلی فانتزی و غیر منطقی بشه اما اصلا اینطور نشد... 

خیلی خوب نقش رفتار والدین بر کودکان و انتخاب خوب و بد را توی زندگی نشون میده پسری که انتخاب میکنه مثل پدرش باشه و پسری که انتخاب میکنه مثل پدرش نباشه و از اون رابطه درس میگیره و رابطه بهتری با خانوادش میسازه و در نهایت سرانجام هر انتخاب...حتی اگر انتخابت خوب بودن باشه بازم قرار نیست بهت آسون بگذره و همه چیز گل و بلبل باشه... 

نویسنده تاکید زیادی داشت روی آموزش نحوه صحیح برخورد با کودک در موقعیت های تنشزا...
برای مثال چه طور به بچه‌ها یاد بدیم در عین حال که از دستشون عصبانی هستیم عاشقشون هم هستیم و دوستشون داریم حتی وقتی با هم دعوامون میشه یا دعواشون میکنیم...

چند جمله از کتاب: 

فکرهای بد برای ذهن های خالی است 

زندگی همیشه و تحت هر شرایطی ادامه دارد 

هیچوقت آدم بزرگها به حرفهای بچه ها خوب گوش نمیدهند


        

37

          ‌خب... کتابِ جذابی بود که با دقت هم نوشته شده بود. هدفش صرفاً سرگرم کردن مخاطب نبود. و تمِ روان‌شناختی داستان می‌تونست مطالب ارزشمندی در مورد روابط خانوادگی و به‌خصوص روابط پدر-پسری ارائه بده‌. 
‌‌
برای من که زیاد سمتِ داستان‌های معمایی نرفته بودم، جالب بود. و هر چی داستان می‌گذره، تا حدی هیجان‌انگیزتر می‌شه و کنار گذاشتنش سخت‌تر.
‌
‌شخصیت‌پردازی رو هم خیلی‌ دوست داشتم. نویسنده تونسته بود با ظرافتِ تمام داستان رو از زاویه‌دید تک‌تک شخصیت‌های اصلی بهمون نشون بده و در نهایت می‌تونستیم اون شخصیت‌ها رو تا حد خوبی‌ درک کنیم. 
‌
از بچه‌ی شش ساله گرفته تا مرد میانسال، همه‌شون به خوبی به تصویر کشیده شده بودن‌. و این موضوع باعث می‌شد تا من به عنوان خواننده، با شخصیت‌ها احساس نزدیکی کنم و اتفاقاتی که براشون طی داستان می‌افتاد، برام مهم باشه.
‌
‌اگه در مورد خلاصه‌ی داستان کنجکاوید، من خلاصه‌ی پشت جلد نشر نون رو پیشنهاد می‌کنم که اصلاً اسپویل نداره و می‌تونید با خیال راحت بخونیدش.
‌
در کل از خوندنش‌ لذت بردم و اگه به داستان‌های معمایی-جنایی با تم روان‌شناختی علاقه دارید، پیشنهادش می‌کنم.
        

5