یادداشت‌های عاطفه سادات قریشی (96)

          کتاب خوبی بود
سرگذشت یکی از یاران پیامبر به نام خالد بن سعید
پنجمین مسلمان از قبیله بنی امیه
داستان ایمان آوردن تا هجرت به شام و ازدواج با امینه و در کنارش روایتی زیبا لز زندگی جعفر برادر امیرالمومنین
        

          فرزند اموی ها بود، به عشق علی بزرگ شد، به عشق علی پیکار کرد و جان خود را در راه علی فدا کرد و هرگز اسیر وسوسه های نزدیکان اموی خود نشد.

محمد ابی حذیفه
        

          روایت زندگی کنیزی که جد صاحب الزمان می شود

این کتاب و کتاب ح مشدد به دوران ولادت امام زمان و داستان عموی ایشان جعفر کذاب می پردازد. هر دو زیبا و خواندنی هستند
        

          سرشار از رنج و صبر

لقد خلقنا الانسان فی کبد

و رنجی که تو را رشد دهد بهتر از رفاهی ست که تو را غافل کند
        

          هر کس باید هبوطش را خودش به تنهایی تجربه کند
        

          خاطرات رهبری از زبان خودش
تکه های مربوط به دیدار شهید نواب با سیدعلی جوان را دوست داشتم. حس و حالش را درک کردم.
        

          من کردستانی را قبول دارم که با ایران و همراهش باشد. ایران مثل درخت با شاخ و برگی است که هرچقدر شاخ و برگش بیشتر باشد، هم زینتش و هم سایه‌اش بیشتر است. کُرد هم یک شاخه از آن درخت است. آیا من باید آن شاخه را بکَنم!؟ من زبان، لباس و فرهنگم را دوست دارم و از آن دفاع می‌کنم، ولی نه با دلارهای آمریکایی!
        

          در نوجوانی خواندمش. شخصیت آنا من را آشفته کرد. شاید برای سن من مناسب نبود.
        

          کتاب را سال پیش خواندم.
وقتی فیلم اخت الرضا را در سینما می دیدم انگار فیلم برایم تکاری بود. بس که تصویرپردازی کتاب زیبا و روان بود
        

          فقط پاکی چشمانش آنهم از روی کاغذ کافیست که گناهی را ترک کنیم

امید به شهادت را با وساطت نگاهش دارم
        

          سفری از زمین تا عرش

وقتی به او اعتراض می کردند چرا می روی؟میگفت اسم من مصطفی ست. این اسم تبعات دارد. وگرنه من را کامبیز صدا می کردند.
        

          کتاب را پنج سال پیش خواندم.  نیمه شب ها بعد از خواباندن دخترکم لحظات لدت بخشی را با این کتاب گذراندم. 
کتاب روایت رنج برده داری خانواده ای است که قدرتمند است. و همین تضاد آن را دلچسب کرده بود.
        

          ممنونم از خانم مهناز رئوفی بابت نگارش کتاب های ارزنده ای چون سایه شوم،مسلخ عشق و فریب
کتاب هایی درباره بهاییت و تشکیلات بهاییان در ایران به قلم داستان
هم لذت بردم و هم به معلوماتم اضافه شد
        

          خیلی سفرنامه نخوانده ام. راستش خیلی هم دوست ندارم. اما کتاب الی دا اول به اعتبار نویسنده اش بعد به اعتبار موضوعش و در نهایت به اعتبار سلیقه جناب بهروز دلاور خواندم و همچون باقی کتاب های خانم غفار از خواندنش لذت بردم.
        

          خواندمش  که اگر مناسب است برای پسرک ده ساله ام بخرم.

تصمیمم قطعی شد برای خرید
        

          شروع داستان به گونه ای بود که گمان کردم با یک داستان پردازی عمیق رو به رو هستم. اما در پایان این تصور را نداشتم.
خواندنش خالی از لطف نبود
        

          ویژگی خاصی نداشت. ی داستان بسیار ساده که بهانه ای میشه برای خوندن بخشی از فضایل امیرالمومنین. دو ساعته خواندمش
        

          از طراحی جلد کتاب چندان راضی نیستم.

محتوا هم سطحی و زودگذر است. شاید بهتر بود برای شهیدی شاخص مثل شهید نوری هریس دقت بیشتر و صبر و حوصله زیباتری در بیان خرج می شد. 

این شهید کلیپ ها و عکس های زیبایی در فضای مجازی دارد. به همین دلیل لازم بود کتاب نکته بین تر و صفحه آرایی بهتر و بیان جذاب تری داشته باشد
        

          تقوا در عین دوست داشته شدن،عفت در عین زیبایی،ادب در عین سخنوری،قناعت در عین پولداری،رها بودن در عین داشتن بهانه های تعلقی و محب علی بودن خصوصیات اخلاقی اولین بی کفن اسلام است.
        

          انت مشرک،انت مجوس،انت کافر.
حسن شروع به رجزخوانی کرد.
نحن شیعه امیرالمومنین علی بن ابیطالب.
تکفیری از شنیدن ندم علی بن ابیطالب عصبی شد و نعره زد انت مشرک، انت مجوس،انت صفویه
خون حسن به جوش آمد و جواب داد:انا شیعه فاطمه الزهرا، انا شیعه حسن بن علی، انا شیعه سیدالشهدا، یا ابوالفضل...و نارنجک را انداخت...

عجب رجزخوانی زیبایی
ترسیم رجزهای حضرت علی اکبر بود گویا