یادداشت

عصرهای کریسکان؛ خاطرات امیر سعیدزاده
        من کردستانی را قبول دارم که با ایران و همراهش باشد. ایران مثل درخت با شاخ و برگی است که هرچقدر شاخ و برگش بیشتر باشد، هم زینتش و هم سایه‌اش بیشتر است. کُرد هم یک شاخه از آن درخت است. آیا من باید آن شاخه را بکَنم!؟ من زبان، لباس و فرهنگم را دوست دارم و از آن دفاع می‌کنم، ولی نه با دلارهای آمریکایی!
      
1

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.