معرفی کتاب مثل بیروت بود اثر زهرا اسعدبلنددوست

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
6
خواندهام
408
خواهم خواند
111
توضیحات
کتاب مثل بیروت بود، نویسنده زهرا اسعدبلنددوست.
بریدۀ کتابهای مرتبط به مثل بیروت بود
نمایش همهلیستهای مرتبط به مثل بیروت بود
نمایش همه3 ساعت پیش
یادداشتها
1400/2/10
1401/5/6
1400/10/2
1404/4/18
1404/2/22
1404/1/17
1403/10/10
تا رسید به زهرا و روایتش... روایتِ آن تشویش و قائله ای که تا آبرویش را خاکمال نمیکرد آرام نمیگرفت! سارا رفته بود... برادرش با آن مویِ طلاییِ نه چندان زیبا، ناپدید و احتمالی زیاد به شهادتاش بود... آشوبِ دل زهرا گوشه به گوشه شهر و تا دل اتاقش همراهش بود.. آن ناشناسِ آشنا... قصد ویرانی داشت و زهرا ناچار به اطاعت! دیدار با خواستگارِ سابق، آقازاده ی دو تابعیتیِ فعلی!.. تهِ نامردی بود... آیین این بازی را ندانست و آغاز کرد.. در راه فهمید نقشِ پر رنگ آن مفقودِ مو طلایی را عظمت و بزرگی پدر که تازه میدیدش... به راستی که او مثل بیروت بود... جنگ زده؛ اما آرام! در اوج خفقان و رعب و وحشت نوبهی هیجان و شوک بود.. شوکِ دیدار مردِ مو طلایی... به راستی که دانیال باز گشته بود.. رفت و رفت و رفت... هفت خان رستم را به غریبی زال گذراندند... تا به بیروتِ ساکن در خانه اجاره ای و ساده شان رسیدند.. دیدار پدر برایش آرزو بود... گذشت و گذشت... سالی گذشت از اتمام آن قائله در ظاهر ولی شورش در وجود این دو یکی در تب و تاب عشق و دیگری... دیگری ذوق و شوق زیستن را از دست داده بود... شاید این دو خل وضع مکمل هم بودند... [اصلا حالِ یک دیوانه را، دیوانه بهتر میکند]
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/3/20
1404/2/23
1402/2/24