یادداشت‌های نفیسه نوری (7)

            می‌دانی حارصه چیست، پسرم؟ یک کلمه‌ی قدیمی عربی است. هم‌خانواده با حرص، حریص، احتراص و محترص. الان برایت توضیح می‌دهم پسرم. می‌دانی که به شتر می‌گویند کشتی صحرا. این حیوان مبارک می‌تواند سه هفته‌ی تمام، بی‌آن‌که چیزی بخورد یا بیاشامد، تشنه و گرسنه،پیوسته در بیابان راهپیمایی کند. یعنی این‌قدر حیوان مقاومی است. اما یک جور خار بیابانی هست که شترها عاشق آنند. تا چشمشان به این خار می‌افتد، آن را با دندان می‌کنند و شروع می‌کنند به جویدن. خارها دهان شتر را زخمی می‌کنند و خون از زخم‌ها جاری می‌شود. هرچه طعم تیغ و شوری خون بیشتر با هم قاطی می‌شود، شتر لذت بیشتری می‌برد. خلاصه هرچه بیشتر می‌بلعد، خون بیشتری می‌آید و هرچه خونریزی شدیدتر می‌شود، شتر ولع بیشتری پیدا می‌کند. از خون خودش سیر نمی‌شود و اگر جلویش را نگیرند از فرط خونریزی می‌میرد. حارصه یعنی این. همانطور که گفتم،کلماتی مثل حرص و احتراص و حریص هم از همین ریشه است.
داستان خاورمیانه هم همین است، پسرم. مردمانش در طول تاریخ یکدیگر را کشته‌اند بی‌آنکه بدانند خون خود را می‌ریزند. آن‌ها هم از خون خود سرمست می‌شوند.