یادداشت نفیسه نوری
1403/6/13

مواجههی خیلی عجیبی با کتاب داشتم. یکی دو ماهی بود که کتاب را هدیه گرفته بودم و گذاشته بودمش کنار تخت تا نوبتش بشود. راستش خیلی هم تمایل نداشتم سراغش بروم، در ذهنم اینطور بود که «ای بابا مهران مهاجر خیلی زیادی عجیبه، من نمیفهممش، حوصله هم ندارم که تلاش کنم برای فهمیدن چیز به این سختی...» اما امروز صبح بعد از اینکه یک یادداشت برای کتاب دیگری نوشتم و کمی بهخوان را بالا پایین کردم، نگاهم بهش افتاد، همینجوری که داشتم یک وری نگاهش میکردم گفتم «بذار بخونیمش/ببینیمش بره، کنار تخت خلوت بشه یه ذره...» اما الان که خواندم و دیدمش فکر میکنم حالاحالاها جایش زیر سرم است و دیگر دلم نمیخواهد منتقلش کنم توی کتابخانه... کتاب، کتاب عکس است. یعنی یک صفحه مقدمه دارد بعد در هر صفحه یک عکس هست و یک عنوان و تاریخ... و همین. و ماجرا از مقدمه شروع شد. توصیف جهان از نگاه مهران مهاجر، کلماتش درمورد عکس و بُعد و کادر دلم را برد... «این عکسها از آسمان میآغازند، به زمین میرسند و در زمین میسُرند و دست آخر میخزند درون دوربین. اما تمام نمیشوند. انگار میخواهند از چارچوب اتاق تاریک هم بگریزند.» بعد با این حالِ خوش وارد عکسها شدم... و زیبایی... برای من این مجموعه زیبایی خالص بود، در ظاهر موضوعات بیش از حد ساده و پیشپا افتاده هستند، عنوان عکسها یک همچین چیزهایی است: طناب سبز و کاغذ، در، میز و سیم، آجر... من اما وقتی به عکاس فکر میکردم و سعی میکردم حال و احوالش را موقع گرفتن عکسها (موقع کشف زیبایی در جزئیات سادهی جهان) تصور کنم قند در دلم آب میشد... یادم افتاد که عکسها چقدر شبیه به خود او هستند، آرام و لطیف و محترم... به نظرم دیدن زیبایی و لطافت در سیم برق یا انعکاس بطری آب معدنی در شیشهی قطار کار هرکسی نباید باشد...خلسهای که بعضی عکسها دارند به طرز خوشایندی شیرین است... دیدنشان در نمایشگاه با ابعاد درست حسابی و چاپ بهتر حتما تجربهی خیلی دلچسبتری میشد... اما همین مواجههی کوچک هم دلم را روشن کرد، باعث شد احساس کنم دنیا جای خیلی زیباتریست از آنچه که تصور میکردم... هنر یک همچین چیزی باید باشد احتمالا...
(0/1000)
نظرات
1403/6/13
نمیدونم تو عکس دیدن چه جادویی وجود داره که ما آدمها انقدر دوست داریم هی عکس ببینیم ، اصلا یک لذت خاصی داره @nafisnuri
2
1403/6/13
هنر هر چی که باشه تعریفش، مطمئنم در تو آثار و انوارش هست نوری عزیزم. پشت عکسهایی که میگیری فقط چشم یک هنرمند میتونه باشه
1
6
1403/6/14
انقدر که خوشحال شدم از دیدن اسمتون و انقدر که هر کلمهی این کامنت بهم چسبیده که نمیدونم چطوری باید در پاسخ چیزی بنویسم... فقط میتونم تشکر کنم بابت لطف زیادی که همیشه دارید... اینکه عکسام رو دوست داشتید واقعا خوشحاااالم میکنه... 😊
0
1403/6/13
سلامت باشید خانم ز خوشحالم که اینجا تشریف دارید و مفتخرم که ما را میخوانید.❣️
3
1403/6/14
کاش میشد مثل توییتر کوت کرد و این رو نوشت که: نمونهی یک مرور کتاب که کتابی را زنده میکند و جانی دوباره میبخشد
1
1
نفیسه نوری
1403/6/13
2