یادداشت‌های فاطیما اربابی (20)

          این کتاب داستان مردی چهل خورده‌ای ساله رو روایت می‌کنه که یک سال از به وفات پسر ١٢ ساله‌اش می‌گذره. عادات‌ها و حالات رفتاری‌ای که داره و طرز فکرش شما رو ترغیب می‌کنه ببینید چی میشه.(حداقل برای من که اینطوری بود.) و صددرصد اتفاقی که اول داستان می‌افته. 
حقیقتا من این کتاب رو بخاطر اینکه قیمت قدیم بود گرفتم و انتظار خاصی هم نداشتم نه تا حالا کاری از این نویسنده خونده بودم نه ترجمه‌ای از مترجم کتاب.
اما بعد با خوندن کتاب و جلو رفتن توی داستان انتظارم رفت بالا چون می‌خواستم بدونم خب تهش شخصیت اصلی چجوری قراره مشکلاتش رو حل کنه و چجوری نویسنده می‌خواد داستان رو جمع کنه؟
اما طوری کتاب به پایان رسید رو واقعا دوست نداشتم..شاید تو ترجمه اینطور شده بود اما با این‌حال پایان دلنشینی نبود.
یه چیزی راجبه این کتاب برام جالب بود اینکه نویسنده یه خانوم بود اما داشت کتاب رو از زندگی و گاه زبون مردی چهل ساله می‌نوشت و به‌نظرم این موضوع خیلی جذاب بود.
در کل کتابی نیست که پیشنهادش کنم به دیگران اما اگه شما هم از اون آدمایید که دوست دارید سرگذشت و افکار آدمی رو بدونید، این کتاب می‌تونه جالب باشه براتون. 
        

2

        خب من حقیقتا انتظار بیشتری داشتم، از نظر ریز جزئیات این زندگی‌نامه ولی خب..
کتاب از زمان کودکی شروع می‌کنه و تا اونجایی ادامه میده که با همسر دومش ازدواج می‌کنه و بعد چند بخش تموم میشه کتاب. 
فصل‌ها کوتاهن و همین خوندن رو لذت بخش می‌کنه💆🏻‍♀️
 گردآورنده‌ی کتاب همون یادداشت ‌هایی که از مرلین بهش رسیده بود رو به قلم آورده بود. 
حقیقتا فهمیدم که درسته از مرلین به عنوان یک سمبل جن-سی یاد میشه اما این دقیقا اون چیزی نبوده که خودش می‌خواسته، اون دوست داشت به عنوان یه هنرپیشه، بازیگر شناخته بشه نه یه زن که وقتی اسمش میاد آدما ذهن‌شون طنازی، عشوه و لوندی رو تداعی می‌کنه. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5