فاطیما اربابی

تاریخ عضویت:

خرداد 1403

فاطیما اربابی

@leto

43 دنبال شده

47 دنبال کننده

letoarbabi@

یادداشت‌ها

نمایش همه
        متاسفانه نمی‌تونم راجبه کتاب پر حرفی نکنم. 
(اینا رو بعد اینکه کتاب رو خوندم دارم می‌نویسم بعد اگه چیزی به ذهنم اومد تو قسمت کامنت‌ها بهش اضافه می‌کنم) 
بی‌نهایت دلم‌ می‌خواد کتاب همچنان ادامه داشته باشه. فصل ٤١ رو با گریه و اشک خوندم باید بگم. با تموم وجود دلم برای استنلی سوخت. هری رو نمی‌شه سرزنش کرد. خشمی که باهاش بزرگ شده بود اون رو تو این مسیر انداخته بود رو نمی‌تونست طور دیگه‌ای تخلیه کنه چون روحش بخاطر نفرت و خشم سوخته بود و باید متاسفانه بگم فلورا یه دوست دختر نمونه بود از اونا که تا ته جهنمم باهات میان.
راوی فوق العاده بودددد. یه دوست پسر ایده‌آل🥲😭
و رابطه‌ی عاطفیه بین پیپ و راوی>>>
اگه بخوام راجبه خود پیپ‌ بگم. خب اون تغییر کرده بود این سری و مثل آدم بزرگ‌های پریشون بود یجورایی از قالبی که توی فصل اول داشت بیرون اومده. یه آدم گم‌شده در خودش بود...نمی‌دونم چرا یاد بیلی تویه سریال پسران(the boys) افتادم یا شخصیت‌هایی نظیر این.. 
پیپ این سری رو دوست داشتم. شاید اگه کتاب رو در دورانی دیگر می‌خوندم خیلی بیشتر باهاش همزاد پنداری می‌کردم. 
ویکتور مثل همیشه فوق العاده بود>>> یعنی بهترین بابای توی داستان بود.
دلم برای مامان پیپ سوخت. سخته با بچه‌ات که اونجوری خطر می‌کنه سر و کله بزنی. 
نمی‌دونم چرا ولی به‌نظرم جلد دوم از جلد اولی برام تو دل برو تر بود. احتمالا چون باهاش گریه کردم...هر چند به‌نظرم می‌تونه به این خاطر باشه که تویه کتاب اول پیپ یه حالت معصوم و پاکی داشت اما تو کتاب دوم اینطور نبود چون اون فهمیده بود تنها حقیقت نیست که مهمه.
کتاب رو تو سه روز خوندم در حالی که این فرجه‌ی امتحان علوم فنونم بود:) 
      

9

        این کتاب داستان مردی چهل خورده‌ای ساله رو روایت می‌کنه که یک سال از به وفات پسر ١٢ ساله‌اش می‌گذره. عادات‌ها و حالات رفتاری‌ای که داره و طرز فکرش شما رو ترغیب می‌کنه ببینید چی میشه.(حداقل برای من که اینطوری بود.) و صددرصد اتفاقی که اول داستان می‌افته. 
حقیقتا من این کتاب رو بخاطر اینکه قیمت قدیم بود گرفتم و انتظار خاصی هم نداشتم نه تا حالا کاری از این نویسنده خونده بودم نه ترجمه‌ای از مترجم کتاب.
اما بعد با خوندن کتاب و جلو رفتن توی داستان انتظارم رفت بالا چون می‌خواستم بدونم خب تهش شخصیت اصلی چجوری قراره مشکلاتش رو حل کنه و چجوری نویسنده می‌خواد داستان رو جمع کنه؟
اما طوری کتاب به پایان رسید رو واقعا دوست نداشتم..شاید تو ترجمه اینطور شده بود اما با این‌حال پایان دلنشینی نبود.
یه چیزی راجبه این کتاب برام جالب بود اینکه نویسنده یه خانوم بود اما داشت کتاب رو از زندگی و گاه زبون مردی چهل ساله می‌نوشت و به‌نظرم این موضوع خیلی جذاب بود.
در کل کتابی نیست که پیشنهادش کنم به دیگران اما اگه شما هم از اون آدمایید که دوست دارید سرگذشت و افکار آدمی رو بدونید، این کتاب می‌تونه جالب باشه براتون. 
      

2

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.