سفرنامه یه زوج طلبه ست که برای تبلیغ توی ماه رمضون میرن به یه روستایی و اتفاقاتی که اونجا براشون میافته و تلاش برای اینکه از لحاظ فرهنگی باهاشون خو بگیرن و اشتباهاتشون اصلاح بشه. یه جا دیدم اطلاعات غلط داره میده، اون چیزی که درمورد آغوز تو کتاب میکه غلطه اعتماد نکنید. بعضی جا ها هم حس کردم روایت از واقعیت فاصله گرفته و داستان شده، مثلا من فکر نمی‌کنم اطلاعات یه خانم طلبه درمورد سحر و جادو انقدر باشه که از شوهرش بپرسه سحر و جادو واقعیه یا نه! شایدم هدف آموزشی داشته. 
      

        تحقیقات و آمارای خیلی خوبیه که زحمت کشیدن جمع کردن و نشون دهنده سیر تکاملی جمهوری اسلامی توی این چهل ساله. خیلی کار خوبیه. جا هایی از کتاب که از خاطرات و گفته های سران زمان شاه استفاده شده بود رو بیشتر دوست داشتم، به خصوص فصل آزادی تو کتاب خیلی جالب بود. مقدمه کتاب هم خیلی به جا و مهم بود. اما دیده می‌شد که گاهی توی ارائه آمار زیاده روی میشه؛ البته به عنوان یه کار تحقیقاتی باید آمار باشه، ولی این چیزی که به دست اومده به شکل یه کتاب نیست که بگیریم دستمون و بخونیم. اینطور شنیدم که این کتاب یه نسخه خلاصه تر داره به نام (فکر کنم) ایران مقتدر، اون رو نخوندم ولی فکر کنم بهتر باشه.

      

        کتاب مربوط به سخنرانی های امام خامنه‌ای (مد ظله) در ماه مبارک رمضان در سال های قبل از انقلاب در یکی از مساجد مشهده. ایشون از اول ماه مبارک، هر روز بعد نماز تو مسجدی که از همه اقشار جامعه در اون ساعت اونجا جمع می‌شدن، مطالب اعتقادی مختلفی در موضوعات ایمان، توحید، نبوت و ولایت مطرح کردن و با استفاده از تدبر در آیات قرآن، این موضوعات رو در حد فهم و اندیشه همه افراد، توضیح دادن. لحن کتاب هم شما رو به همون فضای سخنرانی می‌بره. با استفاده از فونت ها و روش های مختلف، فضای سخنرانی رو خیلی خوب تبدیل به کتاب کرده. محتوای کتاب از طرفی اعتقادیه و از اصول دین صحبت می‌کنه که هر مسلمونی باید بره دنبالش و اصول دین رو بفهمه. از طرفی میالب انقدر جذابه که مخاطب دوست داره ادامه پیدا کنه. متأسفانه کتابای اینطوری همیشه با مشکل وقت مواجهه و سخنران بخاطر کمبود وقت خیلی مطالب رو نمی‌گه. مطالب تدبر در قرآن و چیز هایی که ایشون از آیات خارج می‌کنن علاقه و انس مخاطب رو با قرآن بیشتر می‌کنه و جذابیت ها و ظرافت های قرآن رو نشون میده. خوندن این کتابا باید همراه فکر کردن باشه. حتما باید این کتابو بخونید.
      

        گاهی باید بشینیم فکر کنیم که واقعا الان باید امام زمان (عج) بیاد؟ اگه همین الان یکی بیاد بگه پاشو بریم آقا کارت داره، همه چی رو رها می‌کنیم بریم؟ اصلا اگه ایشون بیاد مگه قراره چی بهمون بگه یا ازمون بخواد؟ جز حرف قرآن و آبای طاهرینشون می‌گن یا جز رعایت واجبات و ترک محرمات ازمون می‌خوان؟ مگه اصلا ایشون همین الان حاضر و ناظر نیستن؟ از حضورشون چقدر استفاده می‌کنیم؟ چقدر تو اعمالمون ملاحظه نظاره‌گر بودن ایشون رو می‌کنیم؟ اگه رهبری تو اتاق کناری باشن و حرفامون رو بشنون، خیلی حرفا رو نمی‌زنیم، ولی با اینکه می‌دونیم امام حرفامون رو قبل اینکه صوت از دهان به گوش خودمون برسه می‌شنون و به افعالمون احاطه دارن چقدر ملاحظه و مراعات حضور ایشون رو می‌کنیم؟ مگه ایشون بیان حکومت تشکیل نمی‌دن و به ما دستوراتی نمی‌دن؟ همین الان چقدر به حرف نائب ایشون گوش می‌کنیم؟ چقدر حاضریم برای دفاع از ایشون هزینه بدیم؟ به حرف مسلم بن عقیل گوش می‌دیم که امام حسین علیه السلام بیان؟

داستانش قشنگ، کِشنده و تلنگر زننده ست. نگاه متفاوت به موضوع مهم و ادبیات جالب باعث جذابیت کتاب شده. توصیه می‌کنم بخونید.
      

        چون رهبری تقریظ کردن خوندمش. شخصیت اصلی داستان اولش ضعف های زیادی داره. ضعف در اعتماد به نفس، در اخلاص، در ترسو بودن و انواع ضعف های اعتقادی. جبهه و جنگ و محیط های سخت، انسان رو زیر فشار، با ضربه چکش می‌سازنش، شخصیت اصلی هم در ادامه با اتفاقاتی که براش تو جبهه پیش میاد قوی تر و کامل تر میشه. من حس کردم بعضی جا های داستان، بیشتر قسمت نظامیش کمتر به واقعیت نزدیک بود و می‌تونست بهتر باشه. روند خوب و قلم روان باعث میشه بتونید کتاب رو خیلی زود تمومش کنید. کتاب خوبی بود، بیشتر نوجوانانه بود.
      

        "اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه" وظیفه ای که امروز روی دوش ما هست یاری کردن، دفاع کردن، انجام دستورات و آماده بودن برای تبعیت کامل از نایب امام زمانه (عجل الله تعالی فرجه الشریف). برای این کار ما باید در مرحله اول ایشون و فکرشون رو درست بشناسیم و به ناچار باید درموردشون مطالعه و جست و جو کنیم. کتاب خون دلی که لعل شد توسط خود ایشون به زبان عربی نوشته شده و بعد به فارسی ترجمه شده. این کتاب درمورد خاطرات قبل انقلاب و مجاهدت ها و زندان های ایشونه. نکات آموزنده زیادی داره. هم با وضعیت جامعه ایران تو اون برهه آشنا می‌شید و هم شخصیت امام خامنه‌ای. ترجمه خوبی داره و کاملا روونه. البته بعضی جا های کتاب برای مخاطب عرب زبان جذابیت داره و برای ما شاید جالب نباشه، مثلا قسمتی که درباره علاقه ایشون به ادبیات عرب صحبت میشه؛ قسمت های اینجوریش خیلی کمه و میشه بهش اعتنا نکرد. این کتابو توصیه می‌کنم.
      

        نویسنده کتاب ایرانیه و کتاب رو فارسی نوشته، اما طرز بیانش جوریه که اگه ندونی فکر می‌کنی کتاب ترجمه ناشیانه شده. بغضی جا ها از کلماتی استفاده کرده که باید بری گوگل کنی بفهمی یعنی چی؛ مثلا همه جای کتاب به جای واژه موضع یا جهت‌گیری و... از واژه "ایستار" استفاده کرده که رفتم گوگل کردم فهمیدم چیه. فقط بیان سخت نیست، علائم نگارشی هم به شدت اشتباه و بد استفاده شدن و خوندن کتاب رو سخت کردن. پدر آدم در میاد. فکر می‌کنم ترتیب بیان مطالب توی فصل بندی ها خوب نبود. مثلا تو فصل های اول بین توضیحات مدام از واژه هایی استفاده می‌شد که بعد از فصل پنج تازه خود کتاب اون واژه ها رو تعریف می‌کرد که معناش چیه. توی هر فصل هم انگار از آخر به اول مطالب رو نوشته بود و باز هم ترتیب صحیحی ندیدم. برای بیان محتوا هم باز خمب عمل نکرده بود، از هر اندیشمندی یه جمله آورده بود و آخرش هم معمولا بسختی جمع بندی واضحی دیده می‌شد. شاید این کتاب برای کسی که از قبل مطالعه و دانشی تو این زمینه داره مناسب باشه، اما برای من که تازه شروع کردم مناسب نبود و موفق نشد یه نظم و انسجام ذهنی قابل قبولی برام فراهم کنه.
      

        بسم‌الله الرحمن الرحیم 
کتاب عارفانه یه کتاب کم حجم درباره شهید احمد علی نیریه. این شهید با وجود سن کم مراتب عرفان رو پای منبر آیت‌الله حق شناس طی می‌کرد و کرامتی داشت که تو کتاب نقل شده. کتاب بیان جذابی داره و مثل کتاب سلام بر ابراهیم داستان ها و خاطره های شهید از زبان اطرافیانشون نقل شده. کتاب رو یروزه هم میشه تمومش کرد.
      

        کتاب درمورد مادر شهید معماریانه. از کودکی ایشون تا بعد از شهادت فرزندشون و یه داستان اضافه ویژه رو روایت می‌کنه. نگارش و ادبیات و ترتیب و فاصله فصل ها خوب بود. هم وقایع زمان انقلاب و هم دوران دفاع مقدس که روایت شد، هردو جذاب و آموزنده بود. کتاب انقدر جذاب هست که اگه وقت داشته باشید بتونید بگیرید دستتون و زمین نذارید. این کتاب تقریظ امام خامنه‌ای مد ظله العالی رو داره. من یکی از سخنرانی های خود این مادر شهید رو هم حضور داشتم که داستان خوب شدن پاشون و اون شال و ... رو تعریف کردن و از اون آب هم بهمون دادن و الان دارمش؛ اما یکم اون داستانی که تو سخنرانی تعریف کردن با داستان کتاب فکر می‌کنم متفاوت بود، و احکامی که برای استفاده از اون آب گفته بودن رو درست یادم نیست، اگه کسی می‌دونه بگه(تروخدا).
      

        کتاب درمورد زندگی ملا صدرا ست. کتاب داستانه و نباید ازش انتظار داشت مثل یه کتاب علمی اندیشه ها ملاصدرا رو بهت یاد بده، اما یچیزایی رو مطرح کرد که بنظرم برای خودم زود بود. یچیزاییش رو چون از قبل یکم بلد بودم می‌فهمیدم یچیزایی هم نمی‌فهمیدم. شاید بهتر بود بعدا بخونمش. شناخت خوبی درمورد زندگی ملاصدرا داد. به شخصه فکر می‌کردم میرفندرسکی یه شخصیت معاصر دو رگه ایرانی ایتالیایی باشه که تو کار ادبیاته، ولی یه فقیه همزمان شیخ بهایی بود. زبان و ادبیات نویسنده برام جدید بود، اولش عادت نداشتم هی مکث می‌کردم ولی بعد بهتر شد. داستان هم جذاب بود. مشخصه نویسنده یچیزی حالیشه، نه مثل اون چهار فانوس که انگار نویسنده تو زنگ تفریح بین کلاسای مدرسه کتابو نوشته. حالا نویسنده چهار فانوس ۶۰ سالشونه و کلی کتاب دیگه هم نوشتنا ولی واقعا اون چی بود آخه؟!کلا خوب بود اما اونقدر که این کتاب و نویسنده طرفدار دارن چیز خفن خاص و برتری نبود.
      

        وقتی میریم قبرستونا و حرما و از کنار قبرا رد می‌شیم، هیچ نمی‌دونیم هرکدوم اینا چه داستانایی دارن و چه آدمای بزرگی این بین جسمشون زیر خاکه؛ بخصوص تو قم که توی حرم و اطراف حرم همه ش قبرستونه. این کتاب بخش هایی از زندگی آیت‌الله مرعشی نجفی رو روایت می‌کنه. بار ها شاید از کنار کتابخونه شون تو نزدیکی درب ۴ حرم حضرت معصومه سلام الله علیها عبور کردم و خیلی توجه نکردم. اما با خوندن این کتاب بیشتر با ابعاد شخصیت ایشون و درجه و مقامشون آشنا شدم و ان‌شاءالله از این به بعد بیشتر توجه می‌کنم. روایت داستان با مرگ ایشون آغاز میشه و روح ایشون زندگی خودش رو از کودکی تا مرگ می‌بینه و چند روایت همراه هم تو زمان های مختلف پیش می‌رن. ادبیات، نگارش، ورود و خروج به داستان ها و... خوب بود. شخصیت ایشون انقدر جالب بود که بنظرم هرکسی کتاب رو بخونه ارتباط برقرار می‌کنه. توصیه می‌کنم بخونید.
      

        طراحی جلد خیلی خوبی داره که هرکسی رو جذب می‌کنه(کلا انتشارات جمکران همینه). چهار داستان جدا از چهار نواب خاص امام زمان (عج) تعریف می‌کنه. متاسفانه خلاقیت خاصی تو داستان دیده نمی‌شه، کاملا کلیشه‌ای و قابل پیشبینیه. داستان ها معمولا رها می‌شد و نمیفهمیدیم سرنوشت خیلیا چی شد اصلا؟ نحوه وارد کردن داستان های واقعی به روند داستان تخیلی اصلا خوب نبود، یا طرف داشت بی‌خودی یچیز خارج از موضوع و بی‌ربط رو برای اونیکی تعریف می‌کرد یا داستان قطع می‌شد یهو یه بخش واقعی گفته می‌شد بعد دوباره ادامه داستان جلو می‌رفت. با شخصیتی که از نواب خاص با اون مقام بالاشون نشون داده اونا رو در حد یه مامور اطلاعاتی خوب تنزل داده. بعضی رفتار هایی که تخیل نویسنده از نواب به تصویر کشیده، ما برای نواب عام مثل امام خمینی یا مراجع تقلید هم متصور نیستیم. مثلا یکی به دو کردن جناب عثمان بن سعید با ماریه جوریه که انگار دو تا نوجوون دعواشون شده. بنظرم اصلا شخصیت اینا درست نشون داده نشد. یا حتی یجا یه عملی از نائب دیدم که فکر کنم با احکام شرعی جور در نمیاد. اول غسل مسح میت کرد بعد میت رو غسل داد :|. انقدر ضعیف بود من موقع خوندن کتاب حسم این بود که یه دانش‌آموز مقطع راهنمایی یا دبیرستان تازه نوشتن رو شروع کرده و این کتابو نوشته و آرزو داره درآینده نویسنده بشه. واقعا حیفه که درمورد نواب اربعه کتاب های مناسبی وجود نداره یا خوب معرفی نشده. 
      

        پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اگر دانش در ثريّا باشد، بيگمان مردانى از ايران به آن دست يابند. 
[كنز العمّال : 34131.]
این کتاب یه مستند با حالت داستانی از کارخونه زیان‌دهیه که به دست یه جمع پرتلاش به بالاترین دستاورد‌ها می‌رسه. مفاهیم جهاد، اخلاص، تخصص، توکل و ... توی این روایت مشهوده. همه ما تو وظایفمون باید مثل مهندس رستمی باشیم که کارخونه جمکو براش «تنگه اُحد» بود. روند داستان خیلی خوب بود، کتاب به بیست بخش تقریبا ده صفحه ای تقسیم شده بود که هر بخش از زبان یکی از کارکنان روایت می‌شد. با اینکه مستند و مصاحبه بود، اما شکل قرار گیری مصاحبه ها کنار هم کاملا شکل داستان گرفته بود و اصلا حس خستگی نداشت و برعکس هی دوست داشتی ببینی بعدش چی میشه. کتابای این‌شکلی برای فضای امروز جامعه نیازه که امید آفرینی کنه و نشون بده که می‌تونیم تو عرصه اقتصادی هم به جاهای خوبی برسیم. حتما توصیه می‌کنم بخونید.
      

        کتاب درمورد زندگی پدر شیخ صدوق، یعنی علی بن بابویه قمی و بخشی از زندگی خود شیخ صدوقه. ایشون در عصر غیبت صغری زندگی می‌کردن و از عالمان بزرگ شیعه بودن که به ایشون و پسرشون لقب صدوقین رو دادن. مرگ ایشون و واقعه تناثر نجوم از نشانه های آغاز غیبت کبری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود. لحن و ادبیات کتاب عالیه، نگارش و ویراستاری عالیه،  شوخیای خوبی از زبان شیخ گفته می‌شد که هم باعث می‌شد خوندن کتاب خسته کننده نشه و هم شخصیت طنزپرداز شیخ رو خیلی خوب نشون می‌داد، فضای توی خونواده شیخ خیلی قشنگ بود. این کتاب مثل کهکشان نیستی و نخل و نارنج عرفانی نیست، اما نکات آموزنده خودش و داستان خیلی خوبی داره. بنظرم از نخل و نارنج بهتر بود ولی از کهکشان نیستی نه، کهکشان نیستی یه اسطوره ست🗿. حتما توصیه می‌کنم اینو بخونید.
      

        حقیقتا علوم قرآنی انقدر گسترده ست که فکر می‌کنم امکان نداره تو یه کتاب سی‌صد چهارصد صفحه ای درمورد ۹ موضوع قرآنی حرف بزنی و توضیحات کامل باشه. درمورد هر بخش و هر فصل از کتاب میشه هزار صفحه کتاب دیگه مطالعه کرد و چیز جدید یاد گرفت. قرآن دائما به آسمان متصله و هر لحظه معارف جدیدی میشه ازش بیرون کشید و تمومی نداره. بنظرم این کتاب برای کسی مثل من که دانش خاصی تو این زمینه نداشته و می‌خواد شروع کنه جامعیت مناسبی داره، هرچند می‌شد و خوب بود تو بعضی جاها یسری توضیحات اضافه بشه و یسری توضیحات کم بشه. ترجیحاً یه استادی چیزی دم دستتون باشه که اگه جایی به شبهه خوردید سوال کنید.