بریده‌ای از کتاب عربیکا اثر یامین پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 120

گوشی را می‌دهد تا عین پیام را بخوانم: «... به عنوان یک پدر، به شما تکلیف می‌کنم، تا عادی شدن شرایط لبنان و فروکش کردن جنگ ظالمانهٔ اخیر، در کنار مردم فهیم لبنان و دیکر مبارزان آزادی فلسطین و قدس شریف باشی و لحظه‌ای درنگ و مسامحه نکنی. ضمناً خوب است بدانی من حاضر بودم شما شهید بشوی ولی به سید عزیز مقاومت، سید حسن نصرالله، گزندی و آسیبی وارد نشود.» می‌خندد و می‌گوید: «این هم پدر ما!» و می‌دانم دلش برای پدرش غنج می‌زند.

گوشی را می‌دهد تا عین پیام را بخوانم: «... به عنوان یک پدر، به شما تکلیف می‌کنم، تا عادی شدن شرایط لبنان و فروکش کردن جنگ ظالمانهٔ اخیر، در کنار مردم فهیم لبنان و دیکر مبارزان آزادی فلسطین و قدس شریف باشی و لحظه‌ای درنگ و مسامحه نکنی. ضمناً خوب است بدانی من حاضر بودم شما شهید بشوی ولی به سید عزیز مقاومت، سید حسن نصرالله، گزندی و آسیبی وارد نشود.» می‌خندد و می‌گوید: «این هم پدر ما!» و می‌دانم دلش برای پدرش غنج می‌زند.

8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.