s.h
یادداشتها
این کاربر هنوز یادداشتی ثبت نکرده است.
باشگاهها
نمایش همهچالشها
بریدههای کتاب
نمایش همهفعالیتها
18
8
13
2
1
1
1
15
1
0
5
4
8
یه چیز جالبی که این کتاب داره اینکه هنوز هیچی اونطور که باید پیش نرفته و تازه داره داستان جدی شروع میشه..... به یه سری مسائل جا داره خیلی بیشتر بپردازه ..... خیلی بیشتر ...... روند کتاب خیلی تنده و یه سری از اتفاقات مهمو سریع تو یه صفحه جمع میکنه که واقعا دوست دارم بیشتر توصیفشون کنه...... شخصیتاش واقعا عالین و خوبن و عمق دارن هرکدوم..... دنیاش عالی و خیلی پیچیدست و واقعا میشه توش گم شد..... پلات و ایده جالب و خوبی داره و خیلی خاصه....... رومنس لوسی نداره و رومنسشو دوست دارم . چرا چون شخصیت ها هول نیستن این یک . دو اینکه موضوع اصلی رومنس نیست مثل کتاب های دیگه و یه حرفی داره برای گفتن نویسنده و میخواد توی داستانش یه چیزی بهتون بگه. رومنسشم مثل بقیه موضوع ها عمیقه...... شخصیت پردازیش ، دنیا و کلا همه چیش یه عمق خیلی زیاد و خاصی داره که واقعا دوسش دارم..... کتابیه پر از معما و سوال که مهم ترین نکته ایه که منو تا اینجا سفت نگه داشته که منتظرم ببینم چطوری جواب سوال هارو میده.... ایده ، دنیا و شخصیت پردازی همشون سوال های جدیدی ایجاد میکنن و اصلا هر چی بیشتر پیش میره بیشتر متوجه میشید هیچی نمیدونید و باید به این همه سوال پاسخ داده بشه..... انقدر معما و سوال ها زیاده که برام سوال شده که چطوری داستان قراره ادامه پیدا کنه . اخه کلا باید به سوالا بپردازه و دیگه جایی برای پیشروی داستان نمیمونه ....😂 . . . . واقعا کتاب زیبا و خاصیه...... اگر رنگ بود سبز تیره و سبز کاجی بود..... یه تم جنگلی تاریک با مه و نسیمی خنک ..... انگار توی بالکن بشینی به جنگلی تاریک نگاه کنی و نسیمی صورتتو نوازش بده..... مهم ترین چیزایی که منو نگه داشته سوال ها ، توصیفات و شخصیت پردازی بوده . شروع داستان و ماجرا ها هم تازه از الان داره شکل میگیره و واقعا منتظرم ببینم چی میشه.... کتاب زیباییه و باید ادامه بدم و نظر کامل تری بدم....😅
17
میشه گفت تازه همونی که میخوام داره میشه.... همه میگفتن خیلی غمگینه این جلد و جلد هیجانیه.... و واقعا بود.... ولی ، اینجا یه ولی باقی میمونه. دارن شان یه عادت داره که حالا نمیدونم دقیقا چطوری بگمش .... دارن شان یک سری چیزارو تکرار میکنه تو داستاناش ... دموناتا و جلاد لاغرو ازش خوندم و اینو درک کردم تو کتاباش.... برای من واقعا اتفاقات داخل این جلدو شاید از جلد دوم حدس زده بودم که همچین کاری میکنه دارن شان.... و وقتی این جلد از کتابو شروع کردم اولاش کاملا مطمئن شدم از حدس هام..... حدس هایی که زدم به بهترین شکل دراومد ولی ایراداتی داشتن..... ولی سر جمع بخوام بگم این جلد هیجان و استرسش از همون اول کتاب خیلی زیاد بود و نیمه پایانی به اوجش رسید..... با اینکه مطمئن بودم از اتفاقاتی که قراره بیوفته ولی بازم غم انگیز و شوکه کننده بودن ..... جلد واقعا خفنی بود و مثل جلد ششم دموناتا جلد تاثیر گذار که شرایط داستانو از این رو به اون رو میکنه.... واقعا از این مجموعه راضیم و هر جلد رضایتم بیشتر و بیشتر میشه..... فقط یه ایراداتی داشت : 🛑خطر اسپویل🛑 🛑نخون اگر میخوای اسپویل نشی🛑 مرگ کرپسلی خیلی غم انگیز بود ولی نباید انقدر طول میکشید.... چندین بار تا لب مرگ رفت و بر گشت که هر بار نزدیک بود بمیره میگفتم دیگه الان مرد و اون استرس مرگش میومد سراغم ولی نمیمرد و این چند بار تکرار شد که باعث شد مرگش اون تاثیری که باید میزاشتو نزاره ( البته اینم بگم خوب بودا نمیگم بد بود ) یه چیز دیگه که استیو از اول که اسم شاهزاده شبح واره ها اومد من گفتم استیوه و واقعا معلوم بود.... استیو شخصیتی که از جلد اول دارن شان نگهش داشته و برای همین معلوم بود قراره ویلن اصلی بشه بر اساس صحبت هاییم که کرده بود.... پس برای همین وقتی مشخص شد که اون شاهزادس چیز زیاد شوکه کننده ای نبود( البته اگر نوجوون بودم میخوندم حتما شوکه میشدم😅) یه چیز دیگه هم که برام غیر منطقی هست اینه که چرا قال قضیه رو هر چه سریع تر نمیکنن و هی طولش میدن..... قشنگ نویسنده زجرت میده تا ببینی اخر کی میبره نبردو 😅😂 ولی خدایی خیلی خفن بود از حق نگذریم..... 🛑به لیست بهترین ترسناک هایی که خوندم اضافه شد🛑
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
23
11
12
0
1
2