مهدی عبدالعلی پور

مهدی عبدالعلی پور

پدیدآور
@mahdi_ab

240 دنبال شده

219 دنبال کننده

            کارشناسی شیمی @sut
ارشد حکمرانی @ut
سرگرم با کتاب و سینما
🔶️تقدیر حقیقی جهان در كف مردانی است كه پروای نام ندارند.
          
mahdi.abp98

یادداشت‌ها

نمایش همه
        ایده اصلی کتاب کوتاه کردن دست دولت از خلق نقدینگی و انحصار در انتشار پوله 
صحت و درستی این ایده بر هیچ فردی با مطالعه حداقلی اقتصاد پوشیده نیست، اما در انتخاب راهکار رسیدن به این هدف اختلاف زیادی بین اقتصاددان‌ها وجود داره
شاید رادیکال‌ترین راهکار متعلق به هایک و همین کتاب باشه،《خصوصی‌سازی پول》، یعنی گرفتن انحصار خلق پول از دولت و ورود بخش خصوصی به خلق پول
هایک تو این کتاب به بخش قابل توجهی از ابهام‌ها و سوال‌ها راجع به خصوصی‌سازی پول جواب داده
اما در واقعیت، چیزی که امروز شاهدشیم در جهان و به ویژه ایران، ورود بخش خصوصی به خلق پول بدون رعایت الزامات هایک و تولید تعداد زیادی ارز(پول) انگلی و کاهش روزانه ارزش پول ملی به دلیل وجود همین پول‌های انگلیه، این نکته رو هایک پیش‌بینی کرده بود و معتقد بود سیستم پولی چه بخواهد و چه نخواهد به این سمات خواهد رفت
به نظرم هرکسی که میخواد مطالعات پولی، بانکی داشته باشه حتما باید این کتاب رو بخونه

      

31

باشگاه‌ها

محاکات

277 عضو

مرگ فروشنده

دورۀ فعال

مدرسه هنر آوینیون

378 عضو

درس هایی درباره داستان نویسی به ضمیمه مصاحبه با ایزاک سینگر و جوزف هلر

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

ایران و قضیه ایران

7

خانواده تیبو: جلد دوم

33

داس مرگ؛ پژواک
          کتاب خواندن انواع مختلفی دارد.
میتوانی در تنهایی و خلوت از آن لذت ببری ،
میتوانی با بهخوانیان هم خوانی کنی،
یا میتوانی پیش کسی بروی که کتاب را از قبل خوانده ، و لحظه به لحظه خواندنت را به او گزارش کنی .
این ، کاری بود که من کردم.
دوست خوبم ، ماهتاب ، ماه شب های نیل ، وقتی فهمید دارم مجموعه ای از شوسترمن میخوانم که او خیلی وقت پیش خوانده ، پیشنهاد این کار را داد. من هم از خدا خواسته قبول کردم.
این نوع هم خوانی نصفه و نیمه شاید عجیب بیاید ، ولی خوبی های خودش را داشت ؛ مواقعی بود که اسلامپ میشدم و انگار دیگر نمیخواستم تا مدتی ادامه بدهم ، ولی ماه با موذی گری های دوست داشتنی خاص خودش ، اجازه این کار را نمیداد و آنقدر چیز های جالبی در مورد آینده میگفت و سرنخ هایی به دستم می‌داد که مجبور میشدم هرچه زودتر جلد بعدی و بعدی را شروع کنم!
اولین بار بود. گفت و گوهایمان درمورد دنیای سیترا و روئن و شخصیت ها طوری عمیق میشد که گاه اختلاف نظرها بالا می‌گرفت و دوباره با پیش گرفتن موضوعی دیگر از داستان ، شعله کم کم آرام می‌شد. من ، خاطرات موهومش را دوباره به یادش می‌آوردم و او لبخند را بر لبهایم.
از این رو مجموعه ی داس مرگ شد یکی از سه جلدی های دوست داشتنی ام ، چون ما را بیش از پیش بهم نزدیک کرد و گذاشت بیشتر با ذهن و احساس هامان آشنا شویم.
خلاصه بگویم ، این مجموعه را بگذارید در لیست هم خوانی با گروهتان . ضرر نمیکنید که هیچ ، باعث می‌شود شخصیتی از خودتان را پیدا کنید که تا به حال از وجود آن بی خبر بودید !
به امید دیدار دوباره بین صفحات کتاب ♡
        

26

یادداشت های یک پزشک جوان

46