مهدی

@mahdi_ab

192 دنبال شده

144 دنبال کننده

                      کارشناسی شیمی @sut
ارشد حکمرانی @ut
سرگرم با کتاب و سینما
                    
mahdi.abp98

یادداشت‌ها

نمایش همه
                «وقتی اولین سازمان جهانی به منظور همکاری کشورها در واکنش به جنگ جهانی اول، یعنی اتحادیه ی ملل  تأسیس شد نظریه ی آرمانی استقلال مطلق به اعطای حق رأی برابر به همه ی کشورهای عضو انجامید. در نتیجه ایالات متحده که در مورد موقعیت برتر خود سخت حساسیت داشت و از وضع امنیتی بسیار خوب خود به دلیل موقعیت جغرافیایی اش آگاه بود تصمیم گرفت به عضویت آن سازمان در نیاید.
 وقتی سازمان ملل متحد در ۱۹۴۵ تأسیس شد برای کشورهای بزرگ روشن شده بود که اگر قرار است این سازمان نقش امنیتی قابل توجهی داشته باشد باید واقعیات قدرت جهانی مدنظر قرار گیرد با این حال، اصل برابری کشورهای مستقل نمیتوانست یکسره کنار گذاشته شود. در نتیجه، توافق شد که همه ی کشورهای عضو در مجمع عمومی سازمان ملل حق رأی بـرابـر داشته باشند و در شورای امنیت به پنج کشور برتری که پیروز جنگ جهانی دوم بودند حق وتو تعلق گیرد این نظام پذیرش این واقعیت فزاینده بود که به جز برای کشورهای بسیار قدرتمند استقلال ملی برای بقیه ی کشورها توهمی بیش نیست»
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

مهدی پسندید.
            در این مجموعه همان طور که پشت جلد آمده سه عنصر شهر، جنگ و کودک پررنگ هستند.
در داستان "پنجه خرس" که کامل ترین داستان این مجموعه است هر سه عنصر حضور دارند و حتی بیش از آنها "اسطوره" و "مهر مادری" و "مذهب" و "روانشناسی" هم حضور دارند تا یک آدم بریده از جامعه را وادارند که به آغوش جامعه برگردد. خیلی داستان بی نظیری است.
یکی دیگر از بهترین داستانهای مجموعه خود داستان "ساحل تهران" است که باز هر سه تا عنصر حضور دارند. کودکی که متعلق به یک خانواده متاثر از جنگ است در یک گوشه تهران تجمع مرغان دریایی را کشف کرده و حالا اینجا برای او شده ساحل تهران و بی اجازه خانواده گاهی میرود آنجا. حالا این فرصتی است برای زن راننده تاکسی اینترنتی که دمی از نقش خسته کننده اجتماعی اش فاصله بگیرد و غبار عادت را از روی این وضعیت خسته کننده شغلی کنار بزند.
این دو داستان خوب دقیقا همان هایی بودند که بنده قبلا از قیصری نشنیده بودم. سه تای دیگر را در جلسات هفتگی خوانده بود و «حراج بزرگ» همان موقع هم مورد مناقشه بود. یک فرد سرمایه دار ورشکست شده و حالا همه چیزش را به حراج گذاشته و این وسط یکهو میبینیم کارگری که خانه را برایشان تمیز میکرده هم چیزهایی را که قبلا جاساز کرده را برمیگرداند! ما با رفقا بسیار در مورد کلمه "جاساز" کلنجار رفتیم. واقعا بحث حرفه ای درباره یک داستان گاهی به اینجا میکشد که سر یک کلمه دعوا کنیم. عده ای میگفتند جاساز یعنی یک گوشه گذاشته. من حرفم این بود "جاساز" دقیقا مربوط به ادبیات دزدها و معتادهاست برای پنهان کردن چیزی که هیچ کس نباید پیداش کند و این از شخصیت آن زن خدمتکار خیلی دور بود و جفا بود در حق خودش و همه تیره و تبار تاریخی اش.
به هر حال مجموعه ای است بسیار خواندنی و خوش ساخت.
<img src="https://i.pinimg.com/564x/30/6d/69/306d69019ccf91250208ea7115dc20c5.jpg"/>
          
مهدی پسندید.

حیف که تالکین ابتدای کتاب رو با بارش اسم های بسیار و درهم و به چند زبان رو جدا خراب کرد.... صحبت از نوه و نتیجه هایی که کار خاصی هم توی داستان نداشتن هاااا ولی تالکین آورده اتشون که خالی نمونه کتاب 🙄😕 ماجرای تین گول و حماقتش ادمو آتیش میزنه، آخه لعنتیییییییییی تو چجوری بی محافظ میری تو خطر؟! 😕😐😐 ماجرای تورین و خواهرش هم خیلی جانسوز بود، چ اژدهای چندشی بود لعنتی، اه اه 🤮🤮 آخه فراموشی؟!؟! 😕😐 چقد این مورگوت خبیث و در عین حال باهوش بود، از تمام ظرفیتش به درستی استفاده میکنه، و البته از خیانت ها نمیشه چشم پوشید.... خیلی جاها جنگ برده فدای خیانت خائنین میشه ☹️☹️

مهدی پسندید.
مهدی پسندید.