مهدی طلوع

تاریخ عضویت:

اردیبهشت 1404

مهدی طلوع

@mahdi19990124

18 دنبال شده

18 دنبال کننده

                حرفه‌ای‌شدن، پایانِ قصه خواستن است. عادت، رد تفکر است و رد تفکر، آغاز بلاهت
              
mahdi19990124
mahdi19990124

یادداشت‌ها

 مهدی طلوع

مهدی طلوع

21 ساعت پیش

        بازخوانی تاریخ از دل تناقض‌ها؛ روایتی دیگر از عشق و زیبایی در تاریخ ایران؟

کتاب زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش نوشته‌ی افسانه نجم‌آبادی، درباره‌ی دگرگونی نگاه جامعه ایران به عشق، زیبایی و جنسیت در قرن نوزدهم است. ادعا می‌کند که در آن دوران، زیبایی فقط زنانه نبود؛ مردان جوان هم می‌توانستند دل‌فریب باشند. همچنین، روابط عاطفی هم‌جنس‌گرایانه امری پذیرفته‌شده بود.

نجم‌آبادی اشاره می‌کند که با ورود ارزش‌های غربی، این دیدگاه‌ها تغییر کرد. عشق میان زن و مرد به شکل غالب تبدیل شد و دیگر شکل‌های رابطه کم‌اهمیت شدند.

به نظرم در این کتابی که ناقص و به شکل نامفهومی ترجمه شده نویسنده به تفاوت‌های طبقاتی و جنسیتی توجه نکرده است. کتاب بیشتر روایت طبقه‌ی نخبه است.

 تمرکز آن بر متون ادبی و هنری است، نه تجربه‌ی روزمره‌ی مردم عادی. تحلیل‌ها گاهی یک‌سویه و فاقد نگاه انتقادی به منابع هستند.


پی‌نوشت: اصل کتاب به زبان انگلیسی است و کامل ترجمه نشده. 
من مطالعات زیادی در حوزه تاریخ ندارم. این یادداشت رو یک نقد قابل استناد در نظر نگیرید.
      

2

 مهدی طلوع

مهدی طلوع

5 روز پیش

        یادداشت بعد از پایان کتاب «بیمار خاموش»
بی‌خوابی به سرم زد و نتوانستم امشب بخوابم. تصمیم گرفتم باقی‌مانده‌ی این کتاب را بخوانم، و بالاخره تمامش کردم.

برخی کتاب‌ها نیازی به شروعی پُرهیجان یا اتفاقات غیرمنتظره ندارند تا توجه خواننده را جلب کنند. بیمار خاموش نه با حادثه‌ای آنچنان بزرگ آغاز می‌شود، نه با شخصیت‌پردازی‌های پیچیده؛ اما آرام‌آرام فضایی می‌سازد که رها شدن از آن آسان نیست.

این رمان درباره‌ی «سکوت» است؛ اما مهم‌تر از آن، درباره‌ی چیزهایی‌ست که هرگز گفته نمی‌شوند، زخم‌هایی که دیده نمی‌شوند و حقیقت‌هایی که پشت ظاهر آرام آدم‌ها پنهان مانده‌اند.

پشت هر رفتار انسان، لایه‌هایی از احساس، تجربه و رنج‌های ناگفته وجود دارد؛ چیزهایی که حتی خود فرد هم گاهی از آن‌ها آگاه نیست. بسیاری از احساسات، تا زمانی که در موقعیت واقعی‌شان قرار نگیریم، قابل بیان یا درک نیستند. بیمار خاموش با همین نگاه، ما را دعوت می‌کند به ناداوری، به مکث، و به تأمل پیش از قضاوت.

در این کتاب فقط یک معما روایت نمی‌شود، بلکه خواننده به این پرسش سوق داده می‌شود که چقدر واقعاً می‌توان درون آدم‌ها را فهمید. هر فصل، تصویری تازه از یک «بیمار خاموش» در ذهن ما ترسیم می‌کند؛ تا آنجا که در پایان، ممکن است خود را در جای او ببینیم.
      

5

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.