انسان خداگونه، ادامهای بر انسان خردمند.
.
انسان خداگونه در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و نویسنده در ادامهی کتاب انسان خردمند (که تاریخ گذشتهی بشر را مورد بررسی قرار میداد)، با نگاهی به آیندهی بشر «احتمالات» پیش رو را بررسی کرد.
از عبارت «احتمالات» استفاده کردم، چون نویسنده معتقد است که همه سناریوهایی را که در این کتاب بررسی میکند، باید به عنوان امکان و احتمال در نظر گرفت، نه پیشگویی. هراری مخاطب را با بمب اتمی حاوی اطلاعات بمباران میکند و در این بین راه را برای خودش کاملاً باز میگذارد. مثلاً میگوید «وقتی فناوری ما را قادر سازد فکر و ذهن انسان را از نو طراحی کنیم، انسان خردمند ناپدید خواهد شد و تاریخ بشر به پایان خواهد رسید.»
هماکنون انسانهای زیادی هستند که برای نجات بشر از آسیبهای پیشرفت بیرویه تکنولوژی میکوشند. پس نویسنده میتواند بگوید من گفتم وقتی که اوضاع فلان و بهمان شود، اما نگفتم حتماً فلان و بهمان خواهد شد!
این یکی از زیرکیهای هراری تاریخدان در نگارش این کتاب است که برای من واقعاً قابل تحسین بود.
.
اما حرف حسابِ این کتاب چیست؟
هراری دنبال پاسخی برای این ۳ پرسش میگردد: ۱- آیا به راستی موجودات زنده الگوریتماند و آیا زندگی فقط پردازش اطلاعات است؟
۲- کدام یک ارزشمندتر است؟ هوش یا شعور/ آگاهی؟
۳- زمانیکه الگوریتمهای فاقد شعور/آگاهی اما بسیار هوشمند ما را بهتر از خودمان بشناسند، چه بر سر جامعه و سیاست و زندگی روزمره میآید؟
.
هراری بررسی میکند که بشریت چگونه در آستانه یک انقلاب و یک دوره جدید است. دورهای که در آن انسانها مانند خدایان خواهند شد. قدرت کنترل تکامل خود را در دست گرفته و حتی اشکال جدیدی از زندگی ارائه خواهند کرد. او چالشها و فرصتهایی که هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی به وجود آورده (و خواهند آورد) را بررسی و به مو شکافی اثرات آنها بر زندگی فرد و جامعه میپردازد.
او از نظر فلسفی هم به موضوع میپردازد و معنای انسان بودن را هم مورد بررسی قرار میدهد. او معتقد است باید مفاهیم سنتی آزادی و برابری، با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی، بازنگری شود و احتمال میدهد این پیشرفت به ظهور ادیان و ایدئولوژیهای جدیدی منجر شوند.
به همین منظور او در جایی از کتاب میگوید:
«از خود بپرسید: تاثیرگذارترین کشف یا آفرینش یا نوآوریِ قرن بیستم چه بود؟ سوال سختیست، چون به راحتی نمیتوان در میان فهرستی بلند بالا دست به انتخاب زد. فهرستی شامل کشفیات علمی مانند آنتیبیوتیک، نوآوریهای مربوط به حوزه فناوری مانند ابداع کامپیوتر و آفرینشهای ایدئولوژیک مانند فمینیسم. حالا از خود بپرسید: تاثیرگذارترین کشف یا آفرینش یا نوآوریِ ادیان قدیمی مانند اسلام و مسیحیت در قرن بیستم چه بود؟ این هم سوال بسیار سختی است، زیرا گزینهها اندکاند. کشیشها و خاخامها و مفتیها در قرن بیستم چه چیزی کشف کردند که بتوان در کنار آنتیبیوتیک و کامپیوتر و فمینیسم از آن یاد کرد؟ بعد از اینکه در این دو سوال خوب تامل کردید، ببینید به نظر شما تغییرات بزرگ قرن بیست و یکم از کجا سر بر میآورند: از دولت اسلامیِ عراق و شام، یا گوگل؟ درست است که داعش میداند چطور ویدئوهایش را در یوتیوب به اشتراک بگذارد، اما جز صنعت شکنجه چند کسب و کار جدید دیگر اخیراً در سوریه یا عراق به راه افتاده است؟»
در سراسر کتاب، هراری علاوه بر نمایان کردن رویکرد ضد دینی خود، خوانندگان را به چالش میکشد تا مفروضات خود را در مورد ماهیت بشریت زیر سوال ببرند و پیامدهای فناوریهای نوظهور را برای آینده فردی و جمعی در نظر بگیرند. او همچنین زمینهای تاریخی برای این تحولات فراهم میکند و سیر تکامل جامعه بشری را از ابتداییترین منشأ آن تا امروز دنبال میکند.
در مجموع کتاب انسان خداگونه کتابی قابل تامل و تفکر است که چشماندازی منحصر به فرد از آینده بشریت ارائه میدهد. چه به علم، چه به فلسفه یا آینده بشر علاقهمند باشید، این کتاب مطمئناً افکار شما را تحریک کرده و فرضیات شما را در مورد معنای انسان بودن به چالش میکشد.