بریدهای از کتاب سایه باد اثر کارلوس روئیس ثافون
5 روز پیش
صفحۀ 227
«نمیدونم چهم شده بود. ناراحت نشو، گاهی حرف زدن با غریبهها آسونتره. چرا اینطوریه؟» شانه بالا انداختم. «احتمالاً چون غریبهها ما رو همونطور که هستیم میبینن، نه اونطور که دلشون میخواد باشیم.»
«نمیدونم چهم شده بود. ناراحت نشو، گاهی حرف زدن با غریبهها آسونتره. چرا اینطوریه؟» شانه بالا انداختم. «احتمالاً چون غریبهها ما رو همونطور که هستیم میبینن، نه اونطور که دلشون میخواد باشیم.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.