سالتو
در حال خواندن
11
خواندهام
128
خواهم خواند
56
توضیحات
دومین رمانِ مهدی افروزمنش فضایی مهیج و پُرداستان دارد. او که نخستین رمانش یعنی تاول، جایزه ی بهترین رمانِ سالِ جایزه ی هفت اقلیم را از آنِ خود کرد، در دومین رمانش به قهرمانی پرداخته که از اعماق شهر و از حوالی میدانِ مشهورِ فلاح تهران برآمده است. قهرمانِ او کُشتی گیری فرز و تکنیکی ا ست که رمانِ سالتو براساسِ جهانِ او شکل می گیرد، کُشتی گیری جسور که ناگهان بخت به او رو می کند و یک عشقِ کُشتیِ ثروتمند تصمیم می گیرد از او حمایت کند. او مردی است مرموز و مشکوک که برای این مبارز قصه هایی دارد و این نقطه ای ا ست که از آن به بعد فضای رمان حال و هوایی جنایی ـ معمایی پیدا می کند... افروزمنش با سال ها تجربه ی روزنامه نگاریِ بخش اجتماعی، توجه خاصی به انسانِ برآمده از تکه های تیره ی شهر دارد. او در این رمان آدم های گوناگون این شهر را مقابلِ این قهرمانِ فرز و ازهمه جا بی خبر قرار می دهد و ناچارش می کند درباره ی چیزهایی تصمیم بگیرد که بین مرگ و زندگی در نوسان اند. سالتو با روحی قصه گو و رئالیستی تلاش می کند برای مخاطب غافلگیری بزرگی رقم بزند. پسری برآمده از جنوبِ شهر که حالا می خواهد سلطان باشد...