معرفی کتاب فقط یک طاعون ساده اثر لیودمیلا اولیتسکایا مترجم آبتین گلکار

فقط یک طاعون ساده

فقط یک طاعون ساده

3.2
24 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

38

خواهم خواند

9

شابک
9786227280623
تعداد صفحات
136
تاریخ انتشار
1400/5/26

توضیحات

کتاب فقط یک طاعون ساده، نویسنده لیودمیلا اولیتسکایا.

لیست‌های مرتبط به فقط یک طاعون ساده

نشر برج

نشر برج

دیروز

نردبان یعقوب تدفین پارتیچادر سبز بزرگ

اولیتسکایا؛ صدای متمایز ادبیات روسیه

4 کتاب

لودمیلا اولیتسکایا فقط یک نویسنده نیست؛ او یک کیمیاگر زبان است که از دل تاریخ، خاطرات، و سرگذشت‌های گمشده، روایت‌هایی می‌سازد که همزمان شخصی و جهانی‌اند. او روحی شورشی‌ست که نگاهی مادرانه به تاریخ دارد. لودمیلا اولیتسکایا متولد ۲۱ فوریه‌ی ۱۹۴۳ در مسکوی روسیه است. کودکی و نوجوانی‌اش شبیه بسیاری از مردمان پس از جنگ‌های جهانی در سختی و فقر گذشت و مثل بسیاری از دختران روس خیلی زود ازدواج کرد. بعد از آن به دانشگاه رفت و در رشته‌ی ژنتیک ادامه‌ تحصیل داد. از همسر اولش جدا شد و دوباره ازدواج کرد. هم‌زمان با کار در یک آزمایشگاه ژنتیک به‌عنوان مشاور ادبی به انجمن تئاتر یهودیان پیوست. در سال ۱۹۹۰ اولین داستان کوتاهش داستان سیندرلا در مجله‌ای ادبی منتشر شد و توجه یکی از نویسندگان مشهور آن زمان را به خود جلب کرد. پس از آن اولین مجموعه‌داستانش به نام روابط پَست نیز منتشر شد. اولیستکایا در داستان‌های اولیه‌اش از زندگی شخصی‌اش سود جسته است و به عشق‌های مغمومی پرداخته که سال‌ها به دوش کشیده شده‌اند و البته موضوعاتی که سال‌‌ها در شوروی مسکوت مانده بود، ازجمله گولاک، هولوکاست و یهودیان. او خودش را متعلق به گروهی از مردم می‌داند که با واقعیت‌های اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته‌اند و خود را از نظر فرهنگی و قومی یهودی می‌دانند، اما مسیحیت را به‌عنوان دین خود برگزیده‌اند. تدفین‌پارتی، رمانی که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد ردی از تمام مباحث موردعلاقه‌ی اولیتسکایا را در خود دارد. یکی از مهم‌ترین رمان‌هایش پرونده‌ی کاکُتسکی، داستان یک متخصص زنان و زایمان است که درباره‌ی سقط جنین مطالعه می‌کند، چیزی که در شوروی غیرقانونی بوده است. این رمان برنده‌ی بوکر روسیه‌ی ۲۰۰۱ شد و اولیتسکایا نخستین زن نویسنده‌ی روس بود که این جایزه را کسب کرد. منتقدان بر این عقیده‌اند که کتاب با تمرکز بر مسئله‌ی سقط جنین، خوانش جدیدی از استالینیسم به دست داده است. دانیل استینِ مترجم، دیگر رمان قابل‌توجه اولتسکایا که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد ، درباره‌ی اوزوالد رافیسن، یهودی لهستانی است که دینش را پنهان می‌کند و از جنگ دوم جهانی جان سالم به در می‌برد. اوزوالد مترجم آلمانی‌ها می‌شود و از این راه جان چند صد یهودی را نیز نجات بدهد. اولیتسکایا گفته است این رمان را، که یکی از جاه‌طلبانه‌ترین رمان‌های اوست، هم‌زمان با از بین‌رفتن اتحاد جماهیر شوروی و قدرت‌گرفتن کلیسا و مسیحیت در روسیه نوشته است.

9

یادداشت‌ها

          جهلِ مواجه؛
جهل و مواجه بهتر است!


0- از سری تلاش‌های مرور کتاب‌های کوتاه!

1- وقتی کتاب را می‌خواندم، نمی‌دانستم که با یک «فیلم‌نامه» طرف هستم و نه یک نمایشنامه یا داستان. در حین مطالعه برایم عجیب بود که چرا انقدر توضیحات کنش شخصیت، موقعیت‌های مختلف، نحوه و زاویۀ دید (تقریبا قاب‌بندی و میزان‌سن سینمایی) برای بخش بخش کتاب هست؛ چرا انقدر دیالوگ دارد و چرا نمایشنامه نیست. یعنی فهمیدم که احتمالا یک رمان و متن داستانی نیست، ولی این کشفی که داشتم برای فهم فیلم‌نامه بودن کتاب، برایم جالب بود.
کتاب تمام شد، برایم سوال شد که از این فیلم‌نامه فیلمی هم داریم یا نه؟ بخش آخر کتاب یک مصاحبه با نویسنده است و دقیقا همان‌جا جواب سوالم را گرفتم: 
[مصاحبه‌کننده]: «تا آنجا که می‌دانم از فیلم‌نامۀ شما فیلمی ساخته نشده است. چرا؟
[نویسنده]: «موقعیت‌اش پیش نیامده»
جوابم رو گرفتم.

روایتِ خیلی اسپویل‌خیزی نداره کتاب، ولی اگه حساس اید، یه کلیاتی از اثر رو گفتم در ادامه:

2- پیرنگِ این فیلم را در دوران کرونا زیست کرده ایم؛ ماجرای انتشار یک بیماری. البته در این سناریو یک تفاوت داشتیم: سیستم درمان شوروی با همکاریِ همان سیستم مشهور خفقان و امینتی شوروری، تلاش می‌کنند بیماری را سرکوب کنند (مانند اختناق سیاسی و سرکوب اندیشه)؛ مانند چین در کرونا، گویی یک امتیاز مثبت برای نظم اقتدارگرایانه پیش آمد، یک بیماری سرکوب شد و جان بسیاری آدم نجات پیدا کرد. یعنی با قرنطینۀ سریع و عدم درز اطلاعات در جامعه، با حداقل تنش ممکن، این بیماری سرکوب شد.
همین‌جا مسئلۀ اصلی کتاب مشخص می‌شود: پس یک نظام سیاسی تمامیت‌خواه، کارا است؟ اینجا جهانی حرف هست، ولی حداقل بحث این است که اگر کارا باشد (همین کارایی در کوتاه‌مدت ممکن است و در بلندمدت بعید است چنین مسیری بتواند ادامه‌دار باشد) مسئله‌های مهم فلسفۀ سیاسی وارد می‌شود: آیا لزوما آزادیِ سیاسی و دموکراسی به علت کارا بودن خود مفید اند یا باید برای آن توجیه‌های غیرکارکردی و اخلاقی ردیف کرد؟ اینجا کلی بحث مانند «دموکراسی معرفتی/epistemic democracy» یا «دموکراسیِ مشورتی/deliberative deliberative» و این چیزا میاد وسط که واقعا کارِ من یکی نیست صورت‌بندی کردنش و ربط دادنش به این مرور. ولی خلاصه اینو بپذیرید استدلال‌های مدافع ساختارهای نوین سیاسی، لزوما به کارکرد و کارایی آنها نگاه نمی‌کنند.
پاسخ نویسنده نیز به این پرسش: «آیا این کارایی نظام سیاسی مذبور در سرکوب بیماری و نجات انسان‌ها از یک همه‌گیری (در آخرین تجربه‌های همه‌گیری در اروپا در برخی مناطق تا ربعی از جمعیت اروپا جان باخته بودند) توجیهی برای وجود چنین نظام‌هایی هست؟» نویسنده در هیچ‌جای متن به صورت عیان و در یک جمله جوابی به این پرسش نداده است (و همین مانیفستی نبودن اثر بسیار قابل توجه می‌کند اثر را) ولی از کلیات متن می‌توان این را فهمید که نویسنده چندان موافق این گزاره نیست. دلیل اول به شرح رویۀ این قرنطینه توسط نویسنده بود. مامورهای امینتی با کلاغ‌های خود (منظور ماشین سیاهای معروف در شوروی است که توسط پلیس استفاده می‌شدند) می‌آمدند برای اعمال دستور قرنطینۀ افراد در ارتباط با بیمار قطعی. ترس مردم، خودکشی (نامه‌های به استالین) و لودادن اطرافیان (بروز رذایل اخلاقی که در یک نظم تمامیت‌خواهانه احتمال وقوع بیشتر دارد) وجهی از کنایۀ نویسنده بود. مورد دوم که واضح بود، تصویر همیشۀ حاضرِ استالینِ غایب بود؛ توضیح خواهم داد.

3- یکی از المان‌های بسیار اساسیِ کتاب به نظرِ من، نامه‌هایی بود که شخصیت‌ها خطاب به «برادر/رفیق استالین» می‌نوشتند. در مواردی پس از نگارش این نامه‌ها شخصیت خودکشی کرد (این لحظه از فیلم‌نامه بسیار توان این را دارد که از لحاظ سینماتوگرافی و قاب‌بندی یک تصویر عالی ایجاد کند. فردی که پس از نگارش نامه، در کتاب‌خانۀ خود با شلیک گلوله خودکشی می‌کند). در موارد دیگر، شخصیت‌ها در نامه‌ها تمام تقصیرات را به جان می‌خریدند (از ترس ماموران امنیتی) که اطرافیانِ خود را نجات بدهند.
به نظرم این مورد هم اهمیت دارد. این المانِ تکرارشوندۀ در ادبیاتِ سیاسی و پادآرمانشهری که «big brother watching you» یا چشم برادر بزرگ (دیکتاتور) شما را می‌پاید، با «نامه به استالین» خود را نشان داد. این برادر بزرگ‌تر لازم نیست حضور داشته باشد و خود دستور ابلاغ کند، بلکه صرفا یادش هم می‌تواند نظارتی بر جان تو اعمال کند و در نبودِ دیکتاتور هم سرکوب شوی. بعضا در نظمِ تمامیت‌خواه، افراد پیش و بیش از خودِ بالاسری‌ها خوی آنان را بازتولید می‌کنند. برای نمونه، برخی گروه‌ها و گردان‌های ارتش نازی‌ها در حمله به شوروی، بدون اینکه دستور مستقیمی از مسئول بالادستی داشته باشند، خود دست به اعمالی بسیار تلخ زدند؛ یعنی بدون وجودِ دستور، دستور را به کاراترین نحو ممکن اجرا کردی.
خلاصه با اینکه در هیچ‌جای داستان، هیچ ردی از استالین نبود، اما استالین همیشه بود!


می‌تونم بیشتر بگم، ولی دیگه پا بر یابوی نفس اماره می‌گذارم.
خیلی هم کوتاه نشد. تازه کنترلش کردم :)))
        

41

          کتاب در اولین نگاه یادآور «طاعون» آلبر کامو است. اولین شباهت دو کتاب در شرح وقایع دوران همه‌گیری (طاعون) یا تلاش برای اجتناب از همه‌گیری (فقط یک طاعون ساده) و پیگیری سرنوشت شخصیت‌های داستان است؛‌ و شباهت دوم در لحن سرد دو روایت. این لحن را می‌توان با توجه به پس‌زمینه‌های فکر دو نویسنده فهمید: کامو نویسنده‌ی اگزیستانسیالیستی بود که بخش بزرگی از حیات فکری خود را به مسئله‌ی زندگی و پوچ‌بودن یا نبودن زندگی و البته خودکشی (تبلور دو مسئله‌ی اول) اختصاص داد؛ درمقابل، اولیتسکایا نویسنده‌ای با پیش‌زمینه‌ای علمی (زیست‌شناسی) است که بخش بزرگی از عمرش را تحت سیطره‌ی حکومتی توتالیتر به سر برده (مسئله‌ای که به‌وضوح در لحن سرد و گاهاً خشن اولیتسکایا دیده می‌شود). تفاوت عمده‌ی دو کتاب اما ورود کامو به مسائل اخلاقی زندگی و تمرکز اولیتسکایا به شرح زندگیِ خشک، خشن و غیراخلاقی در حکومتی توتالیتر است.
گرچه بن‌مایه اصلی داستان اولیتسکایا برآمده از واقعه‌ای تاریخی است، نمی‌توان کتاب را با هدف دست‌یافتن به شناختی دقیقاً تاریخی از موضوعی خاص خواند؛ همان‌طور که نویسنده در مصاحبه‌ی انتهای کتاب نیز ذکر کرده خودش هم با واسطه از اصل ماجرا با خبر شده (می‌توان تصور کرد که اساساً چنین اتفاقی به‌وقوع نپیوسته). اما با قراردادن کتاب کنار روایت‌هایی دیگر از زندگی در اتحاد جماهیر شوروی می‌توان برواقع‌گرایی روایت صحه گذاشت و داستان را به عنوان شرحی از زندگی رقت‌بار مردم در عصر شوروی خواهند.
موضوع قابل‌توجه دیگر البته شیوه‌ی برخورد حکومت با احتمال همه‌گیری است که نمودی از آن را در برخی کشورها، به‌ویژه چین در دوران عالم‌گیری کووید ۱۹ دیدیم. شیوه‌ی برخوردی که گرچه احتمالاً مؤثرترین شیوه‌ی برخورد باشد، نمی‌توان مطمئن بود اخلاقی‌ترین شیوه‌ی برخورد بوده باشد.
در نهایت، احتمالاً تأثیرگذارترین بخش از کتاب نه شیوع طاعون و برخوردهای حکومت با آن که اعترافاتی بود علیه خود و نزدیکان خود برای فرار از درگیرشدن در ماجراهایی مرموز، به‌عنوان بخشی از زندگی معمول در شوروری. که احتمالاً عکس‌العملی است به نااطمینانیِ زندگی در محیط خفقان‌زده‌ای چون شوروی.
        

24

        واقعاً سخته بخوام به چشم رمان بهش نگاه کنم و هنوز حالت نمایشنامه داره. شخصیت‌پردازی عملاً نداره و اون چندتا مورد هم خیلی نصفه‌‌نیمه. اما به‌خاطر داستانش هم که شده ارزش خوندن داره و چیز جالبیه.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1