ماموریت درود بر مریم

ماموریت درود بر مریم

ماموریت درود بر مریم

اندی ویر و 3 نفر دیگر
4.4
7 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

26

ناشر
شگفت
شابک
9786227183245
تعداد صفحات
608
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

         «رایلند گریس» از کما بیدار می شود در حالی که هیچ خاطره ای از هویتش ندارد... یا این که چرا اکنون در یک فضاپیما، تنها مانده است. همزمان با این که «گریس» تلاش می کند از شرایط فعلی خود سر درآورد، به تدریج تصاویری عجیب و تشویش آور از گذشته اش در ذهن او نقش می بندد...
      

پست‌های مرتبط به ماموریت درود بر مریم

یادداشت‌ها

          من چندان سای فای نمی‌خوانم، اما کتاب قبلی نویسنده (مارشِن یا مریخی) را دوست داشتم و پروژه‌ی هیل‌مری هم در لیست پنج‌تایی پیشنهادات پارسال بیل گیتس دقیقا کنار کلارا و خورشید بود، بنابراین در خریدش تردید نکردم. با توجه به حجم بالای کتاب، منتظر فرصت مناسب بودم که این سرماخوردگی مشکوک به امیکرون فراهم‌ش کرد. 
پروژه‌ی هیل مری شروع غافل‌گیرکننده‌ای دارد؛ رایلند گریس در یک فضاپیما در حالی از خواب بیدار می‌شود که هیچ چیزی به یاد نمی‌آورد: اینکه کیست، کجاست یا چرا آنجاست. در این شرایط باید صرفا با تکیه بر دانسته‌های علمی‌اش -که نمی‌داند چرا می‌داند- بفهمد کجاست و قرار بوده چه کاری انجام دهد. رایلد گریس هم مثل مارک واتنیِ مارشِن شخصیت جذاب و تودل‌برویی دارد و دوست داشتن‌ش کار سختی نیست. کلا کتاب شخصیت‌پردازی، داستان‌پردازی و ترجمه‌ی خوبی دارد و زمین گذاشتنش کار راحتی نیست. فقط پایانش را نپسندیدم و به همین خاطر یک ستاره کم کردم (خوب بود، اما نشان از راحت‌طلبی نویسنده داشت).
کتاب پر از مفاهیم مختلف فیزیک و زیست است که من اول خیلی پیگیرشان بودم و بعدتر که "سرماخوردگی" شدید شد و مغزم کم کم در مه فرو رفت، صرفا قبولشان کردم. البته علاوه بر توضیحات نویسنده، مترجم هر جا لازم بوده توضیحاتی را پانویس کرده و به نظرم علوم کتاب نسبتا قابل فهم است. 
توصیه می‌شود.
        

9

maryam torabi

maryam torabi

1403/7/12

          امتیاز: 4 از 5
رایلند گریس تنها بازمانده ی ماموریت فضایی اش است... بشر خودش را به آب و آتش زده تا این ماموریت را به سرانجام برساند و تمام منابع زمین را صرف آن کرده است. اگر او شکست بخورد، شاید زمین از میان برود. اما رایلند از همه ی اینها بی خبر است؛ چون حتی اسمش را به خاطر نمی آورد، چه برسد به این که بداند وظایفش چیست و چطور باید انجامشان بدهد. فقط می داند که در خواب مصنوعی بوده و هیچکس همراهش نیست مگر جسد خدمه ی فضاناورش...
وااااااای بلاخره تمومش کردم. خدایی کتاب توپی بود. اولای کتاب رو که میخوندم یاد اینترستالر میوفتادم و با خودم میگفتم من حتما به این 5 رو میدم بره ولی کم کم از اون حال درم آورد چون بیگانه آورد تو کتاب و فضای داستان شد یجورایی مثل arrival و ... که زبان همدیگرو یاد بگیرن، کنجکاوری میکنن تو ناو همدیگه و بعدها هم به هم کمک میکنن، اینا باعث شد نیم از 5 کم کنم چون من اصلااااااا از اینجور سبک بیگانه ها خوشم نمیاد، من دوست داشتم مثل فیلمای life و بیگانه بشه نه این مدلی که یهو رفیق فابریک شن... به قول خودش چندش....
اما نیم دیگرو بخاطر این کم کردم که مباحث فیزیک و کوانتوم و این قبیل چیزارو خیلی توضیح داده بود و من متوجه نمیشدم ینی در کل 10% مطالبو نگرفتم اصلا، اولش سعی کردم یاد بگیرم ولی خب انگار کلاس درس بود هی بیشتر میشد و از توان من خارج.
کتاب یجوری خوب پرداخت شده که انگاری داری فیلم میبینی ولی با جزئیات بیشتر
آخرشم بسی خوب تموم شد ولی من دلم نمیخواست گریس همچین کاری بکنه، اصلا به اون چه خب!!!😶
        

1