معرفی کتاب پرندگان خارزار اثر کالین مک کالو مترجم امیرعلی راسترو

پرندگان خارزار

پرندگان خارزار

کالین مک کالو و 1 نفر دیگر
4.1
74 نفر |
22 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

132

خواهم خواند

59

ناشر
سمیر
شابک
9789648940107
تعداد صفحات
568
تاریخ انتشار
1398/5/7

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
پرنده خارزار عنوان کتابی است از کالین مکالو با ترجمه ی مهدی غبرائی که در 768 صفحه و توسط انتشارات نیلوفر در سال 1395 به چاپ رسیده است. این کتاب ترجمه ای است از . The thorn birds، c1977.. موضوع اصلی این کتاب داستان های استرالیایی است. از کالین مکالو، کتاب های بانوان عمارت میسالونگی(روشنگران و مطالعات زنان)، مرغان شاخسار طرب(مهتاب)، پرندگان خارزار(سمیر)، نیز در بازار کتاب موجود می‎باشد. 

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          پرندهٔ خارزار
نویسنده: کالین مکالو
مترجم: مهدی غبرایی
چاپ هفتم: زمستان ۱۳۸۲
انتشارات: نیلوفر
تعداد صفحات: ۷۶۸

📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚

« هر یک از ما چیزی در خود دارد که نمی تواند آن را نابوده انگارد،حتی اگر مجبورمان کند آن قدر فریاد بزنیم که بمیریم. ما آنچه هستیم هستیم، فقط همین. همچون آن افسانهٔ سلتی پرنده ای که خار در سینه داشت و ترانه خوان به آغوش مرگ می رفت. چرا که سرنوشتش چنین رقم خورده بود. ما می توانیم بدانیم کدام کارمان اشتباه است، حتی پیش از آن که بدان کار بپردازیم، اما این آگاهی نه می تواند فرجام را تغییر بدهد و نه روی آن تأثیری بگذارد، مگرنه؟ هر کسی ترانهٔ کوچک خود را می خواند و باور دارد که زیباترین ترانه ای است که دنیا تاکنون به گوشش شنیده. متوجهی؟ ما خود خارسازیم، و هیچ گاه تأمل نمی کنیم که دریابیم چه بهایی پرداخته می شود. تنها کاری که از دستمان برمی آید این است که درد بکشیم ، و به خود بقبولانیم که ارزشش را دارد.»

کتاب روایتی غمبار، عاشقانه، عارفانه و زیبا از زندگی سه نسل از خانوادهٔ کِلیری است که بیشتر بر محور زندگی «مگهان_ مگی» می گذرد. 
داستان در هفت فصل، از سال ۱۹۱۵ و روز تولد چهار سالگی مگی آغاز و تا سال ۱۹۶۹ ادامه پیدا می کند. 
در سال ۱۹۲۱ « پَدرایک کِلیری_پدی» بعد از دریافت نامه ای از خواهر ثروتمندش «مری کارسن» به همراه همسرش «فیونا_فی»، شش پسر و تنها دخترش مگی از نیوزیلند راهی استرالیا می شود. آنها قرار است وارث تمام ثروت مری شوند. 
مگی که جز از جانب پدر و برادر بزرگترش «فرانک» چندان مهری از مادر و برادرانش ندیده، بعد از محبت‌های دلسوزانهٔ کشیش « رالف دوبریکاسار» درگیر عشقی عمیق به او می شود. غافل از اینکه کشیش یک کاتولیک بوده و ازدواج برای او غیرممکن است.

این کتاب خواننده را چنان درگیر غم، رنج، نفرت، فقر و آسودگی و عشق می کند که به سختی می توان پی به رازِ درونی شخصیت های داستان برد. گاه از آنها بیزار می شویم و گاه چنان بر آنها دل می سوزانیم که خود غافلگیر از این احساسات ضد و نقیض می شویم.

پرندهٔ خارزار روایتگر جدالی ست میان عشق زمینی و عشق آسمانی ، تضادی غمبار میان مرد بودن و زن بودن، انتخابی میان عشق و ازدواج ناخواسته، مرگ عزیزان و گوشه هایی از جنگ جهانی دوم..... این کتاب را باید خواند.

📹🎬«پرندگان خارزار» یک مینی‌سریال تلویزیونی آمریکایی است که با اقتباس از رمان پرنده خار زار ساخته و از ۲۷ تا ۳۰ مارس ۱۹۸۳ از شبکه ای‌بی‌سی پخش شد.

#پرنده_خارزار #رمان_پرنده_خارزار #کالین_مکالو #ادبیات_استرالیا #نویسندگان_استرالیایی #ادبیات_کلاسیک
        

4

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

32

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتاب پرنده خارزار، رمانی نوشته ی کالین مک کالو است که نخستین بار در سال 1977 به انتشار رسید. این داستان وسیع و حماسه گونه درباره ی رویاها، مشکلات، آرزوهای تاریک، و عشق های ممنوعه در مناطق خشک و بیابانی استرالیا، مخاطبین را در سراسر جهان مسحور خود ساخته است. کتاب پرنده خارزار، داستان سه نسل از خانواده ی کلیریس را روایت می کند؛ گله دارانی که از سرزمینی زیبا و سرسخت، زندگی طلب می کنند و همزمان با دلخوری ها، ضعف ها و اسراری رو به رو می شوند که به خانواده شان رسوخ می کند. داستان این رمان بیش از هرچیز، به ماجرای زندگی تنها دختر خانواده، مگی و رابطه ی طولانی اش با کشیشی به نام پدر رالف دوبریکاسار می پردازد؛ ارتباطی پر تب و تاب که ورای محدودیت های زمان و مکان قدم می گذارد.

نظر کاملاً شخصی من :::

بعد از بیست سال بازخوانیش کردم 🥰
جز کتابایی که نمیشه خیلی در موردش صحبت کرد … ردی روی قلبت میذاره که برات شیرینه ….
جلد اول با عشق تموم میشه و جلد دوم با جنگ جهانی دوم و قحطی شروع میشه و بی رحمانه یادآوری می‌کنه که زندگی قرار نیست همیشه آروم و قشنگ باشه و اتفاقا خیلی بی‌رحم‌تر از چیزیه که ما فکر می‌کنیم.
هرچقدر از احساسات گزنده و شیرینش بگم حق مطلب ادا نمیشه پس فقط میگم بخونینش 🩷

#پرنده_خارزار 
#کالین_مکالو
        

3

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          داستان روایت زندگی سه نسل از خانواده پرجمعیت کلیری هست با تمرکز روی تنها دختر خانواده، مگی. داستان به شدت اعصاب‌خردکن شروع میشه و تا جایی که میشه بلا و بدبختی سر مگی کوچولو می‌ریزه تا حسابی خواننده رو با خودش همراه کنه. ما مگی رو از کودکی تا اواخر میانسالی دنبال می‌کنیم. داستان پرش‌های زمانی زیادی داره که با توجه به نوع داستان اجتناب‌ناپذیر هست.
اکثر داستان در استرالیا می‌گذره و نویسنده توصیفات دقیقی از فضا و طبیعت اونجا ارائه میده جوری که درویدا و زمین‌هاش رو می‌تونید به راحتی ببینید. از استرالیای کتاب خوشم اومد.  
همه چیز توی داستان پیدا میشه، عشق ممنوعه، دعواهای خانوادگی، سیل، خشکسالی، آتش‌سوزی گسترده، جنگ، مسائل کلیسا و واتیکان، جنگ جهانی، جنگ داخلی یونان، طغیان نسل جدید در برابر ایده‌های قدیمی، چگونگی گله‌داری و چیدن نیشکر و ... طبیعی هست وقتی به این همه مسئله بپردازی حتی اگر ۷۰۰ صفحه هم کتاب بنویسی حق مطلب برای همه‌اش ادا نمی‌شه.
کتاب خوبی هست. روایت با اینکه گاهی کند و کشدار می‌شه ولی باز ریتم خودش و پیدا میکنه و می‌تونه خواننده رو همراه کنه. البته به نظر من نیمه دوم کتاب اگر نبود هم نبود. 
پ.ن. یک روز که خیلی استرس داشتم جهت درمان کتاب و خریدم. زمانی که عمیقا غمگین بودم کتاب و خواندم، یک هفته‌ای. برای همین داستان توی ذهنم خیلی موندگار شد. گاهی ارزش کتاب‌ها و داستان‌ها نه به کیفیت خودشون که به گره‌خوردنشون به لحظات خاص زندگی هست. 


        

15

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          اولین کتاب ناتمام رهاشدهٔ ۱۴۰۴ (حدود ۵۰ درصد).
بعد از تصمیم به رها کردن کتاب رفتم خلاصهٔ نیمهٔ دوم رو تو نت خوندم و جدا خوشحال شدم از تصمیمی که گرفتم 😐 (ممنون از دوستانی که باعث شدن به طور جدی به این موضوع فکر کنم و در نهایت انجامش بدم🌹).

این از اون کتاب‌هاست که درک امتیاز بالاش تو گودریدز برام سخته جدا و بعد از مواجه شدن باهاش به خاطر تمام حرف‌های بدی که در مورد کتاب‌های «جین ایر» و «شمال و جنوب» زدم عذاب وجدان گرفتم، مخصوصا جین ایر 😄.

کتاب شخصیت‌های متعددی داره و در نیوزیلند و استرالیا اتفاق می‌افته. البته شخصیت اصلی دختریه به اسم مگ‌هان/مگی.

از جهت موقعیت مکانی واقعا می‌تونست جالب باشه از اونجایی که تا به حال کتابی از استرالیا نخونده بودم و آشنایی خاصی با نوع زندگی مردم اونجا نداشتم.
ولی خب، شخصیت‌ها اینقدر نچسب بودن و سیر وقایع اینقدر رومخ بود که این مکان بکر نتونه به جذابیت کتاب کمکی کنه (از نظر من البته).
اون چیزی هم که بیشتر از همه باعث شد از این کتاب بدم بیاد ماجراهای عشقیش بود که همه یه جوری بودن. 
حالا من که کلا از این نوع طرح داستان‌ها جدا بدم میاد، ولی خب متأسفانه کتاب جنبه‌های دیگه‌ای نداشت که بتونه برام این قضیه رو جبران کنه، مثلا دریغ از یه شخصیت که بتونم دوستش داشته باشم (یکی بود که اونم حدود ۴۰ درصد مرد). یعنی در واقع نتونستم هیچ‌گونه ارتباط عاطفی با شخصیت‌ها برقرار کنم یا به هر حال طور دیگه از داستان استفاده ببرم...
دیگه توضیحات بیشتر رو می‌ذارم بعد از هشدار افشا 🚶🏻‍♀️

قبلش بگم که سانسور کتاب هم خیلی زیاده و البته خودم انتظار نداشتم یه کتاب مربوط به سال ۱۹۷۷ اینقدر صحنهٔ باز جنسی داشته باشه، تازه من دیگه موارد جلوتر از ۵۰ درصد رو چک نکردم که می‌دونم هست! (یکی از صحنه‌هایی که خیلی ازش بدم اومد مثلا قلفتی تو ترجمه حذف شده بود...).

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

⚠️ هشدار افشا ⚠️

یه مادر به شدت بی‌احساس داریم که فقط کارش زاییدن بچه و تر و خشک کردنشونه.
چرا؟ 
چون قبلا تو یه رابطهٔ نامشروع بچه‌دار شده و خانواده مجبورش کردن بعدا با این مرد ازدواج کنه.
حالا کار نداریم که این مرد خیلی آدم خوب و مهربونیه و خیلی دوستش داره. و این خانوم تازه بعد مرگش می‌فهمه چقدر خودشم دوستش داشته (البته لطف می‌کنه بعدش همچنان همون سنگی که بود باقی می‌مونه).
این خانوم فقطططط همین پسر اول رو دوست داره و میزان بی‌اعتناییش به بقیه خصوصا دختر خانواده یکی از دلایل به وجود اومدن اتفاقات بد بعدیه.
بعد عشق این پسر هم به این مادر یه جاهایی واقعا یه جوری بود! یعنی از حد یه رابطهٔ عادی مادر-فرزندی فراتر می‌رفت و به حد رقابت با مرد خانواده می‌رسید.


و گل سرسبد کتاب، پدر رالف 😐
این آقا یه کشیش بسیار خوش‌قیافهٔ ۲۸ ساله‌ست که در نگاه اول عاشق دخترک ۱۰ سالهٔ این خانواده یعنی همون مگی می‌شه 😐
من هی سعی می‌کردم از این عشق چیزی به جز پدوفیلی برداشت کنم و بگم نه، مثل دخترش یا خواهرش مگی رو دوست داره ولی نمی‌شد.
این که خودش یه جوری بود هیچی، یه بیوه‌زن ۶۵ ساله هم هست که از این کشیشه خوشش میاد و به خاطر این عشق به این دختره که می‌شه برادرزاده‌ش به شدت حسودی می‌کنه و تهش زهرش رو می‌ریزه 😐 یعنی شما فقط بازهٔ سنی روابط عشقی رو ببینید تو این کتاب 😐
به هر حال این آقای کشیش اینقدر دور و بر دخترک می‌پلکه که اونم تا به بلوغ می‌رسه به جز این کشیش کسی رو نمی‌خواد.
ولی خب، این آقا کشیش کاتولیکه، در نتیجه دختره رو ول می‌کنه تا به جاه‌طلبی‌هاش برسه (بله، جاه‌طلبی! یعنی این مرد شاید بشه گفت در حد مضحک بودن عاشق اسقف شدن و پیشرفت تو مقامات کلیسا نشون داده شده بود).
دخترک سرخورده هم بعدا می‌ره با یه آدم عوضی ازدواج می‌کنه فقط به این دلیل که از نظر تیپ و قیافه شبیه این جناب کشیشه.
بعد که می‌فهمه چه خبطی کرده سرخورده‌تر می‌شه و اینجا جناب کشیش که شده اسقف سرمی‌رسه و بالاخره به عشقش جواب می‌ده و حامله‌ش می‌کنه 😐
دختره هم در دم از شوهره طلاق می‌گیره (بعد آخرین رابطه تا بتونه بگه بچه واسه اونه) و برمی‌گرده خونه‌شون.
 دیگه می‌گذره و کشیشه این پسر رو زیر پر و‌ بال می‌گیره بدون اینکه ذره‌ای احتمال بده این پسر خوش‌قیافه که خیلی شبیه خودشه ممکنه پسر خودش باشه 😐 
و دیگه باقی ماجرا تا مرگ این پسر (کلا نویسنده خیلی از اینکه سر این خانواده بلا بیاره خوشش می‌اومد)...

نکات رو مخ البته به این موارد ختم نمی‌شد ولی خب اصلش اینا بود 🚶🏻‍♀️
        

20