معرفی کتاب پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی مترجم مهدی افشار

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
53
خواندهام
1,661
خواهم خواند
459
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
نمیتوانستم در این رمان به لطیف ترین احساس وزیباترین عاطفه انسانی بی اعتنا بمانم،احساسی لطیف و به راستی انسانی فارغ از هر گونه حسابگری های فرودستانه و وابستگی های مادی؛احساس عطوفت یک نوجوان به پیرمردی هشتاد و چند ساله،شبیه همان احساسی که کودکان و نوجوانان به پدربزرگ های خود دارند. این داستان،احساس انسانی و پر عطوفت نوجوانی است که نزد پیرمردی به شاگرد و آموزش ماهی گیری آمه و اکنون از او با بی میلی و اکراه جدا شده. این کتاب بازنگریی است درباره جایگاه بشر در جهانی پر از خشونت و ویرانی،قصه ایست که در آن همینگ وی به نظر میرسد میگوید:لااقل در این نظم طبیعی،انسان میتواند شکوه،عظمت و زیبایی خویش را در فهم و درک راز قدرت بشری یعنی اوج خشونت و شقاوت بازشناسد.این کتاب بیان درخشانی است از نگرش رواقی مسلکی و خویشتن انکاری که از ویژگی های خاص آثار ارنست همینگ وی به عنوان یک نویسنده بزرگ است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پیرمرد و دریا
نمایش همهپستهای مرتبط به پیرمرد و دریا
یادداشتها
1402/1/5
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
گمان میکنم دریا شبیهترین چیز به ماهیت این کتاب است؛ آرام و طوفانی، ژرف و زیبا. از یک و نیم سال پیش میخواستم این کتاب را بخوانم اما لیست مطالعهام به شدت شلوغ و فشرده بود. زمانی که بالاخره سراغ پیرمرد و داستان زیبایش رفتم افسوس خوردم که چرا زودتر آن را نخواندهام. شاهکار همینگوی لایههای زیادی برای فهمیدن دارد و هر چه به جلوتر میرویم تعداد این لایهها بیشتر میشود. پیرمردی که پسرک را مانند پسر خودش دوست دارد و پسرک که او را همچون پدری برای خود میپندارد. پیرمردی که دریا را با چهرهی زنانهاش به یاد میآورد. پیرمردی که شکارش را برادر خود میخواند. پیرمردی که عاشق دیماجیوی بزرگ است و از او صنمی برای خود ساخته که مشکلات عظیمش در برابر خار پاشنهی او هیچ به شمار میآیند. پیرمرد هر لحظهی داستان به ما صبر میآموزد. او به ما میگوید مهم نیست هدف چقدر دور از دسترس به نظر بیاید، با تلاش و پشتکار میتوان به آن دست یافت. و در نهایت پیرمردی که به ما میآموزد گاهی زندگی با طنزی تلخ ما را به بازی میگیرد و با یک ماهی بزرگتر از قایق و کوسههای گرسنه ما را درهم میشکند. داستان پیرمرد و دریا داستان زندگیست. داستان سختیها و آسانیهاست. داستان به ما میگوید خوشیها میتوانند به غم و غمها به شادی بدل شوند. و در پایان داستان با اشاره به گردشگرهای بیگانه چنین داستان را به پایان میرساند که هر نفر داستان خودش را دارد و بقیه شاید ذرهای از آن را درک نکنند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.