هانیه عدالتی

هانیه عدالتی

@Edalatihanie

16 دنبال شده

43 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        به نام خدا
هوشنگ مرادی کرمانی را به مجیدِ روزهای کودکی می شناختم. ولی چند ماهی است که پسر یازده ساله ام از مشتری های پر و پا قرص کتابهایش شده است. 
کتاب «خمره» را حسین قبل از من خوانده بود و هر وقت کتاب را دست من میدید به خودش افتخار می کرد! 😀
داستان کتاب مربوط به جریان آب خوردن بچه های مدرسه ای در روستاست. این مسئله آنقدر برای ما ساده و پیش پا افتاده است که باور نمی کنیم اهالی روستایی چندین ماه درگیر آن بوده اند. روایت کتاب، ساده و دلنشین است. هنر نویسندگی هوشنگ مرادی کرمانی در این است که وقتی متن را می خوانی تمام تصاویر داستان در ذهنت زنده می شود. مدرسه ای را در دل یک روستای کوهستانی در سی، چهل سال پیش می بینی، همراه بچه ها مسیر طولانی خانه تا مدرسه را میروی و احساس می کنی که دست های تو هم از سرما دارد ترک می خورد. 
داستان از فقر و محرومیت  روستا می گوید، ولی در کنارش شیرینی های زندگی را هم نشان می دهد؛ در نتیجه بعد از نگرانی ها و غصه خوردن ها برای مدیر مدرسه و بچه ها و روستایی ها کتاب را با خیال راحت می بندی و احساس بدی نداری.
این کتاب مناسب همه ی اعضای خانواده است از نوجوان تا بزرگسال می توانند کتاب را بخوانند و متناسب با خودشان برداشت متفاوتی داشته باشند.
«خمره» موفق به دریافت جایزه‌ های بسیاری شده است و به زبان‌ های مختلف مانند انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، هلندی، فرانسوی، آلبانیایی، عربی و ترکی استانبولی ترجمه شده است.


      

13

        حکومت امیرالمؤمنین «ع»  چهار سال و نه ماه طول کشید. در نیمه اول حکومت سه جنگ جمل و صفین و نهروان اتفاق افتاده است. بعد از جنگ نهروان تا زمان شهادت حضرت، بیش از دو سال و نیم طول کشیده است. این دوران به «غارات» معروف است. در این دوره معاویه تمام تلاش خود را برای گرفتن خلافت به کار بست. از شبیخون ها و غارت های مکرر گرفته تا جذب یاران امام با وعده ی پول و مقام. در این مدت امام همواره مردم را به جهاد فرا می خواندند و از آنها میخواستند پیش از آنکه دشمن به پشت در خانه هایشان بیاید با او بجنگند ولی مردم کوفه یا در برابر ایشان سکوت می کردند یا بهانه می آوردند و می خواستند جهاد را عقب بیندازند. 
ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی از علمای بنام دوران غیبت صغری است. او رویدادهای این دو سال سخت را در کتابی با عنوان الغارات گردآوری کرده است.کتاب حاضر ترجمه ای روان و منسجم بر آن کتاب است.
«الغارات»کتاب سختی است، نمی شود یک نفس خواند. گاهی باید کتاب را بست و آه کشید تا آتشی که غم غربت مولا بر جانت میندازد سبک شود. غمی که امیرالمؤمنین می گوید؛ «ای کاش مرگ من فرا رسد _که فرا خواهد رسید_ و میان من و شما جدایی بیبفتد، که من از همراهی با شما بیزارم.» 
گاهی باید کتاب را بست و ساعت ها  فکر کرد، به امام و انتظارشان از مردم، به مردم کوفه؛ مردمی که دو سالشان در جنگ گذشته و سختی زندگی و وعده ها و تهدید های معاویه اراده شان را سست کرده است.  مردمانی که گرفتار فتنه ی عظیمی شده اند و میانه ی حق و باطل سرگردانند. دسیسه های معاویه و منافقین بعضی از آنها را تا جایی می برد که قرآن ناطق را نمی بینند و کلام پیامبرشان که علی و حق همواره با هم اند را فراموش می کنند و امامشان را رها می کنند. 
گاهی باید کتاب را بست و دست ها را به آسمان بلند کرد و یا لیتنا کنا معک را زیر لب تکرار کرد و از شر فتنه ها به خدا پناه برد.
•	بعضی به این کتاب عنوان مقتلِ الغارات داده اند و توصیه کرده اند به یک بار خواندن اکتفا نکنید.
      

4

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

خمره
          خمره کتابی است برای نوجوان و می تواند الگوی و معیاری در قله باشد پیش روی نويسندگان نوجوان. 
هوشنگ مرادی کرمانی نوجوان را بهتر از خودش می شناسد! وقتی برای نوجوان قلم می زند منطق بزرگسال خودش را کنار می زند و به مشکلات از دریچه نگاه نوجوان با همان تجربیات و جهان بینی محدود نگاه می کند.اینطور است که نوجوان های داستانهایش باور کردنی می شوند، صداقت و زلالی آنها قابل لمس می شود.
او در داستان گرفتار شعار نمی شود.تصویر می دهد.دیالوگ های طولانی و یا گفتگوهای درونی مفصل ندارد.با این حال آنقدر خوب اعمال شخصیتها را نشان می‌دهد که مخاطب گوهر وجودی و درون آنها رامی بیند.
روستای مرادی کرمانی روستایی پر از نور و امید است.از مشکلات می گوید از نا مرادی ها و دل شکستن ها ولی راه اصلاح را نمی بندد و خواندن داستانش حال مخاطب را خوب می کند.
رگه های ظریف طنز در داستان جدی او ،هنرمندانه گنجانده شده است.مثلا جایی که یک کودک روبروی قفس مرغ نشسته و به او زل زده تا تخم بگذارد و مرغ معذب شده است،یکی از بهترین نمونه های طنز کتاب است.
قابل توصیه به نوجوانان از ۹ سال تا بزرگسال
        

32

خمره
          به نام خدا
هوشنگ مرادی کرمانی را به مجیدِ روزهای کودکی می شناختم. ولی چند ماهی است که پسر یازده ساله ام از مشتری های پر و پا قرص کتابهایش شده است. 
کتاب «خمره» را حسین قبل از من خوانده بود و هر وقت کتاب را دست من میدید به خودش افتخار می کرد! 😀
داستان کتاب مربوط به جریان آب خوردن بچه های مدرسه ای در روستاست. این مسئله آنقدر برای ما ساده و پیش پا افتاده است که باور نمی کنیم اهالی روستایی چندین ماه درگیر آن بوده اند. روایت کتاب، ساده و دلنشین است. هنر نویسندگی هوشنگ مرادی کرمانی در این است که وقتی متن را می خوانی تمام تصاویر داستان در ذهنت زنده می شود. مدرسه ای را در دل یک روستای کوهستانی در سی، چهل سال پیش می بینی، همراه بچه ها مسیر طولانی خانه تا مدرسه را میروی و احساس می کنی که دست های تو هم از سرما دارد ترک می خورد. 
داستان از فقر و محرومیت  روستا می گوید، ولی در کنارش شیرینی های زندگی را هم نشان می دهد؛ در نتیجه بعد از نگرانی ها و غصه خوردن ها برای مدیر مدرسه و بچه ها و روستایی ها کتاب را با خیال راحت می بندی و احساس بدی نداری.
این کتاب مناسب همه ی اعضای خانواده است از نوجوان تا بزرگسال می توانند کتاب را بخوانند و متناسب با خودشان برداشت متفاوتی داشته باشند.
«خمره» موفق به دریافت جایزه‌ های بسیاری شده است و به زبان‌ های مختلف مانند انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، هلندی، فرانسوی، آلبانیایی، عربی و ترکی استانبولی ترجمه شده است.


        

13

خاتون و قوماندان: روایت زندگی ام البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون

17

خاتون و قوماندان: روایت زندگی ام البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون

8