معرفی کتاب بشنو از نی: مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی اثر علی صفایی حائری

بشنو از نی: مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی

بشنو از نی: مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی

4.4
45 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

19

خوانده‌ام

77

خواهم خواند

32

شابک
0000000114593
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
1381/5/14

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        نگارنده در این کتاب پس از ذکر "عبودیت و ربوبیت"و "مراتب دعا"، دعای "ابوحمزه ثمالی "را تفسیر می کند .وی این دعا را متضمن دواده موضوع می داند . بدین ترتیب، او در دو فصل مختلف، موضوعاتی مانند "حیرت"، "امن"، "حمد"،  "قصد"، "اقرار"، "اعتذار"، "طلب"، "ایمان "و "توحید "را توضیح می دهد .کتاب  با نثری شاعرانه واستدلال ـ روایی نوشته شده است .
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بشنو از نی: مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به بشنو از نی: مروری بر دعای ابوحمزه ثمالی

نمایش همه
رشد عوامل رشد، رکود، انحطاطوقتی که از خودت می سوزی

سیر مطالعاتی استاد علی صفایی حائری

62 کتاب

این دوره مطالعاتی در سه فصل و نه گام، بر اساس مبانی اندیشه استاد تدوین شده و تقریباً تمام ی کتابهای استاد در این مسیر مرور می‌شود. برخی از گام‌ها علاوه بر کتاب اصلی دارای کتاب‌های تکمیلی نیز هستند که مطالعه این کتب نیز سفارش می‌شود. فصل 1: تولد انسان از خود در فصل اول با مبانی رشد انسان آشنا می شویم. در این فصل انسان از غرایز و عادات خود متولد شده و با خود برخوردی دوباره دارد و متوجه می‌شود هدف و مسیر رسیدن به این هدف چیست و در این مسیر احتیاج به شناخت چه مبانی نظری و نیازهای عملی دارد. و در این مرحله ضرورت وجود راهبر این مسیر و ویژگی‌های راهبری که خود مسیر رشد را طی کرده و زیر و بم راه را کاملا می‌شناسند، معلوم می‌گردد. لذا فصل اول در پنج گامِ هدف‌شناسی، مسیر‌شناسی، مبانی‌شناسی، نیازشناسی و راهبر شناسی تدوین شده است 1. هدف‌شناسی ✅ رشد: تببین ضرورت وجود هدف و اثبات «رشد» به عنوان هدف انسان. ✅ عوامل رشد، رکود و انحطاط: توضیح تفصیلی هدف و باز تعریف مولفه‌های مختلف دینی با توجه به این هدف و نقش آنها در رشد و خسر. ✅ وقتی از خودت می‌سوزی: فهم مراحل خسارت و رشد و عوامل آن در بستر تفسیر سوره تبت 2. جهت شناسی ✅ بگو که او: شناخت الله به عنوان عالی‌ترین جهت حرکت و رشد انسان بر اساس تفسیر سوره توحید. ✅ بشنو از نی: شناخت زیبایی، رحمت، بخشش و احسان الله که موجب سرشاری انسان از عشق به الله خواهد شد، بر اساس شرح دعای ابوحمزه ثمالی. 3. مسیرشناسی ✅ صراط: شناخت مسیر رسیدن به این هدف، پس از شناخت هدف. 4. مرکب شناسی ✅ مسئولیت و سازندگی: ایجاد شناخت عالی در انسان که زمینه عشق و ایمان خواهد بود و آشنایی با روش شناخت و کلیدهای فهم جهان‌بینی اسلامی. ✅ اندیشه من: نقد و بررسی دین با میزان هدف و باز تعریف مبانی دینی و تبیین برتری دین نسبت به مکاتب دیگر برای پاسخگویی به نیازهای بشر. ✅ نامه‌های بلوغ: آشنایی با بینش‌های لازم برای گرایشات و سلوک اخلاقی و فهم جایگاه اخلاق و عمل در مسیر رشد. ✅ فوز سالک: توصیف مراحل سلوک الی الله و آسیب‌شناسی آن. ✅ اخبات: توصیف مراحل نهایی سلوک 5. راهبر شناسی ✅ امامت: تبیین جایگاه امامت در نظام فکری اسلام و بررسی تحلیلی تاریخ شکل‌گیری خلافت به جای امامت. ✅ غدیر: تبیین حقیقت ولایت و جایگاه امام و نسبت ایشان با هدف انسان. ✅ تو می‌آیی: تبیین ضرورت وجود امام و وظیفه ما نسبت به ایشان. ✅ روزهای فاطمه: شرح خطبه فدکیه. تبیین جایگاه ولایت از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها. ✅ عاشورا: تحلیل حرکت امام حسین و هدف قیام او و تحلیل جایگاه امام در پرتو این هدف. ✅ وارثان عاشورا: طرح اضطرار به امامت و وظیفه ما نسبت به امام. 6. منزل شناسی ✅ خانه فریب: شناخت دنیا، فریب‌های آن و شناخت کیفیت برخورد با آن بر اساس شرح دعای شب 27 رمضان. ✅ روزگار ستمگر: شناخت دنیا از جهت روابط اجتماعی و راه برخورد با دنیا بر اساس شرح خطبه 32 نهج‌البلاغه. ✅ حیات برتر: تبیین منزل قیامت و معاد از منظر قرآن. 7. روش شناسی ✅ حرکت: تبیین نیازهای حرکت چه در رابطه با خود انسان‏ و‏ چه در رابطه با دیگران‏ و چه در رابطه با محیط. ✅ حجاب و آزادی روابط: بررسی حجاب به عنوان یکی از مؤلفه‌های مؤثر در حرکت و تبیین حجاب در نظام تربیتی. ✅ حقیقت حج: طرح مراحل و مناسک حج بر اساس تفسیر آیات مربوط به حج. فصل 2: بلوغ انسان در جامعه پس از آنکه در فصل قبل، مقدمات رشد فراهم و انسان عازم حرکت در مسیر توحید شد، به فصل دوم حرکت وارد می‌شود که همان مسئولیت انسان در برخورد با جامعه است. در این فصل است که تولد انسان از خود به بلوغ خویش می‌رسد و حرکت انسان در جامعه شکل خود را پیدا می‌کند. این فصل که به نوعی مسئولیت انسان را تعیین می‌کند، خود با گام‌ها و مراحلی همراه است: 1.سازندگی و تربیت ✅ انسان در دو فصل: آشنایی با اصول روشهای سازندگی انسان در دو فصل قبل و بعد از بلوغ. ✅ تربیت کودک: تبیین خصوصیات مورد نیاز کودک در پیش از بلوغ برای تضمین تربیت و سعادت وی در زندگی و چگونگی نهادینه کردن این خصوصیات. ✅ روابط متکامل زن و مرد: طرح اصول روابط در طبیعی‌ترین جمع انسانی برای تبدیل آن به خانواده و جمعی با هدف رشد و تبیین مدیریت روابط زوجین با نگاه تربیتی به مجموعه خانواده. ✅ جمع‌ها و حاصل‌جمع‌ها: عوامل تشکیل جمع، اهداف جمع و وظایف آن و روش افزایش بهره‌وری در تشکل‌های تربیتی و فرهنگی. ✅ مدیریت و سازندگی: روش مدیریت جمع‌های سازنده و تنظیم روابط در تشکیلات بر اساس هدف رشد. 2. جامعه سازی ✅ انتظار: مرحله آماده‌سازی جامعه برای تحول بنیادین. طرح مرحله آماده‌سازی جامعه برای تشکیل جامعه بر اساس مبانی دینی و تبیین چگونگی شکل و روابط جامعه و تشکل‌ها بر اساس مبانی دینی. ✅ تقیه: برخورد با دشمنان جامعه دینی بعد از آماده‌سازی به شکل مبارزه پنهانی و نفوذ در دشمن (تقیه) در مرحله ضعف جامعه دینی. آشنایی با مرحله‌ تقیه و فهم دقیق معنای آن به عنوان نوعی مبارزه پنهانی و نفوذ در دشمن. ✅ قیام: طرح مرحله قیام و مبارزه آشکار پس از آماده سازی و ضعیف کردن دشمن به واسطه نفوذ در او 3. نگه‌داری و محافظت از جامعه دینی ✅ از معرفت دینی تا حکومت دینی: تبیین مبانی حکومت دینی و طرح شبهات مطرح‌شده پیرامون آن و پاسخ آن. ✅ تحلیلی نو از حکومت دینی: تعیین قلمرو حکومت دینی و شکل و معیار انتخاب حاکم و خصوصیات حاکم بر اساس اهداف حکومت دینی. ✅ مشکلات حکومت دینی: مشکلات حکومت دینی در فرض حضور و غیبت معصوم و چگونگی برخورد با آن. ✅ فقر: شناخت ابعاد مسئله فقر و راه های مبارزه با آن در مسیر نگهداری و محافظت از جامعه دینی. ✅ انفاق: تبیین جایگاه انفاق و بررسی ابعاد آن به عنوان راه مبارزه با فقر در نظام تربیتی و اجتماعی. فصل3: فهم عمیق مبانی رشد ادامه دارد....

43

یادداشت‌ها

          حرف زیادی درباره این کتاب ندارم. کتابی دلنشین و روشنی بخش که الحمدلله در ماه مبارک رمضان اوقات خوشی باهاش داشتم و البته حسرتم این بود که چرا نمیتوانستم در جمعیت خاطر و با حوصله بخوانمش و همه ش مجبور بودم در رفت و آمدهای اتوبوسی و مجال های مجمل زندگی شلوغ بخوانمش و بدبختانه هم زمان شد با خواندن چند کار عجله ای و آن طور که میخواستم نشد باهاش صفا کنم اما باز هم لحظات خوبی برایم رقم زد.

درباره ادعیه شیعه تنها کتاب دیگری که خوانده ام کتاب ارشمند "نیایش" مرحوم دکتر شریعتی است که آن را بیش از 16 سال پیش در دوره دبیرستان خواندم وقتی که تب شریعتی خواندن داشتم.
مرحوم دکتر شریعتی در آن کتاب شخصیت حضرت امام سجاد علیه السام و زندگانی ایشان و دوره تاریخی ایشان را میکاود و به چهار عنصر اصلی در مسئله "دعا" میپردازد که معتقد است دو عنصر "راز" و "نیاز" در عالم اسلام وجود دارد و دو عنصر "جهاد" و "آگاهی" مختص شیعیان است.
در این کتاب اما استاد حائری به بررسی "ساخت" و "بافت" دعای گهربار اباحمزه ثمالی میپردازد و نشان میدهد که تمام فرازهای این دعا از نهاد یک وجود متعالی و یک عابد پر تمنا برخاسته و ساختاری کاملا منسجم دارد که از مرحله مشخصی شروع و به مرحله مشخصی ختم میشود.
این نگاه ساختارگرا به دعا برای بنده بسیار جذاب بود. اگرچه قبلا هم اندکی متوجه شکل کلی این ساختار در دیگر ادعیه شیعه شده بودم اما استاد حائری این ساختار را خیلی خوب توضیح میدهد و وقتی فراز به فراز در مورد جملات دعا صحبت میکند مشخص میشود حتی ریزترین قسمت های بافت دعا هم در ارتباط دقیقی با آن ساخت است. همه این ها وقتی عجیب میشود که میبینیم دعای اباحمزه دعایی با مضامین روشن و کاملا قابل فهم برای عوام است. اما اینجا ناگهان عمق همه جملات پیدا میشود.

نمره واقعی من به کتاب البته 4.5 است آن هم به خاطر این که ناخودآگاه وقتی کتاب را در برابر کار فوق العاده شریعتی میگذارم آن 5 میگیرد.
کتاب نیایش دکتر شریعتی ظاهرا حاصل سخنرانی یا سخنرانی های ایشان در سال 49 است و قطعا تاثیر فعالیت های حسینیه ارشاد بر ادبیات کلی نویسندگان مذهبی ما باعث شده نثر این کتاب هم با طراوت باشد و جاهایی پهلو به شعر بزند و حتی وسط کتاب به سطرهای موزون و مقفا و تقطیع شده بربخوریم که رسما شعر هستند و پایان کتاب هم یک نثر ادبی در حال و هوای مثنوی معنوی آمده که نام کتاب هم ظاهرا از همان جا انتخاب شده

بریده هایی از کتاب را بخوانید:

قرآن را گاهی برای رسیدن به تسلط و آشنا شدن با تمامش می خوانیم در این مرحله باید قرائت زیاد باشد و مستمر ... تا آنجا که قرآن همچون سرودی آشنا در تو جریان بگیرد.
پس از مرحله تسلط ، مرحله تثبیت و بهره برداری ، در هنگام تزلزلهاست . ناچار آنها که بر آنهمه آیه مسلط هستند هنگام بحرانها آیه‌ای را می بینند که در آنها بزرگ شده و بر آنها جلوه کرده و تمام وجود آنها را گرفته است."

 "اکنون تو قصد کرده ای و رو به سوی او آورده‌ای ولی اقرار داری که حتی مستحق شنیدن او نیستی تا چه رسد به جواب دادنش، و باز سزاوار بخشایش او نیستی تا چه رسد به دهشها و بخششهایش .
من غير استحقاق لاستماعک منی . ولااستیجاب لعفوك عنی
چون او شروع کرده بود و تو جوابش نداده بودی . و او آغاز کرده بود و راهش را نمی پذیرفتی ."

 "اگر می بینی که این عذرها را نمی خواهی . و این اعتذارها در نظرت بی حساب و زیادی هستند، این به خاطر همین است که تو حجم گناه را نشناخته ای ، و ظلم و ذنب و جفا و بی خبری را اندازه ای نگرفته ای . که بگوئی من هیچ سزاوار نیستم ، و سزاوار هیچ نیستم ، اگر آمده ام بخاطر اطمینانی است که بكرامت تو دارم . و به خاطر آرامشی است که به وعده صادق تو دارم . و به خاطر تکیه ای است که به ایمان و اعتقاد به تنهائی و یکتائی تو دارم ."

 "هنگامی که خودم را می بینم و ذنبها و جرمهایم را ، به فزع می رسم و سخت می نالم و از پا می نشینم ، آخر در این هستی دقیق و در این جمع مرتبط من احتكارها و اسرافها داشته ام. اسرافهائی که فسادها به بار آورده."

 "ای آنکه صادقانه دوست کسی هستی که خودش را به دوستی تو بسته. و ای تو نور چشم کسی که از غیر تو رمیده، و به تو پناه آورده. و پس از قطعها و بریدنها ، این جدائی را پذیرفته و نه تنها آزاد شده که به سوی تو رو آورده نه آنکه بی خیال و ولنگار شده باشد ، که انقطع الیک. آزاد شده و بریده، اما به سوی تو..."

 "در قله أنا ربكم الأعلی در دست توئیم و تو می‌دانی ما یک برگ نیم خورده ایم ( عصف ماکول ) آنهم برگی بر شاخه ای و انهم شاخه ای در درختی به تنومندی تاریخ ، آنهم در جنگلی به وسعت هستی ، و آنهم جنگلی اسیر بهار و پائیز و همراه تغییر و تبدیل و ...
تو ما را می شناسی که فقیریم و دست خالی و این گونه مغرور و بی خبر ."

 "_
شاید یافتی که من دروغگویم و در جایگاه دروغگویان نشسته ام و در آن مقام خانه کرده ام پس مرا واگذاشتی تا این آرزوهایم برایم مشخص شوند و مغرور نشوم. چون ضعیف هستم. با این حرکت ها و حالتها خیال می کنم به جایی رسیده ام و این است که دنبال آثارش می گردم. پس اگر دروغم را نشانم ندهی مغرور می مانم و از دست می روم ..."

 "گفته بودند چه کنیم تا ریاء نکنیم . و گفته بود ، و با تعجب پرسیده بود مگر می شود ریاء کرد؟! آیا تو جنس و متاعی را که خریداری و به چند برابر از تو می خرند به یک رند و دزدی که اگر از تو گرفت باز پشت سر فحشت می دهد ، مفت می دهی ؟ وآیا می توانی اینگونه داد و ستد کنی؟! آیا به دزد ندادن کار مشکلی است؟ مشکل این است که برای غیر او باشیم و در راه غیر او..."
        

2

          دعاها مثل درسنامه‌هایی هستند که شیوهٔ سخن گفتن و درخواست کردن از خدا را به ما می‌آموزند.
"بشنو از نی" تحلیل فرازهای دعای ابوحمزه ثمالی است.
آقای صفایی دعای ابوحمزه را به دوازده مرحله تقسیم می‌کند: توجه، حیرت و تنهایی، امن، حمد، قصد، اقرار، اعتذار، طلب، خستگی و درگیری، ایمان، توحید، خواسته‌ها و نیازها.
در ابتدای کتاب، به اهمیت قرائت و تثبیت قرآن اشاره می‌شود. سپس سه گونه دعا برشمرده می‌گردد. 
شرط اول دعا کردن، تمرکز و حضور است؛ یعنی آن چیز خواسته و نیاز ما باشد. اگر نیاز احساس شد، با تمام وجود خواسته بیان می‌شود و فرد از امکانات استفاده می‌کند تا به خواسته‌اش برسد.
 دعا باید ما را به حضور و خلوت برساند. عظمت دعاها در این است که انسان را به شهود، دیدار و نظارت بر خویش سوق می‌دهند، در او همّتی می‌ریزند و با درک خسارت‌ها برای او ندامت و حسرتی را زنده می‌کنند. با امیدهایی که به او می‌دهند، نیروی عظیم و متراکم حسرت و ندامت را تبدیل به تحرّک بیشتر و رفتن سریع‌تر می‌کنند.
        

2

          اوایل ماه مبارک بود ...
به علت شلوغی های کاری و خانوادگی آخرهای سال، دستم از مجالس وعظ در پایان سال کوتاه بود. 
با رفقای اهل دل و معنا که می نشستم دغدغه شون این بود که مثلا امشب کجا بریم مناجات، محضر فلان عالم بزرگوار کی بریم و امثال اینها. و من ... .
همین زمان ها بود که با پادکست‌های بشنو از نی مواجه شدم. گفتم به به، خدا راه نجات رو فرستاد. هر روز صبح می گفتم مثلا تو راه رفت به محل کار یا در راه برگشت یا بالاخره یه زمانی توی ماشین می شنوم. و باز شب می شد و این وعده به فردا منتقل می شد.
گذشت ...
رسید به حدود شب‌های قدر. تازه کتابی که دستم بود تمام شده بود. رفتم سراغ مخزن کتب در صف مطالعه. 
باورم هست که شاید موقع خریدشان خیلی دقت می کنم که مثلا این کتاب، این نویسنده یا این ناشر رو فلانی بهم معرفی کرده بود و کلی خوبی ازش گفته بود. یا فلان جا از ایشون شنیدم، خوندم. پس مثلا وقت موسع بذارم و کتاب‌هاش رو ببینم و انتخاب کنم. اما ترتیب خونده شدن کتب دست من نیست. انگار برخی شون می رند قایم می‌شند تا مسبب الاسباب به موقع، ازشون رونمایی کنه.

شب ها و روزهای بسیار خوبی رو محضر آقای صفایی حائری بودم. اما این چند شب بر سفره دعای ابوحمزه چیز دیگری بود. انگار داشتم با گوشت و پوست و استخوان تقسیم بندی ایشون رو حس می کردم که سیر پرواز این گونه است:
از حیرت و تنهایی شروع کن،
به امن و حمد برس،
قصد کن،
به ویژگی های خودت و حقارتت در مقابل مولا اقرار کن،
برای نقایصت و کم گذاشتن‌هات عذر بیار و به در و دیوار بزن خودت رو،
از او طلب کن اما نه با دست خالی خودت بلکه به بزرگی مولا و واسطه‌ها،
خستگی‌های در راه‌ت رو به ایمان تبدیل کن و اون رو به وحدانیت بشناس،
در انتها از قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ استفاده کن و خواسته هایت رو بگو

هنوز چند شب دیگر  در، باز خواهد بود ...
پس فرصت باقی‌است
        

0