یادداشت صدرا..
1404/3/26
علی صفایی در چند جا، از جمله مقدمه این کتاب بیان میکند که قرار نیست هر شخص با کل یک دعا ارتباط برقرار کند ، گاه چند سطر ، کاش چند فراز و گاه یک جمله از دعا برای توست. این عقیده در این کتاب مشهود است : ممکن است اکثر فصول کتاب شمارا ناامید کند ، احساس کنید این کتاب را باید در زمان دیگری - گذشته یا آینده - میخواندید. اما وقتی به فصل مورد نظرتان برسید ، هم تلنگر را تجربه میکنید و هم سخنی که در ابتدای یادداشت نقل کردم را درک میکنید. این کتاب از یک مسیر صحبت میکند ، مسیری که احتمالا هرکس در ارتباطش با خدا آن را تجربه میکند. مسیری که هیجان دارد، غم دارد ، ناامیدی و ترس دارد. مسیری که مقصدش خداست. در هر منزل از این مسیر که باشید ، این کتاب به شما میگوید چگونه چند منزلی به جلو بروید. نثر و حال و هوای کتاب هم ، به لطف حضرت زین العابدین (ع) و سپس نویسنده ، حالتی عرفانی و احساسی دارد که بسته به وضعیت فعلی خواننده ، ممکن است ارتباط گرفتن را آسان کرده یا بالعکس ، او را در ابتدا منزجر و خسته کند. هرچند خواننده نوع دوم هم اگر تحمل کند ، به فصلی میرسد که برای اوست و آنجاست که ارتباط او هم با کتاب درست و محکم میشود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.