zed_bml

zed_bml

@zed_bml

21 دنبال شده

22 دنبال کننده

zed0bml
zed_bml

یادداشت‌ها

نمایش همه
zed_bml

zed_bml

دیروز

0

zed_bml

zed_bml

3 روز پیش

4

zed_bml

zed_bml

1404/1/31

        تا قبل از مطالعه این کتاب ، تنها چیزی که از تاکید اسلام بر برنامه‌ریزی می‌دانستم همان حدیث امام علی علیه‌السلام بود که فرموده اند: اوصیکم بتقوی الله و نظم أمرکم. اما در این کتاب با انبوهی از احادیث و روایات و ادعیه مواجه شدم که یا برایم کاملا جدید بودند و یا نه، احادیثی بودند که قبلا نیز شنیده بودم اما حالا در چهارچوب برنامه‌ریزی جور دیگری معنایشان را می‌فهمیدم.
در این کتاب از عینک دین به برنامه‌ریزی و متعلقات آن نگاه شده است. از ضرورت برنامه‌ریزی گرفته تا مبنای آن و چگونگی برنامه ریزی و سپس عمل به آن و در نهایت ارزیابی اش . در دنیای امروز که با انبوهی از محتوای مربوط به برنامه‌ریزی مواجهیم، خواندنش را نه تنها خالی از فایده نمی‌دانم بلکه به نظرم ضروری است. و به دلیل وجود نگاه دینی، این کتاب حتی پرفایده‌تر از کتاب‌های دیگر در این زمینه است که فاقد چنین روحی هستند. به بیان دیگر ، در کتاب‌هایی که صرفا از برنامه‌ریزی می‌گویند مخاطب به یک (خب که چی؟) می‌رسد و جوابی برایش ندارد مگر اینکه مثلا اگر برنامه ریزی نکنی به موفقیت‌های مادی نمی‌رسی ، ذهن آرامی نداری و.... . اما در این کتاب پاسخ همان (خب که چی؟) داده شده است. 
      

0

zed_bml

zed_bml

1404/1/28

        

دیلماج رمانی تاریخی است درباره‌ی شخصیتی خیالی به  نام میرزا یوسف خان مستوفی الممالک مشهور به دیلماج که در اواخر دوران قاجار زندگی می‌کند. همانطور که از ژانر کتاب مشخص است نمی‌توان توقع اطلاعات صحیح تاریخی را از آن داشت و تلفیقی است از واقعیت و خیال که شاید عده‌ای آن را نپسندند. کتاب در قالب داستان در داستان نوشته شده که از نظر من به جذابیت آن افزوده است . با آنکه شروعش بسیار پرکشش است و خواننده را به ادامه مشتاق می‌کند اما در نیمه‌ی دوم کتاب، ناگهان از قالب داستان خارج شده و به گزارشی تاریخی (مثل کتاب‌های درسی تاریخ) تبدیل می‌شود و با سرعت بسیار زیاد هم به خط پایان می‌رسد! و خواننده را در گیجیِ چرا؟ چگونه؟ رها می‌کند. وقتی به صفحه آخر رسیدم، کتاب در نظرم  چیزی جز چندین واقعه‌ی بی‌ارتباط یا کم ارتباط به یکدیگر نبود . علیرغم توصیف‌های دقیق و دلچسب از صحنه‌ها، به شخصیت‌ها آنطور که باور پذیر بشوند، پرداخته نشده بود. در مجموع نیمه اول کتاب را خیلی بیشتر دوست داشتم و در پایان اضافه می‌کنم که از خواندن کتاب لذت بردم اما بیشتر از نیمی از آن بخاطر همخوانی با حلقه کتاب مبنا و بحث و بررسی‌های دوستان در گروه و صوت‌های منتقد کتاب بود.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

zed_bml

zed_bml

1404/1/22

        بعد از مدت‌ها کتابی را یک نفس خواندم و البته افسوس خوردم که چرا نسخه چاپی کتاب را نداشتم. 
رمان گاف داستانی است درباره‌ی ارغوان شمس ، معلم مدرسه و ماجراهایی که پس از عضویت او و همسرش در یک گروه خیریه  برای شناسایی و کمک به خانواده‌های محله‌ی ناظر آباد رخ می‌دهد. ناظر آباد درواقع نمادی از محله‌های فقیر نشین حاشیه‌ی شهرهای بزرگ است که به خوبی و با جزئیات به تصویر کشیده شده. اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، بار اصلی داستان  را مونولوگ‌های ارغوان شمس پیش می‌برد. مونولوگ‌هایی که ناشی از یک شکاف بزرگ است، میان دانش آموزان ارغوان و بچه‌های ناظر آباد که ارغوان را درگیر چالشی درونی می‌کند. داستان از زبان اول شخص (ارغوان) روایت می‌شود و همین است که نثر کتاب بسیار روان و خوش خوان و در عین حال پر است از ترکیب‌های وصفی بدیع و نو! وصف‌هایی که نشان از دقتی زنانه‌اند و البته شاید به مذاق بعضی خوش نیاید. مثل آنجا که می‌گوید: «پرایدی نقره‌ای که چاله چوله‌هایش را بدون رنگ درآورده اند ولی بتونه کاری‌هایش حتی در تاریکی کوچه هم مثل خال پلنگ به چشم می‌آید ، کنارمان ترمز می‌زند.» علت نامگذاری گاف برای کتاب هم در صفحه‌ی آخر به زیبایی مشخص می شود . و در پایان یکی از پررنگ‌ترین دلایلی که لذت کتابْ بسیااار به جانم نشست، شباهت زیاد شخصیتم به ارغوان بود که باعث می‌شد با او هم‌ذات‌پنداری کنم و البته انگار که از بیرون به خودم نگاهی بیندازم! احتمالا از آن کتاب‌هایی است که دوباره خواهم خواند و شاید حتی پی دوباره هزینه کردن برای خرید نسخه‌ی چاپی‌اش را هم به تن بمالم!
      

5

zed_bml

zed_bml

1404/1/13

        بعد از دوسال تلاش نافرجام برای مطالعه‌ی این کتاب -چه به صورت فردی و چه جمع خوانی و با شرح خانم شریعتمدار در سال گذشته- بالاخره در ماه مبارک امسال توانستم کتاب را تمام کنم. 
کتاب بسیار کاربردی است و همزمان دو هدف مهم را دنبال می‌کند و البته در پایان کتاب هم به هر دو هدف می‌رسد. یکی آشنایی عمیق مخاطب با برخی از پایه‌های مهم دین اسلام (ایمان ، توحید ، نبوت، ولایت) که دید بسیار جامعی از هر موضوع به مخاطب  داده می‌شود و دیگری یاد دادن شیوه تدبر در آیات قرآن به صورت ضمنی. به طوری که خواننده پس از پایان کتاب ، تغییر در مواجهه اش با آیات قرآن را عینا لمس می‌کند. 
خواندنش لازم است و به نظرم پیش نیاز کتاب‌های انسان ۲۵۰ ساله.
در آخر ذکر متن پشت جلد کتاب را هم مفید می‌دانم: 
«بنده یک ماه رمضان در مسجد امام حسن مشهد سخنرانی مستمرّ سی جلسه ای داشتم ... آن زمان به ضبط سخنرانی‌ها خیلی اهمیت داده نمی شد؛ اما استثنائاً همه این سی سخنرانی ضبط شده است. در این سخنرانی‌ها کوشیده شد که مهمترین پایه‌های فکری اسلام،  از سازنده ترین و زنده ترین ابعادش، در خلال آیات رسا و روشن قرآن جستجو شود . و آنگاه ضمن تشریح تبیینی که شیوه تدبر و تعمق در قرآن را به شنوندگان بیاموزد، پایه‌های مزبور در این آیات مشخص و نشان داده شود و در موارد لازم، از روایات صحیح صادر از پیامبر خدا و ائمه معصومین برای توضیح و تأکید، بهره گیری گردد، تا ضمن اینکه آیاتی از قرآن مورد تأمل و تدبر و فهم قرار گرفته اصلی از اصول اسلام آن هم از دیدگاهی عملی و زایندهٔ
تعهد و تکلیف و به عنوان یکی از نقاط طرز تفکر و ایدئولوژی اسلام، تبیین گردیده باشد.
اینها پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامی شش ، هفت سال دیگر محقق شود. میگفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره
پایه های فکری اش اینهاست. ۱۳۸۱/۴/۴
      

9

zed_bml

zed_bml

1404/1/9

        یکی از غصه‌های کسی که با ادبیات عربی آشنایی دارد، ترجمه‌های زمخت از متون لطیف دینی است. مثل صحیفه سجادیه، برخی از ادعیه و... . هرچند که سپاسگزار مترجمان هستم اما مثلا اینکه در ترجمه ی مناجات خمسه عشر ، آنجا که باید خواننده ی تائب، شاکی، خائف و... این احساسات را به عمیق ترین شکل ممکن در متن مناجات ببیند تا مناجات در جانش بنشیند ، چرا با پایبندی بی دلیل به زبان مبدأ ، فعل را اول جمله بیاوریم و فاعل و مفعولش را بعد از آن و  ترتیب ارکان را دستور زبان فارسی بهم بریزیم؟ یا در این زمانه که خوب یا بد، زبان در نزد مردم از ثقیل و سنگین و خیلی کتابی بودن فاصله گرفته است ، دعاهایی که باید آن به آن محل رجوع باشند خاصه وقت دل گرفتگی ها را طوری ترجمه کنیم که در آن وقت‌ها اصلا حال خواندنش را نداشته باشیم از بس فهمیدن ترجمه ی فارسی اش هم دقت و تمرکز می‌خواهد و...؟

این کتاب تلاشی بسیار زیبا در جهت دوری از مشکلات بالا ست . برای چشیدن لذت با خدا حرف زدن آن هم  آن گونه که  امام معصوم یادمان داده اند، بخوانیدش. 
      

4

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.