اتوبوسی به نام هوس "نمایشنامه در یازده پرده"
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
50
خواهم خواند
16
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
تراموایی به نام هوس شاید قبل از هر چیز نوشتهای دربارهی خود پنهان شدهی آدم ها باشد، خودی که از پشت معصومیت و حق به جانب بودن مان گاهی بیرون میزند و شق و رق و اطو کشیده جلو رویمان می ایستد. این همان اتفاقیست که برای بلانش دوبوآ این تراموا می افتد، بلانشی که سعی میکند با ادا اطوار حساب شده همهی خودش را مخفی کند. ولی نه آن نزاکت جعلی و نه آن لباسهای شب رنگارنگ-اما ارزان قیمت-و نه حتی بیگانگی با واژهی هتک حرمت نمیتواند بلانش را تا ابد مخفی نگه دارد. وحشت از پیری و محو شدن زیبایی نیاز عاجزانه به تعریف و تمجید مردها و اصرار به نجیبزاده بودن مثل تودهای یخ بلانش را در بر گرفته: سرد، شکننده، بی ثبات. اما تلاش او برای جلب توجه مردها از سر تنهاییست یا حس هوسناک و برانگیختن بیمار گونه اش؟ چیزی را که تنسی ویلیامز به آن پرداخته، خیلیها در وجودشان پرورش می دهند، آن قدر که حسابی رشد کند و از جلدشان بیرون بزند و بعد شق و رق و اطو کشیده جلو رویشان بایستد، بهشان سلام کند، دست بدهد و خودش را معرفی کند. من توام تراموایی به نام هوس چیزی نیست جز ته کشیدن تراژیک یک زن تنها.
بریدۀ کتابهای مرتبط به اتوبوسی به نام هوس "نمایشنامه در یازده پرده"
یادداشت ها
1401/2/20
12
1402/3/23
9
1403/6/11
نمایشنامه از رده کتاب هایی هست که هیچ وقت بهش نه نمیگم و از خوندنش واقعا لذت میبرم. نمایشنامه اتوبوسی به نام هوس در پس ذهنم بود که در آینده بخونمش که با همراهی باشگاه هامارتیا تحقق پیدا کرد. در پاسخ سوال آقای خطیب در باشگاه هامارتیا:حقیقتا من احتمال میدادم که اتفاقاتی بین بلانش و استنلی بیوفته و این بلانش باشه که باعث این قضیه باشه و برام شوکه کننده بود که در واقع این استنلی بودکه مثل همیشه بلانش رو تحقیر میکرد و کاملا تحقیرانه و بدون رضایت بلانش به او تعرض کرد...
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
27
1403/6/9
37
1403/6/11
11
1403/6/9
این نمایشنامه؛ زندگی دو خواهر را روایت میکند که خواهر بزرگتر ازدواج میکند و به شهری دیگر میرود و با وجود سختیها و مشکلات، زندگی معمولی و قابلقبولی دارد. اما خواهر کوچکتر در کنار خانواده و در منزل پدری میماند و در 16 سالگی عاشق پسری میشود و با او فرار میکند و پس از ماجراهایی او را از دست میدهد. این جداییِ تلخ، زندگی آیندۀ او را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. بعد دختر، معلم میشود و پس از فوت پدر و مادر و از دست دادن ارثیۀ خانوادگی، کارش را هم از دست میدهد. او به ناچار به دیدن خواهرش میرود تا شاید بتواند آنجا بماند؛ اما شوهر خواهرش پس از تحقیق و بررسی میفهمد که همه چیز را باخته و از گذشتۀ او نیز باخبر میشود و او را میرانَد. حتی وقتی دوستش با خواهر زنش قصد ازدواج دارد، دوستش را از گذشتۀ وی آگاه میکند و مانع این ازدواج میشود. اما خواهر تلاش میکند به او پناه دهد، ولی حال روحی خواهرش خراب میشود و خواهر و اطرافیان برای کمک به او تصمیم میگیرند، او را به تیمارستانی ببرند تا در آرامش زندگی کند و این بهترین کمکی است که در آن شرایط میتواند به او بکند تا زندگی خودش هم آسیب نبیند. زنی تنها و آسیب دیده که خیر و صلاح خودش را نمیداند و برای فرار از واقعیتِ زندگی، به الکل روی آورده و بیش از اندازه مصرف میکند و بالاخره اعصاب و روانش به هم میریزد و گرفتار تیمارستان میشود... . پاسخ پرسش آقای خطیب: عدم رضایت.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
22
1402/11/8
12
1403/6/17
29