حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همه

حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همه

حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همه

4.5
22 نفر |
19 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

37

خواهم خواند

76

هر برگی از درختِ این کتاب را که نگاه می‌کنیم، جنگلی انبوه از منابع و کتب دیگر را می بینیم که سید مهدی شجاعی با وسواس و دقتی شگفت انگیز وقایع را از میان آنها بیرون کشیده و در قالب عبارات و جملاتی دلنشین و داستانی پر تعلیق و کشش در چهارضلعیِ این کتاب جا داده. معلوم است شجاعی تاریخ را نخوانده، زندگی کرده. اشک هایش هنگام نوشتن روی سطر سطر کتاب جا انداخته و احساس غرور و تفاخرش به سلاله‌ پاکش بر ورق ورق کتاب سایه انداخته. «تویی به جای همه» را بخوانید، نه برای اینکه کتاب خوانده باشید، برای اینکه زیستن آموخته باشید.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همه

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همه

حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همهبکهباید دریایی باشد: زندگی نامه داستانی امام باقر (ع)

شکوه غربت

9 کتاب

بستهٔ پیشنهادی کتاب داستان امام سجاد، امام باقر، امام صادق، و امام کاظم علیهم‌السلام زندگی امامان شیعه همواره مملو از درس برای شیعان ایشان است؛ از مناجات و دعا و افشاگری چهره‌ٔ امویان توسط امام سجاد(ع) گرفته تا برگزاری کرسی درس و بحث علمی امام صادق(ع). در دوران پس از حکومت یزید، به تدریج در دستگاه خلافت اموی شکاف و اختلاف ایجاد شد و این مسئله سبب شد تا فضای کار المی و تبلیغ اسلامی برای ائمه شیعه از دوران زندگی امام باقر(ع) ایجاد شود. این مسئله سببب شد تا فضای کار علمی و تبلیغ اسلامی برای ائمه شیعه از دوران زندگی امام باقر(ع) ایجاد شود. این مسئله در زمان زندگی امام صادق(ع) به اوج خود رسید و ایشان توانستند با استفاده از این شرایط، مکتب شیعه را حفظ و توسعه بخشند. این پنجرهٔ تبلیغ اسلام شیعی در دوران زندگی امام موسی کاظم(ع) به تدریج بسته شد. در این بستهٔ مطالعاتی، کتاب‌های داستان و رمانی معرفی شده‌اند که زندگی این ائمه بزرگوار را به عنوان محور اصلی خود قرار داده‌اند.

3

پست‌های مرتبط به حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همه

یادداشت‌های مرتبط به حماسه‌ی سجادیه؛ تویی به جای همه

          إن كُنتَ باكياً لِشَيء فَابكِ عَلَي الحُسَين
چه تاوان سنگینی دارد عاشقی..

"تویی به جای همه" در قالب داستان و به دور از هرگونه پیچیدگی نوشته شده است،
این کتاب، پس از واقعه عاشورا خواننده را با کاروان اسرا همراه می‌کند و در این بین به شخصیت و زندگانی امام سجاد علیه السلام می‌پردازد..
در اصل این کتاب متشکل از چند بخش است؛

۱. بخش اول، از زبان شیطان روایت می‌شود، که یکی از قابل توجه ترین بخش‌های کتاب است، طنز این فصل ها خیلی جالب هستند..
شیطان در فصل های متفاوت، از اشخاص و نحوه شکل گیری شخصیت افرادی مانند معاویه، مروان، عمروعاص و... برایمان می‌گوید.


۲. بخشی از کتاب در رابطه با امام سجاد علیه السلام است، در رابطه با نقش امام در زمان و بعد از اسارت می‌گوید.
در آخر برای آشنایی بیشتر با شخصیت امام روایت هایی تعریف می‌کند..

"سجاد(ع)، تنها علمدار اسلام علوی است..
اگر کربلا صحنه‌ی تقابل میان اسلام اصلی و بدلی بوده است، اگر فلسفه‌ی شهادت امام حسین(ع) در کربلا تبیین اسلام علوی و افشای اسلام اموی بوده است، رسالت سجاد(ع) پس از حسین(ع) استمرار و تداوم همان راه است..
اینکه امام سجاد(ع) در تمام طول عمرش به هر بهانه ای یادی از کربلا می‌کند، صرفا تداعی درد و داغ نیست، تبیین هدفی است که خاندان اهل بیت جانشان را فدای آن کرده‌اند!"


۳. موضوع بعدی کتاب، که یکی از بخش های مهم است، به بررسی و تفاوت میان اسلام علوی و اموی می‌پردازد.
اصلا اسلام اموی چیست؟
چگونه اسلامی است؟
حکومت مبتنی بر اسلام اموی چه نوع حکومتی است؟ چه مختصاتی دارد؟
حکام آن‌ها که خود را جانشین پیامبر می‌دانند چه ویژگی هایی دارند و..
این ها سوال هایی است که در فصل های مختلف به آن ها پاسخ داده می‌شود.


۴. موضوع بعدی کتاب معرفی اشخاص مهم و بزرگی است که در واقعه کربلا حضور داشتند..
در این بخش به معرفی بانوان بزرگواری که در کربلا حضور داشتند یا نقش پررنگی در حوادث داشتند پرداخته است.

" یک سجاد است و همه‌ی مصیبت زدگان کربلا.
از فاطمه، دختر ام اسحاق گرفته تا حسنیّه و منحج، از میمنه تا....



۵. در بخشی دیگر، به تحلیل ها و علت وقوع حادثه کربلا می‌پردازد!
"اگر چراغ های ابتدای راه را بشکنید، بشریت را از چراغ های ادامه‌ی راه محروم می‌کنید و جهان را دچار ظلمات می‌کنید.
اگر چشمتان را بر روی روشنی ببنديد فقط خودتان به بیراهه می‌روید، ولی اگر چراغ راه بشکنید...
همگان را در تاریکی فرو می‌برید
می‌پرسید: 
اگر چراغ را عده‌ای شکستند، مابقی چرا باید تاوان پس دهند؟
پاسخ این است:
به جرم سکوت، به جرم سکون، به جرم بی تفاوتی و ..."
مردم اولین چراغ را شکستند و قبح شکستن چراغ در وجودشان شکست..💔
        

65

          کتاب یک اتفاق تازه است. البته همه‌ی کتاب‌های این حوزه را نخوانده‌ام ولی «تویی به‌جای همه» یک کار دینی مدرن است که یک جاهایی البته پست‌مردن هم ظاهر می‌شود. این اتفاق جدیدی شاید در روایت زندگی یکی از ائمه (ع) باشد. خصوصاً که شیطان هم به یکی از راویان داستان بدل می‌شود؛ در کنار نویسنده، که در فصل‌های انتهایی شیطان وجودش را در یک خط برملا می‌کند.

همه‌ی این مواردی که عرض کردم اتفاقات خوبی است اما درواقع به داستان سنجاق شده. نه بخش پست‌مدرن روایت که صرفاً یک خط است، ربطی به ساختار کتاب دارد و نه شیطان ماجرا حضور پررنگِ درستی دارد. حضورش حتی متوازن هم نیست. نویسنده هم که این را می‌داند بعد از چند فصل شیطان را برای چند پاراگراف ظاهر می‌کند تا بگوید چرا نیستش. که البته دلیلش تا انتهای کتاب اول مشخض نمی‌شود و اثری از آن نمی‌بینیم. انگار که نویسنده فکر کرده چقدر روایت شیطان از زندگی ائمه (ع) «باحال» خواهد بود. چند فصل اول هم گل کاشته اما بعد اوضاع سخت‌تر شده و شیطان کمرنگ‌تر. کمااینکه برگزیدن یک موجود برای روایت نیاز به هم‌دلی و درک عمیق نسبت به آن موجود دارد.
درک عمیق را منکرش نیستم. اتفاقاً نویسنده یک جاهایی پا را از کلیشه‌های معرفتی فراتر می‌گذارد و موارد جدیدی بیان می‌کند. اما هم‌دلی!؟ حق بدهید در روایت زندگی ائمه (ع) نمی‌شود با شیطان هم‌دل شد. کتاب هم از همین بخش لطمه خورده از نظر حقیر.
در کل تجربه جذاب و خواندنی‌ای بود که می‌توانست از این بهتر هم باشد. مثلا بشود مرشد و مارگاریتای ادبیات ایرانی-اسلامی که خب نشده است و در همین سطح مانده.

در کل با ذکر این موارد، کتاب همچنان خواندنی است. نثر زیبایی دارد. نقطه نگاهش جاهایی فوق‌العاده است و در کل به دام تکراری که فرار از آن در این حوزه سخت است هم نیفتاده.
همه ی این‌ها یعنی که با تأکید بخوانیدش. :)
        

5

          بسم الله 

یکی از ویژگی‌های آثار سید مهدی شجاعی، تازگی و خلاقیت در موضوع کتاب‌هایش است. به عنوان مثال «پدر، عشق، پسر» روایتی است که از زبان اسب علی اکبر ع بیان می‌شود. یا «کمی دیرتر» روایت فردی است که از خدا ظهور نکردن امام زمان عج را می‌خواهد و...

این کتاب هم جذابیتی مثل کتاب‌های دیگر استاد شجاعی از نظر موضوع دارد.
اما به لحاظ قلم، شما چیزی جز امضای همیشگی سید مهدی شجاعی در کتاب‌های با موضوع اهل‌بیت علیهم‌السلام، نباید انتظار داشته باشید. او در کنار اطلاعاتی که به مخاطب می‌دهد ادیبانه سخن می‌گوید و تشبیهات و آرایه‌های ادبی خاص به کار می‌برد.
اما به لحاظ محتوا، او کتاب را به چند بخش تقسیم می‌کند:
گاهی از زبان خود (نویسنده) سخن گفته می‌شود، گاهی از زبان شیطان و گاهی از زبان فرد مشخصی که شرح حالش در کتاب آمده است.
وقتی از زبان نویسنده، جریان‌های مرتبط با امام سجاد علیه‌السلام بیان می‌شود نیز تفاوت‌هایی وجود دارد:
گاهی به تفسیر آنچه در عاشورا و پیش و پس آن اتفاق می‌افتد، می‌پردازد.
گاهی روایت تاریخی آن برهه را مطرح می‌کند.
و در بعضی موارد به تبیین شخصیت‌های مختلف و زندگی‌نامه‌شان می‌پردازد.

همه این‌ها را بیان کردم تا بدانید با یک کتاب تمام عیار ادبی، تاریخی، تفسیری درباره امام سجاد علیه‌السلام و واقعه عاشورا روبه‌رو هستید.

ان‌شاءالله اگر عمری بود بعد از خوانش جلد دوم، بیش از این‌ها خواهم نوشت.
        

2

کتاب به رو
          کتاب به روایت اتفاقاتی که بعد از واقعه کربلا رخ دادن میپردازه و گهگداری به عاشورا و حتی زمان امام علی (ع) هم گریزی میزنه.
اولین چیزی که توجه شخص من رو به این مجموعه جلب کرد همین برهه‌ی تاریخی انتخاب شده بود. برهه‌ای که کمتر راجع بهش صحبت شده ، اغلب زیر سایه‌ی وقایع عاشورا گم شده و اونطور که باید و شاید بهش نپرداختیم.🧐
و اما بعد...
بخش‌هایی کتاب از زاویه‌ی دید شیطانه که به نظرم یکی از جالب‌ترین قسمت‌هاش محسوب میشه‌. این تیکه‌ها یه زبان آمیخته به طنز دارن و طرح و نقشه‌هایی که شیطان ریخته رو بیان میکنن.😅
توصیفات ادبی کتاب و کلمات و جملاتی که به کار برده شدن خیلی زیبان و به شدت به دل میشنن، طوری که گاهی میدیدم دارم خط به خط کتاب رو هایلایت میکنم😁
اما جاهایی هم هست که نویسنده اندکی بیش از حد بالای منبر رفته و یک حرف رو بارها و بارها (به معنای واقعی کلمه!) تکرار کرده که از یه جایی به بعد حقیقتا خسته‌کننده میشه🚶
مشکل دیگه‌ای هم که داشتم این بود که احساس میکردم اون جایی که نویسنده از حکومت امام علی(ع) صحبت میکنه، ناقصه؛ به این معنا که اون وجه از حکومت رو که میپسندیده مطرح کرده و بخش‌های دیگه رو (به هردلیلی) اصلا بهش نپرداخته! در صورتی که این‌ها مکمل هم‌دیگه‌ هستن، ترکیب اینهاست که حکومت امام رو تشکیل داده. قطعا کامل و جامع مطرح کردن یه همچین چیزی کار سختیه ولی اینطور مطرح کردنش هم میتونه تصورات غلطی رو در ذهن مخاطب ایجاد کنه🤷‍♂
ولی در نهایت، خوندن این کتاب علاوه بر اینکه با ادبیات قشنگش روحم رو نوازش داد باعث شد اطلاعات جدید و خوبی بهم اضافه بشه و شخصیت‌ها و وقایع و روایاتی آشنا بشم که شاید فقط ازشون اسمی شنیده بودم و چیز بیشتری نمیدونستم.☺️
پی‌نوشت: جا داره بگم که خیلی اسم کتاب رو دوست میدارم:) هم اسم جلد اول و هم عنوان کلی مجموعه🤌 البته طرح جلدها نیز:)
        

4

          اول از همه بگم واقعا اونی که این کتاب رو بهم هدیه داد دستشو میبوسم. البته خودم میشناختم کتاب رو و ایشون برام خرید. دمش خیلی گرم باشه...
بدون شک جزو ده تا کتاب برتری که در عمرم خوانده ام و خواهم خواند. کتابی که تازه هنوز دو جلد ازش مونده و انقدر من رو تحت تاثیر قرار داده...
سید مهدی شجاعی به معنای واقعی کلمه تاریخ رو استادانه و بی نظیر روایت میکنه...
از این بهتر چی میخواد آدم از یه کتاب؟؟؟
موضوع عالی با روایت عالی که از چندین طرف و در یک ظرف زمانی کاملا غیر خطی داره برای ما روایت میشه
غیر از نویسنده قسمت های مهم و زیادی رو برای ما شیطان تعریف میکنه و بی اندازه جذابه این روایت
با این کتاب فهمیدم یه نویسنده میتونه هر چی جلوتر میره بهتر بشه و پخته تر و عجیب تر. انقدر که این کتاب خوبه...
فصل یکی مونده به آخر در عین سادگی به قدری زیبا بود که وقتی به یه دیالوگش رسیدم به پهنای صورت اشک ریختم و جایگاه این کتاب برام خیلی بیشتر از قبل خاص شد...
بی اندازه منتظر جلد بعدی هستم تا بیشتر کیف کنم...
        

16

          در زیارت عاشورا می‌خوانیم 
طلب ثاری 
طلب ثاریکم
توضیح این دو عبارت باشد در قسمت آخر توضیحات 

روشنایی ظاهری دارد و باطنی 
ظاهراً وجود دارد. به عدد ریگ های بیابان، به اندازه اقیانوس 
اما باطناً  به بال مگسی هم موجود نیست 
تاریکی محض.. سیاهی مطلق 
انگار کسانی این روشنایی را که در مسیر هدایت و کمال وجود داشته با سنگ شکسته اند 
نه یک بار نه دوبار بلکه چند بار... 
حال ما مانده ایم و این تاریکی و انتظار روشنایی محض و مطلق. 
وقتی از کربلا و عاشورا حرف می زنیم ابتدای حرفمان خروج امام حسین  از مدینه است  و انتهای حرفمان به غروب یازدهم محرم می رسد 
اما در این کتاب ابتدای  سخن صدر اسلام و انتهای سخن نامعلوم است... بس که سنگ زندند به این چراغ هدایت 
 حال جلوی پایمان هم  نمی‌توانیم ببینیم 
چرا؟؟ 
چون سکوت کردیم 
مخالفت نکردیم 
فریاد حق نزدیم 
ترسیدیم
و... 
 و حالا در همان خانه ی اول نشسته ایم. خانه ای تاریک و سوت و کور 

مصیبت کربلا باعث شد نسل فعلی یعنی من و امثال من از وجود امام معصوم بی بهره بمانیم 
هدف از تنزل این وجود با برکت هدایت و کمال بشر بود و الا چهارده نور بودند در عرش الهی  
اگر  نزول کردند به خاطر بشر بود
اما بشر سرش را به نیزه زد
و حالا ما محرومیم از این  خورشید تابان البته به قدرت خدای متعال... که  حق دارد واجب الوجود که نکند دوباره عاشورا تکرار شود پس غیبت کن تا نیاز واقعی شکل بگیرد
تا تشنگان روشنایی تلذی کنند... 
انشاالله 

طلب ثاری... طلب ثاریکم  یعنی:
ما خونخواه حسین هستیم
 ما در دادگاه عاشورا خواهان دعوا هستیم و ذی نفع
 چون اسلام اموی یعنی خوانده دعوا  با شهادت حسین علیه السلام 
به بشر اجازه  هدایت و کمال واقعی  را نداد و حالا از نعمت وجود امام معصوم محرومیم... 

کتاب تویی به جای همه باز هم تقابل اسلام اموی با یادگار کربلا علی ابن حسین زین العابدین علیه السلام می باشد
تقابل تاریکی و روشنایی، حق و باطل، فرزند خدا و فرزند شیطان

این کتاب رو از دست ندین فقط همین 

ممنونم از خانم دلنواز که این کتاب رو معرفی کردند  من رو مدیون خودشون کردن الحق و الانصاف 











        

6

          جلد اولش کمابیش با انتظارم از کتاب کمی تفاوت داشت. 
سیدمهدی شجاعی دست روی سوژه‌ی خوبی گذاشته،بخشی از تاریخ و سرگذشت ایام پس از عاشورا را روایت می‌کند که دیگر پس از اربعین حسینی کم کم فراموش می‌شود. 
حماسه سجادیه می‌خواهد تصویر مخاطب از امام سجاد علیه‌السلام را از یک امام بیمار ناتوان، مدام گریه کننده و یک امام سجاده‌نشین منزوی که متاسفانه قرن‌هاست روی منبرها و در روضه‌ها پررنگش می‌کنند، تغییر بدهد و شخصیت‌ زین العابدین و کنش‌گری‌های فعالانه‌اش را و اثر عظیمش در زنده‌نگه‌داشتن اسلام علوی پس از فاجعه‌ی عاشورا را روایت کند. 
از این رهگذر هم فورانی از شخصیت‌شناسی‌ها و تاریخ‌نگاری‌های مغفول‌مانده آن روزها را با ترتیبی نامعلوم و ظاهرا بی‌نظم مشخص، را در فصول مختلف وارد کتاب کرده و خرده‌روایتی از هرکدام را برای شناخت بیشتر و معرفی به مخاطب آورده که البته این هم تلاش قابل توجهی ست برای دیدن تاریخ عاشورا از زاویه‌ای دیگر بویژه با تکیه بر شناخت کاروان اسراء‌.

برای قضاوت درباره کتاب هنوز دو جلد دیگر باقی‌است :)
        

2

کتابی برای
          کتابی برای روایت وقایع بعد از کربلا با محوریت سید الساجدین...

🔅🔅🔅🔅🔅

اول اینکه انتخاب این برهه از تاریخ واقعا خوب بود، چون کمتر بهش پرداخته شده و کمتر در موردش فکر می‌کنیم...

کتاب هم با زاویه‌دید عجیبی شروع میشه، با راویت شیطان!
اینجا آقای شجاعی با یه زبان آمیخته به طنز ماجراهای قبل و بعد واقعهٔ کربلا رو از زبون شیطان نقل می‌کنه...

شاید بعضی‌ها این بخش‌ها رو نپسندن، ولی به نظر من یکی از بهترین قسمت‌های کتاب بود که باعث شد زود جذب داستان بشم و سریع پیش برم.

منتها در ادامه این روند کند شد.

یهو آقای شجاعی کتاب رو از حالت داستانی خارج کرد و چندین صفحه در باب تفاوت اسلام علوی و اسلام اموی منبر رفت!
بازم احتمالا می‌تونستم با این قسمت‌ها هم کنار بیام اگه با یه سری از این حرف‌ها مشکل مفهومی نداشتم...
بخشی از تصویری که اینجا آقای شجاعی از اسلام علوی و در کل حکومت امام علی ارائه داد به نظرم درست نبود، یعنی در واقع کامل نبود و یه حالت کاریکاتوری پیدا کرده بود، چیزی که احتمالا بشه بهش گفت اسلام صورتی. یعنی صورتی‌سازی هر کسی باز قابل تصوره ولی برای امام علی؟ 

بعد از این بخش باز تقریبا کتاب به سیر داستانی خودش برگشت، منتها یه مقدار دیگه دیدم خراب شده بود.

می‌دونم که شاید جالب نباشه هی وسط داستان آدم زیرنویس منابع بزنه، ولی وقتی داریم چیزی رو به معصوم نسبت می‌دیم فکر کنم این کار لازم باشه. مخصوصا از این جهت که اتفاقا آقای شجاعی برای یه سری از مواردی که از امام نقل کرده بود زیرنویسی بالاخره گذاشته بود...

البته که تاریخ هم مجموعه‌ای از روایت‌هاست و مثل هر روایت دیگه‌ای، باید برای روایت‌های تاریخی هم بحث‌های سندی و مثل اون در نظر گرفته بشه و اون‌وقت اینجا هم کلللی داستان خواهیم داشت.
با این اوصاف اگه یه نویسنده برای هر قسمت به مشت حدیث ردیف کنه ممکنه یه اعتماد کاذب به حرف‌هاش به وجود بیاره، چون دیگه کسی نمی‌ره قوت اون سند رو بررسی کنه و همین که سندی هست با خودش میگه لابد درسته دیگه! 
واسه همین نمی‌دونم دقیقا حالت بهینه‌ش چطوریه...

🔅🔅🔅🔅🔅

و کلا هم من یه مقدار با روایت داستانی از ائمهٔ معصومین مشکل دارم.
بله می‌دونم در نوشتن «رمان» تاریخی لاجرم عنصر خیال دخیله، منتها ترجیح می‌دم نویسنده این خیال‌پردازیش رو بیشتر روی آدم‌های عادی و یا حتی کاملا خیالی اون برهه از زمان اجرا کنه!
یه چیزی مثل «پس از بیست سال» که شخصیت اصلیش اساسا ساختگی بود، منتها نویسنده با همین شخصیت کاملا خیالی تصویر خیلی قشنگ و روشنی از ماجراهای شکل‌گرفته حول یک معصوم ارائه داد. بماند که کلا از لحاظ پرداخت داستان هم پس از بیست سال از این کتاب به مراتب قوی‌تر بود.

اینجا مثلا به غیر از همون تیکه‌های اول با راوی شیطان! ما بیشتر با یه سری روایت پراکنده که بهم وصله شدن طرفیم و نویسنده انگار به سختی موقعیت‌هایی برای تعریف یه سری وقایع جور کرده! مثلا دو نفر همدیگه رو می‌بینن و یهو کل تاریخ گذشته‌شون رو با هم مرور می‌کنن...

🔅🔅🔅🔅🔅

این کتاب در واقع جلد اول از یه مجموعهٔ سه جلدیه به نام حماسهٔ سجادیه (که اسم واقعا قشنگیه).
از همون نیمهٔ کتاب حس کردم چندان تمایلی به خوندن باقی جلدهاش ندارم ولی همراهی با دوستام و البته تخفیف‌های طاقچه! باعث شد جلدهای بعدی رو هم تهیه کنم.

در نهایت ناراضی نیستم :) به نظرم با خوندن تا آخر مجموعه می‌تونم قضاوت بهتری نسبت بهش داشته باشم...
        

22

اگر اهل کت
          اگر اهل کتابهای داستانی مذهبی باشید حتما نام سید مهدی شجاعی را شنیده‌اید و یا چندتایی کتاب از ایشان خوانده‌اید. 
"تویی به جای همه" یکی دیگر از کتاب‌هاییست که آقای شجاعی با آن لحن ادبی و زیبا نوشته‌اند. داستانی از زمانه‌ی امام سجاد(ع) و اتفاقات بعد از واقعه عاشورا. ماجرا از ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه آغاز می‌شود و گاهی نگاهی به گذشته هم دارد.
این کتاب از لحاظ پرداختن به این برهه زمانی و محور قراردادن امام سجاد(ع) حائز اهمیت است، اما به نظرم با آثار قبلی آقای شجاعی کمی تفاوت دارد. در "تویی به جای همه"، انگار جنبه ادبی کمرنگ‌تر شده است. همچنین در بخش‌های بیشتری نسبت به باقی کتابهایی که از ایشان خوانده‌ام، نقدها و نوع نگاهشان را به خصوص در رابطه با اصل اسلام و حکومت اسلامی بیان کرده‌اند.
یکی از موارد جذاب کتاب حضور شیطان به عنوان راوی است. بله، شیطان رجیم از همان اول کتاب خیلی صریح و مستقیم می‌گوید که بعد از واقعه کربلا چیزی تا پیروزی‌اش باقی نمانده و فقط باید نقشه‌ای که برای امام سجاد(ع) کشیده پیش ببرد. 

نظر نهایی می‌ماند بعد از اتمام مجموعه، اما تا اینجا بدانید که این کتاب را دوست داشتم و به آن سه ستاره دادم.

        

8