الکترا: فیلوکتتس، زنان تراخیس، و آژاکسالکترا: فیلوکتتس، زنان تراخیس، و آژاکسسوفوکلس و 1 نفر دیگر4.16 نفر |3 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام11خواهم خواند8خرید این کتاب از کتابفروشیهاتوضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب الکترا: فیلوکتتس، زنان تراخیس، و آژاکس، مترجم محمد سعیدی.قبل از میلاد مسیح نمایشنامه تراژدی ادبیات کهن ادبیات کلاسیک ادبیات نمایشی ادبیات یونانیادداشتهای مرتبط به الکترا: فیلوکتتس، زنان تراخیس، و آژاکس🎭 🎬 محمد رضا خطیب 🎭📚1401/03/07 بی نظیر و استثنائی ... سوفوکل قطعا بهترین درام نویس یونان باستانه. این ۴ نمایشنامه هم به تمامی تبلیغ دولت شهر یونان با نگاهی به اساطیر و سرنوشت کاراکترهای جنگ ترواست. بخونید و لذت ببرید. 02رها1401/08/21 چهار نمایشنامه جذاب و خواندنی از سوفوکل ، بزرگترین درام نویس دنیای قدیم و به عقیده ی من تمام دوران ها.بی نهایت از مطالعه ی این کتاب لذت بردم.هر چهار نمایشنامه، شیوا و روان و از لحاظ شخصیت پردازی فوق العاده قوی و ملموس نوشته شده بود خلاصه ای از نمایشنامه ها فیلوکتتس ، که فتح باروی تروا باید به دست او صورت گیرد،زندگی اندوهناکی را سپری می کند....هراکلیس و زن او دیانیرا نیز قربانی قهر تقدیر می شوند سرنوشت آگاممنون ، سپهسالار یونان در جنگ تروا ، و خیانت زنش که به دستیاری عاشق خود هلاک شوهر را موجب می شود ، و انتقام دخترش ، الکترا ، از خون پدر نیز شگفت و عبرت انگیز است.....همین گونه است فرجام آژاکس ، دلاور یونانی ، که بر اثر ارتکاب خطایی چنان پشیمان می شود که خنجر خود را درون سینه ی خویش فرو می برد 013محمدرضا ایمانی1403/02/25 نمایشنامه اسطورهای اونم از نوع یونانیش مختصات خاص خودش را داره. با یکسری معیارها میشه سنجید که چقدرش اصیله و چقدر دست خورده. حقیر هم با توجه به مطالعات اندکم به نظرم میاد که به یکسری از نمایشنامههای کتاب خطشه وارده. البته هنوز شرحها رو نخوندم و اگه متوجه بشم که اشتباه میکنم، این یادداشت رو اصلاح خواهم کردم. یکی از نشانههای نمایشنامههای یونانی حضور خدایان تو نمایشنامهست. البته این حضور معمولا به نحو تجلیه*. به این صورت که مثلا وقتی جنگجویی خوب میجنگه میگن آرس درش متجلی شده. یا در وقت عشق آفرودیته متجلی میشه و قس علی هذا. اما ما تو نمایشنامه فیلوکتتس و آژاکس میبینم که هرکول و آتنا خودشون ظاهر میشن! مخصوصا تو پرده اول آژاکس این برام خیلی عجیب بود. در کل فیلوکتتس و زنان تراخیس کمتر بوی یونان میداد و آژاکس و مخصوصا الکترا بیشتر. . خیلی برام جالبه که بدونم چرا یکی از پروژههای انتشارات فرانکلین، آثار اسطورهای یونان بوده. جالبتر از اون اینه که مترجم این کتاب، محمد سعیدی، نخستوزیر زاهدی و از سناتورهای زمان پهلویه! علی ای حال ترجمهش خیلی خوب نیست و مشخصه که سنت ترجمه هنوز خیلی شکل نگرفته. با توجه به سیاق جملات، احتمال میدم که مترجم جرح و تعدیلهایی هم اعمال کرده که از اصالت نمایشنامه کم کرده. * میدونم این کلمه در سنت ما بار معنایی خاصی داره. با تساهل و تسامح بپذیرید. 213