معرفی کتاب آن مرد با باران می آید اثر وجیهه سامانی

آن مرد با باران می آید

آن مرد با باران می آید

وجیهه سامانی و 1 نفر دیگر
4.1
180 نفر |
54 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

470

خواهم خواند

56

شابک
9786008460060
تعداد صفحات
217
تاریخ انتشار
1399/7/26

توضیحات

        یاد بار آخری می افتم که با بهروز بودم.از سر خاک یاسر بر می گشتیم. نشسته بود کنار پنجره و باد موهایش را در هوا تکان می داد. خیلی خسته و گرفته بود. غم عجیبی در چشمانش موج می زد.یادم می آید که تسبیح شیشه ای عزیز هم به گردنش بود. یعنی الان هم آن تسبیح همراهش است؟ یا در بازجویی ها آن را گرفته اند. شاید هم پاره اش کرده باشند. چشمانم را می بندم و دانه های شیشه ای سبز را می بینم که روی موزائیک ها می غلتند و هرکدام به طرفی می روند.پلک هایم را روی هم فشار می دهم...
      

لیست‌های مرتبط به آن مرد با باران می آید

نمایش همه
چاپيد شاهتاریخ مستطاب آمریکاآن مرد با باران می آید

آمریکا،پهلوی،(وچندکتاب داستان یازندگینامه مربوطه)

5 کتاب

دوره پهلوی( و دخالت های امریکا و انگلستان در اون حکومت) شاید دوره ای بوده که بیشترین اطلاعات ازش در دست ماست.پایان 2500سال پادشاهی در ایران و انقلاب اسلامی و 22 بهمن همه و همه چیزهایی ان که اقلیت مردم میهن(یا حتی،هیچ کدوم از ماها)ازش بی خبر موندن..البته شاید ما امروزی ها اطلاعات کمی از اون دوره داشته باشیم ،ولی راه حل ما در کتاب هاست!کتابهایی در این باره که توی قفسه کتابفروشی ها نشستن و با خوشحالی به ما چشمک میزنن که من سرشارم از اون چیزی که به دنبالشی(فکرشم نمیکردم روزی همچین تشبیهی به ذهنم برسه..)!! خب،اگه در باره اون دوره زمونه به دنبال اطلاعات بیشتری هستید با این لیست همراه باشید. ضمنا من علاوه بر دو کتاب اول که تاریخی هست چند کتاب داستانی در این باره میارم و خب برای تنوع کمی این موضوع رو تفریحی و داستانی میکنم..شاید بعضا زندگینامه باشن ولی زندگیشون توی اون دوره بوده...و وحشی گری حکومت رو نشون میده.

5

یادداشت‌ها

          *بسم الله الرحمن الرحیم*

آن مرد با باران می آید، روایت کننده روزهایی است که عطر بهار انقلاب کم کمک در خیابان ها از میان خون های بر زمین ریخته شده به مشام میرسید. و مردی که خود باران بود، داشت بازمیگشت.  نویسنده در این کتاب سراغ پسر نوجوانی به نام بهزاد رفته، که ان روزها به خاطر ترسیدن هایش از صف دوستانش جا مانده بود..

   شخصیت پردازی قوی شاخص ترین شاخصه این کتاب است. مطمئنا پس از خواندن ،این سوال در ذهن جولان میدهد که اگر من بچه نسل سوم و چهارم  انقلاب  در آن روزها بودم، صادقانه در کدام صف بودم؟ میشدم مثل بهروز؟ یا بهزاد؟ شاید هم کلا راه را چپ میرفتم...
   با توجه به تعریف و تبلیغ زیادی که در پی تقریض مبارک مقام معظم رهبری برای این کتاب شد، توقع بیشتری از ان داشتم. حقیقتش، اصلا فکرش را نمیکردم که رمان نوجوان باشد:) و زیاد هم به این مسئله اشاره نشده.
   به عنوان یک رمان نوجوان برای گروه سنی زیر 16 سال به نظرم کتاب خیلی خواندنی و دوست داشتنی ای خواهد بود. اما خواندن ان حتی برای گروه سنی بزرگسال هم مطمئنا شیرین و دوست داشتنی است، البته به شرط انکه با این پیش زمینه که یک رمان سیاسی و مبارزاتی است به سراغ ان نروند. و حجم کم کتاب هم خواندن ان را راحت تر میکند.
درکل خواندن  این کتاب را به دلیل سوژه نو ، پردازش مناسب و شخصیت پردازی قوی پیشنهاد میکنم:)
        

7

K.A

K.A

1401/2/15

          باران پیغام رسان می شود
قطره های باران همیشه خبری دارند و ما نمیدانیم. اگرچه همیشه وقتی باران می اید فکر میکنیم آسمان دلش گرفته. اما این بار اسمان قطره های بارانش را به عنوانی شرشره هایی به سمت زمین می فرستد. شاید هم می خواهد فرش قرمزی از جنس باران پهن کند…
بهزاد در کتاب ان مرد با باران می اید ما را همراه خودش در تظاهرات و خیابان هایی در دوران انقلاب میبرد. داستان پسرکی در فراز و فرود های هر پسر نوجوان در انقلاب.
زاویه دید داستان از دید اول شخص بود و این نکته به شخصیت پردازی کمک بزرگی می کرد. ما همه را از دید بهزاد می دیدیم و احساسات او را احساس می کردیم. اینطور نبود که بهزاد مانند بسیاری از کتاب ها بی نقص و به اصطلاح قهرمان باشد. او می ترسید، حسادت می کرد و بی تجربه بود. اما رفته رفته و به مرور در پایان داستان قهرمان ما شکل گرفت
توصیفات قابل درک بودند. می توان گفت توصیفات خوب وبدند. یعنی نه انگونه بودند که خشک یا غیر طبیعی باشد نه ان طور که ان قدر زیاد شود که من خواننده خسته شوم و چند خطی را رد کنم تا به ادامه داستان برسم. وقتی روی دیوار های مدرسه شعار نوشتند ما خشم مدیر را درک کردیم و وقتی خودشان در حال دیوار نویسی بودند متوجه ان نم نمک ترسشان می شدیم. وقتی هوا سرد بود زیر کرسی می رفتند ما هم دلمان می خواست زیر کرسی برویم و …
پیرنگ و متن داستان نه انقدر سریع بود که ناگهان مشکلات فوران کنند و در اخر یکدفعه حل شوند، نه انقدر کند بود که من اصلا یادم برود موضوع قبلی چی بود و بپرسم این چطور حل شد. 
دیالوگ ها را نه میتوان گفت خوب بود نه میتوان گفت بد بود. چرا که صحبت عامیانه و غیر اطلاعاتی طبیعی و قابل باور بودند. اما بحث سخت ماجرا که دیالوگ های حاوی اطلاعات هستند، کلیشه ای و سخت بود. یعنی خشک و تا حدود زیادی پرتابی. اگرچه به گمانم تغییر این نوع دیالوگ ها خیلی سخت است و بنابراین به خانم وجیهه سامانی حق میدهم.
نکته اخر که دوستش داشتم مطابقت اسم و پایان داستان بود. صحنه ورود امام و باران و اسم ان مرد باران می اید…
کتاب ان مرد با باران می اید حداقل یکبار به دوستداران دم دمای انقلاب و چاشنی ماجراجویی پیشنهاد می شود. کتاب را بخوانید و بهزادی باشید که دچار تحول میشود…
        

5

          کتاب روایت مبارزه است و از انواع آدم ها و شخصیت ها در جریان مبارزه صحبت می کند. کمی فانتزی است یعنی تصویر سازی فجایعی که بر سر مبارزان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آمده، را در حد تحمل یک نوجوان که درکی از آن فضاها ندارد، پایین آورده و این البته کار خوبی بوده به نظرم.

به شخصه از وسط کتاب یعنی از جایی که ماجرای تظاهرات ۱۳ آبان را روایت کرد، درگیر کتاب شدم و واقعا برایم پُرکِشِش شد. در مجموع  به نظرم مخصوصا برای نوجوان ها و جوان ها که چنین فضاهایی را تجربه نکرده اند، بسیار جالب باشد.

 کتاب های در این سطح، کمک می کند که ذهن آدم ها آماده شود برای خواندن کتاب های جدی تر درباره انقلاب، مثل کتاب احمد احمد و کتاب مرضیه حدیدچی  و یا کتاب خون دلی که لعل شد. این کتاب ها و آگاه شدن از فضای پیش از انقلاب و آستانه پیروزی انقلاب کمک می کند که نسل جوان بفهمند که چقدر یک انقلاب واقعی با چهار تا شعار مسخره دادن و هرج و مرج بی هدف فرق می کند. اگر انقلاب ۵۷ پیروز شد، علتش نثار خون ملت بود و پایداری مردانه و تا پای جان، نه این که مثل شلوغی های چند سال گذشته، همه شان خیلی راحت جا می زدند و یا برای پول و یا برای گرین کارت، کشور را به آشوب کشیدند. جرات ندارند یک قطره خون در راه هدفشان بدهند و بعد اسم کارشان را انقلاب می گذارند!!!! خواندن این کتاب ها برای نسل جوان به این علت آموزنده است که تفاوت بین آرمان مقدس و شعار توخالی را می فهمند.
        

5