معرفی کتاب رومئو و ژولیت: متن دوزبانه، بر اساس نسخه ی دانشگاه ییل، با حواشی کامل اثر ویلیام شکسپیر مترجم کاظم فیروزمند

رومئو و ژولیت: متن دوزبانه، بر اساس نسخه ی دانشگاه ییل، با حواشی کامل

رومئو و ژولیت: متن دوزبانه، بر اساس نسخه ی دانشگاه ییل، با حواشی کامل

ویلیام شکسپیر و 1 نفر دیگر
3.7
62 نفر |
17 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

176

خواهم خواند

60

ناشر
اوان
شابک
9786009458011
تعداد صفحات
168
تاریخ انتشار
1394/7/28

توضیحات

        
در این کتاب، ترجمه ی روان کاظم فیرزومند از رومئو و ژولیت همراه با اصل متن انگلیسی آن آمده است. مترجم در ابتدای کتاب مقاله ی سودمند «درباره ی تراژدی رومئو و ژولیت» به قلم هارولد بلوم را نیز آورده است. در بخشی از این مقاله می خوانیم: «نخستین تراژدی اصیل شکسپیر را شاید به سبب شهرت و محبوبیت اش گاهی کم ارج انگاشته اند. رومئو و ژولیت اگرچه دست آوردی در تغزل دراماتیک است، پایان تراژیک آن بسیاری از دیگر جنبه های نمایش نامه را فرومی نشاند و ما را به این گمان غم بار وامی دارد که آیا عشاقِ جوانِ آن خود مسئول شوربختی خویش اند و تا چه حد؟ هرولد گودار شِکوه داشت که ”دو عاشق بخت برگشته“ در ”پیش درآمد“ در واقع ”نمایش را به امان طالع بینان رها کرده“اند، و هم آنان بیش از گردش ستارگان مسئول نابودی ژولیت گران قدرند. دریغا، نیم قرن پس از گودار این تراژدی بیش از پیش در انقیاد کمیسرهای جنسیتی و قدرت است که می توانند پدرسالاری، ازجمله خود شکسپیر، را به خاطر قربانی کردن ژولیت بمالانند.»
(از مقدمه ی کتاب)

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به رومئو و ژولیت: متن دوزبانه، بر اساس نسخه ی دانشگاه ییل، با حواشی کامل

نمایش همه

یادداشت‌ها

          تنها قوت این نمایشنامه در تراژیک بودن آن است! البته طبع شاعرانه، عبارات دوست‌داشتنی شکسپیر را به عنوان یک شاعتر خوش‌قریحه فرض باید گرفت.
حال اگر قالب نمایش‌نامه را هم به این تراژدی درام اضافه کنید قدری از زهر دلخوری‌تان بعد از خواندن آن گرفته می‌شود. چه اینکه گفتگو‌هایی را که شاعر تنظیم می‌کند باید در خاک صحنه دید تا قضاوت کنیم خوب از آب درآمده است یا خیر!
مفاهیم مورد توجه شکسپیر بیش از آن‌که حول عاشقی، وصال، فراق، درد هجران، صبر عاشق و ناز معشوق بچرخد حول پختگی و خامی، عجله و حماقت، امید و تباهی، مرگ و نجات به چرخش در‌آمده است.
کل ماجرای رمئو بعد از فراموش کردن رزالین و نرد عشق باختن با ژولیت ۱۳ ساله! در کمتر از یک شبانه‌روز یا کمی بیش از آن رقم می‌خورد! مقایسه کنید با شاهکار شاعر میان‌رده فارسی‌زبان نظامی گنجوی در لیلی مجنون که پر است از مضامین حکمی و صوفیانه، صحنه‌آرایی‌های بدیع عاشقانه، سوختن دلداده در آتش حرمان دلدار و زر شدن مس وجود او...
سخنان حکمت‌آمیز مجنون و لیلی، نرم‌ شدن خوی عاشق در آتش حب دلدار بجای عصبیت و آتش‌بازی‌های رومئو
با صرف‌نظر از وجه تراژیک این نمایشنامه بایستی در مقایسه با شاهکار نظامی گنجوی نمره‌ای پایین به این اثر داد.
        

10

          نوجوان که بودم «رومئو و ژولیت» رو خوندم و کمی ناامید شدم. انتظار داشتم یکی از بزرگترین عاشقانه‌های جهان، بیشتر تحت تأثیرم قرار دهد. حالا حدود ده سال بعد دوباره خواندمش با این امید که چون بزرگتر شده‌ام، احتمالاً بیشتر تحت تأثیر قرار خواهم گرفت، اما نه‌خیر. باز هم ناامید شدم. درباره‌ی جنبه‌ی ادبی و زبانی کار حرفی نیست، اما عمق کودکانه بودن رفتار رومئو و ژولیت، ابله بودن‌شان، زود دست به عمل زدن‌شان - با وجود این‌که درک می‌کنم این‌ اغراق‌ها در تراژدی‌ها، کمدی‌ها و کلاً ادبیات نمایشی شاید معمول باشد - برایم چندان خوشایند نیست. یکی از مشکلات بزرگی که با این داستان دارم به صورت خاص سطحی بودن حس رومئو به ژولیت است. رومئو پیش از دیدن ژولیت از عشق و بی‌مهری روزالین می‌نالید و ادعا می‌کرد نمی‌تواند هرگز او را فراموش کند، آن وقت به محض این‌که ژولیت را دید که از روزالین زیباتر بود اصلاً به کل عشق پیشینش را فراموش کرد. رفتار و شخصیت ژولیت هم که اصلاً مهم نینست. البته ژولیت هم دست‌کمی از او نداشت. تا رومئو از زیبایی‌اش تعریف کرد عاشقش شد! ولی این‌که حماقت انسان‌هاست که در درجه‌ی اول سبب بدبختی‌شان می‌شود و این به شکلی اغراق‌یافته در دشمنی دو خاندان که اصلاً دلیل دشمنی‌شان هم مطرح نشد (که احتمالاً نشان از غیرمنطقی بودن دلیل دشمنی‌شان دارد) و فاجعه‌‌ی تراژیکی که در نهایت دو خاندان را عزادار کرد به زیبایی به تصویر کشیده شده بود.
        

3