یادداشت نوید نظری
1403/11/20
تنها قوت این نمایشنامه در تراژیک بودن آن است! البته طبع شاعرانه، عبارات دوستداشتنی شکسپیر را به عنوان یک شاعتر خوشقریحه فرض باید گرفت. حال اگر قالب نمایشنامه را هم به این تراژدی درام اضافه کنید قدری از زهر دلخوریتان بعد از خواندن آن گرفته میشود. چه اینکه گفتگوهایی را که شاعر تنظیم میکند باید در خاک صحنه دید تا قضاوت کنیم خوب از آب درآمده است یا خیر! مفاهیم مورد توجه شکسپیر بیش از آنکه حول عاشقی، وصال، فراق، درد هجران، صبر عاشق و ناز معشوق بچرخد حول پختگی و خامی، عجله و حماقت، امید و تباهی، مرگ و نجات به چرخش درآمده است. کل ماجرای رمئو بعد از فراموش کردن رزالین و نرد عشق باختن با ژولیت ۱۳ ساله! در کمتر از یک شبانهروز یا کمی بیش از آن رقم میخورد! مقایسه کنید با شاهکار شاعر میانرده فارسیزبان نظامی گنجوی در لیلی مجنون که پر است از مضامین حکمی و صوفیانه، صحنهآراییهای بدیع عاشقانه، سوختن دلداده در آتش حرمان دلدار و زر شدن مس وجود او... سخنان حکمتآمیز مجنون و لیلی، نرم شدن خوی عاشق در آتش حب دلدار بجای عصبیت و آتشبازیهای رومئو با صرفنظر از وجه تراژیک این نمایشنامه بایستی در مقایسه با شاهکار نظامی گنجوی نمرهای پایین به این اثر داد.
(0/1000)
نظرات
1404/2/8
خوشحالم که بالاخره یادداشتی رو درباره این نمایشنامه دیدم که کاملا همسو با نظر منه و حسم بهش رو بیان میکنه.
4
1
1404/2/8
گفتنیها رو شما گفتید و من با کل نکاتی که گفتید موافقم. رومئو و ژولیت علیرغم شهرت زیادش به نظر من شخصا اگر ضعیفترین کار شکسپیر نباشه، جزو ضعیفترینهاست؛ و این در صورتیه که مثلا نمایشنامهای مثل کوریولانوس از همین نویسنده رو کمتر کسی میشناسه. اگر از کمدیهایی مثل طوفان و رویای شب نیمه تابستان هم بگذریم، رومئو و ژولیت با دیگر تراژدیهای شکسپیر مثل اتللو و هملت و شاه لیر و... اصلا قابل مقایسه نیست. چه از نظر شخصیتپردازی، چه پلات. @navidnazari
1
نوید نظری
1404/2/8
0