معرفی کتاب و سپس هیچکس نبود اثر آگاتا کریستی مترجم ثریا قیصری
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
30
خواندهام
579
خواهم خواند
322
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
"ده بچه زنگی" از پرفروش ترین رمان های "آگاتا کریستی" و محبوب ترین اثر این بانوی جنایی نویس محسوب می شود که تلفیق شعری که عنوان "ده بچه زنگی" از آن گرفته شده با جزیره ای متروک، چرخش های داستانی، شمارش معکوس و قصه ای سراسر تعلیق، یک اثر معمایی تمام و کمال را در اختیار خوانندگان قرار می دهد.در ابتدا ده نفر بودند که یک نامه ی رازآلود را از فردی ناشناس دریافت کردند؛ مجموعه ای عجیب و غریب از افراد کنجکاو که برای یک مهمانی آخر هفته به یک جزیره ی خصوصی کوچک در ساحل دون احضار شدند. هیچکدام از آنان میزبان را که یک میلیونر مرموز است نمی شناسند و او را هیچ جا پیدا نمی کنند. بعد از رسیدن به مقصد تلاش می کنند که ارتباط با یکدیگر را پیدا کنند اما تمام چیزی که این ده مهمان در آن اشتراک دارند، یک گذشته ی پلید و تاریک است که تمایلی به آشکار شدندش ندارند و یک راز که مهری بر سرنوشتشان خواهد بود. بعد از مواجه شدن با شعر کوچکی درباره ی نحوه ی مرگ "ده بچه زنگی"، آن ها تصمیم می گیرند که تا صبح فردا برای این قضیه صبر کنند و اگر خبری نشد به خانه هایشان برگردند. اما خبری از برگشت به خانه نیست و یک به یک مرگ مهمانان فرا می رسد. هر مرگ مطابق شعر "ده بچه زنگی" اتفاق می افتد و حالا اضطراب و بدبینی بر جمع آنان غالب شده است."آگاتا کریستی" در پایانی ماهرانه، ارتباط بین مهمانان را مشخص می کند و خواننده متوجه می شود که چرا قاتل این عده را برای کشتن انتخاب کرده است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به و سپس هیچکس نبود
نمایش همهلیستهای مرتبط به و سپس هیچکس نبود
نمایش همه1404/3/30
1403/7/16
پستهای مرتبط به و سپس هیچکس نبود
یادداشتها
1402/8/29
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
پایهٔ کتاب بر اساس شعری به نام ده کاکاسیاه کوچک است . شعر به این صورت است: ده کاکاسیاه کوچک رفتند شام بخورند، یکی خود را خفه کرد و سپس نه تا باقی ماندند. نه کاکاسیاه کوچک تا دیروقت نشستند، یکی به خواب رفت و سپس هشت تا باقی ماندند. هشت کاکاسیاه کوچک به دِوُن رفتند، یکی گفت همینجا میمانم و سپس هفت تا باقی ماندند. هفت کاکاسیاه کوچک هیزم میشکستند، یکی خود را تکهتکه کرد و سپس شش تا باقی ماندند. شش کاکاسیاه کوچک با کندو بازی میکردند، یکی را زنبور نیش زد و سپس پنج تا باقی ماندند. پنج کاکاسیاه کوچک به دادگاه رفتند، یکی قاضی شد و سپس چهار تا باقی ماندند. چهار کاکاسیاه کوچک به دریا رفتند، یکی را ماهی قرمز بلعید و سپس سه تا باقی ماندند. سه کاکاسیاه کوچک به باغ وحش رفتند، یکی را خرس بزرگی بغل کرد و سپس دو تا باقی ماندند. دو کاکاسیاه کوچک در آفتاب نشتند، یکی سوخاری شد و سپس یکی باقی ماند. یک کاکاسیاه کوچک تنها ماند، او رفت و خود را دار زد و سپس هیچکدام باقی نماندند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.