طریقت عشق: روایتی از عشق پرشور مولانا و شمس
در حال خواندن
80
خواندهام
1,601
خواهم خواند
243
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
به یاد دارم سال ها قبل شور نوشتن رمانی در دلم افتاد.شریعت عشق اما جسارت نوشتنش را در خود نیافتم زبانم لال و نوک قلمم کور شد در پی خوردن چهل تنور نان رفتم دنیا را گشتم انسان ها را شناختم حکایت هایی شنیدم بسیار بهار بر من گذشت نانی در تنورها نماذنو و من هنوز در عشق چون کودکی بی تجربه بودم. مولانا خود را خاموش نامیده بود یعنی بی صدا هیچ اندیشه ای که یک شاعر آن هم شاعری که شهرتش جهانی را فرا گرفته شاعری که هستی اش هویتش و حتی هوایی که تنفسش می کند.متشکل از کلمه هاست و بیشتر پنجاه هزار شعر با شکوه دارد چگونه میشود که خود را خاموش بنامد؟ کائنات همچون ما قلبی نازنین و ضربانی منشظم دارند.سالیان سال هرکجا که رفتم به این صدا گوش دادم و آنچه میخواست بگوید به یاد سپردم از شنیدن خوشم آمده بود جملات کلمه ها حروف...اما آنچه مرا به نوشتن این کتاب وا داشت سموت محض بود. بیشتر کسانی که مثنوی را تفسیر کرده اند به آغازین این اثر جاودان که با حروف ب شروع میشود توجه کرده اند.اولین کلمه ی مثنوی بشنو است یعنی گوش کن آیا این تصادفی است؟راستی آیا سکوت را میتوان شنید؟ در این زمان هر قسمت با همان حرف بی صدای ب شروع میشود لطفا مپرس چرا؟جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار چون حقایقی است در این راه که حتی زمان باز گفتن نیز باید سرش را پوشیده نگه داشت. در ترجمه این کتاب همچون نسخه اصلی تمام فصول با حرف ب آغاز شده است با امید آنکه بتوانبم زیباتی=رین وجه تمایز این اثر را به زبان ترجمه نیز انتقال دهیم.«مترجم»
پر بازدید ترین کتاب ها فهرست برترین رمان های عاشقانه برگزیده هفته کتاب ۱۴۰۰ داستان فلسفی دهه 2000 میلادی ادبیات داستانی داستان تاریخی پرفروش های ایران کتاب پربحثترین کتابها ادبیات ترکیه فهرست برترین کتاب ها با روایت چندگانه ادبیات معاصر فهرست برترین کتاب های امیدبخش فهرست الهام بخش ترین رمان های BBC ادبیات اقتباسی پرفروش ترین کتاب ها داستان عاشقانه
بریدۀ کتابهای مرتبط به طریقت عشق: روایتی از عشق پرشور مولانا و شمس
نمایش همهپستهای مرتبط به طریقت عشق: روایتی از عشق پرشور مولانا و شمس
یادداشت ها