ملت عشق
در حال خواندن
81
خواندهام
1,644
خواهم خواند
246
توضیحات
در سال 1244، مولانا با شمس تبریزی آشنا شد- درویشی خانه به دوش که روش زندگی غیر متعارفی داشت و بیانیههای بدعت گذارانهای را از خود ارائه میداد. این آشنایی مقدمهای بود بر یک رابطهی دوستانهی محکم و منحصر به فردی که در قرون بعد صوفی آن را به رسیدن دو اقیانوس به یکدیگر تشبیه کردند. مولانا پس از آشنایی با این یار و همنشین شگرف، از یک شخصیت روحانی معمولی به یک شاعر عارف پر شور تبدیل شد که هوادار عشق و بانی رقص سماع بود که در آن درویشها فارغ از تمام قواعد متعارف بدن خود را میچرخاندند. در عصر تعصبات و تضادهای ریشهدار، مولانا به معنویت جهان شمولی باور داشت که درهای خود را بر روی مردمانی با پیشینههای گوناگون میگشاید. جلالالدین بلخی حامل جهادی درون محور بود که در آن هدف اصلی مبارزه فرد علیه منیت- یا همان نفس- و سرانجام فائق آمدن برآن بود. با این وجود، همه از این عقاید استقبال نمیکردند، درست همانطور که همگان دریچهی قلب خود را بر روی عشق نمیگشودند. پیوند مستحکم معنوی میان شمس و مولانا آماج شایعه، افترا و هجمهی دیگران قرار گرفت. به آنها رشک میورزیدند. بهتان میزدند و در نهایت نزدیکترین یارانشان به آنها خیانت کردند. سه سال پس از این آشنایی، به طرزی غمانگیز آنها را از هم جدا کردند. ما ماجرا به همینجا ختم نمیشود. در حقیقت، برای این ماجرا هرگز پایانی وجود نداشت، با گذشت تقریبا هشتصد سال، ارواح شمس و مولانا هنوز زندهاند و جایی در میان ما میچرخند و دور میزنند... .
دهه 2000 میلادی فهرست الهام بخش ترین رمان های BBC ادبیات اقتباسی پرفروش ترین کتاب ها داستان عاشقانه پربحثترین کتابها داستان تاریخی فهرست برترین رمان های عاشقانه ادبیات داستانی فهرست برترین کتاب ها با روایت چندگانه فهرست برترین کتاب های امیدبخش پرفروش های ایران کتاب برگزیده هفته کتاب ۱۴۰۰ پر بازدید ترین کتاب ها ادبیات ترکیه ادبیات معاصر داستان فلسفی
پستهای مرتبط به ملت عشق
یادداشتها