آزردگان
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
35
خواهم خواند
48
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
قهرمان رمان، «وانیا» سرگذشت خود را نقل می کند. وی در خانوادة مردی به نام «ایخمنیف»، مباشر پرنس و الکوفسکی، بزرگ شده است و الکوفسکی، که گرفتار کارهای مختلف است، پسرش را نزد مباشرش می فرستد. ایخمنیف دختری با نام «ناتاشا» دارد که مورد علاقة پسر پرنس است. ایخمنیف آماج بدگویی های ننگ آوری می شود و پرنس نه تنها او را از مباشرت ملک خود برکنار می سازد، بلکه علیه او اقامة دعوا می کند. رمان حول همین مشاجره چرخ می زند. در رمان حاضر، جهان بینی واقعی داستایفسکی جلوه گر می شود؛ آن هم عریان و آشکار نه آن چنان که در آثار پیشین او بوده است. نویسنده در این رمان می گوید که به انسان و خوبی فطری او ایمان دارد. به نظر او رستگاری در دست خود ماست، کافی است از قانونی که انجیل موعظه می کند پیروی کنیم و هم نوع خود را هم چون خود دوست داشته باشیم.
بریدۀ کتابهای مرتبط به آزردگان
نمایش همهپستهای مرتبط به آزردگان
یادداشتها