مبینا گل‌صفتان

مبینا گل‌صفتان

@Mobina_goli
عضویت

فروردین 1403

21 دنبال شده

12 دنبال کننده

boride_boride

یادداشت‌ها

نمایش همه
        دور بودن دنیای آدم‌ها را عشق پر نمی‌کند چه رسد به اینکه آتش سکوت ذره ذره آن نیمچه پیوندی هم که به واسطه‌ای ایجاد شده را از بین ببرد.
داستایفسکی در این کتاب نشان می‌دهد که می‌تواند استادانه فضاسازی کند و ازمعلق کردن ما درون آدم‌ها دست بردارد.
داستان کتاب روایت شوهری‌یست چهل ساله که باعث خودکشی زن شانزده ساله‌اش می‌شود.
همچنان مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها عمیق اند. اصلا داستایفسکی را برای همین عمیق بودنش دوست دارم و ستایش می‌کنم.
فضاسازی آنقدر قوی است که من پس از پایان کتاب احساس می‌کنم سوگوارم. سوگوار آن دختر؟ سوگوار آن رابطه‌ی از ابتدا غلط؟ سوگوار آن شخصیت روی اعصاب قهرمان مرد داستان؟ نمی‌دانم.
اگر مرد زیرزمینی(خود داستایفسکی؟) را دوست داشته اید از این کتاب هم لذت خواهید برد. البته این کتاب کوتاه‌تر است :)
اگر بخواهم به کسی که تازه می‌خواهد داستایفسکی خواندن را شروع کند پیشنهاد کنم، بعد از شب‌های روشن قطعا پیشنهادم همین کتاب است و پس از نازنین، کتاب رنج‌کشیدگان و خوارشدگان.

+مثل همیشه باید استراحت کنم. داستایفسکی خواندن ذهن آدم را خسته می‌کند.
      

9

        بیچارگان تمام شد و داستایفسکی انگار با اولین کتابش دانه‌ی درختی تنومند را در دل زمین کاشته است. از این به بعد داستان‌هایش همین اند. مفهومی فلسفی و روان‌کاوانه، عشقی ناکام، رنجی بی‌نهایت و آدم‌هایی درکشان به زمان احتیاج دارد.
داستان روایتگر زندگی‌هایی تلخ است که عشقش در نامه‌ها جا خوش کرده و نصیب کلمات شده کلماتی که سعی دارند بار احساسات و روزمرگی‌های مرد میان‌سال و دختر جوانی را به دوش بکشند.
دو صحنه از کتاب به نظرم درخشان اند. یکی مواجهه‌ی دیووشکین با گداها و دیگری مواجهه‌اش با حضرت اشرف.
اگر می‌خواهید این کتاب را بخوانید باید خیلی صبوری کنید تا به ۴۰ صفحه‌ی آخر برسید. البته که مصلح همه‌ی کتاب‌های داستایفسکی صبر است ولی خب این کتاب اول اوست و این صبر باید بیشتر باشد. پایان‌بندی شگفت‌انگیز نیست اما واقعی‌ست.
انگار داستایفسکی در کتاب اولش گربه را دم حجله می‌کشد که من قرار نیست واقعیت را به شما نشان بدهم. قرار است آن را در چشمانتان فرو کنم!
برای فئودور ۲۴ ساله این کتاب رشک‌برانگیز است اما من امتیاز را به نسبت کتاب‌های دیگری که از او خوانده ام ثبت می‌کنم. (2.5)

+ همچنان برای کسی که می‌خواهد داستایفسکی خواندن را شروع کند بهترین انتخاب برای اولین کتاب شب‌های روشن است.
      

28

        بسم الله
بخشی از مقدمه‌ی مترجم:
"زبان و اندیشه شکل مکتوب بحثی است که به سال 1993 در میزگردی با حضور نوام چامسکی، استاد زبان‌شناسی و فلسفه دانشگاه کلمبیا، جورج میلر، استاد روان‌شناسی دانشگاه پرینستون و جیمز شوارتس، استاد زیست‌شناسی اعصاب دانشکده پزشکی دانشگاه کلمبیا برگزار شد."

روال کتاب به این صورت است که ابتدا چامسکی آرا و نظراتش را بیان می‌کند سپس هریک از اساتید در این رابطه حرف‌هایی می‌زنند و در انتها چامسکی در جواب آن‌ها و جمع‌بندی حرف خودش مطالبی را بیان می‌کند.
اما موضوع کتاب یا سخنرانی چامسکی دقیقا چیست؟
شاید عنوان کتاب قدری غلط‌‌انداز باشد و گمان کنید با مطالبی در حوزه‌ی اندیشه و زبان‌شناسی طرفید که خب نیستید :)
خلاصه می‌کنم و آسمان و ریسمان برایتان نمی‌بافم. در این کتاب شما با نگاه چامسکی در حوزه علوم شناختی آشنا خواهید شد. به نظر من باید قدری تاریخ و فلسفه علم بلد باشید. مفاهیم وعباراتی مثل "تقلیل گرایی"، "فلسفه مکانیستی"، "رفتارگرایی"، "آزمون تورینگ"و "اتاق چینی" برایتان ناآشنا نباشد تا بتوانید با کتاب ارتباط برقرار کنید.
البته شاید هنوز هم ارتباط برقرارکردن با بخش ابتدایی کتاب (شاید به خاطر نامانوس بودن با ترجمه) سخت باشد.
درکل این کتاب برای اهالی ادبیات و مشتاقان زبان‌شناسی نیست :)
اما اگر دوست دارید بدانید چامسکی چه نگاهی به مفهوم زبان در جهان هوش مصنوعی و علوم شناختی دارد برایتان جالب خواهد بود.

+ نمی‌دانم هنوز هم چامسکی همین‌طور فکر می‌کند یا نه ولی من که با نگاهش موافقم :))))
شاید اگر بیشتر از چامسکی و درباره اش بخوانم این متن را تغییر دهم
فعلا که همین.

بخشی از متن کتاب:
"من هم مایلم به نوبه خود از شرکت‌کنندگان در این میزگرد، بویژه نوام چامسکی و چارلز ریسکامپ، تشکر کنم و یادآور شوم که در این میان به شاعران توجهی نشد، هرچند پروفسور چامسکی، به شکلی تلویحی به این نکته اشاره داشتند که آنان، یعنی همانا شاعران، احتمالا نمونه بارزی از رمز و راز خلاقیتِ ذهن /مغز /روح، و حتی اندیشه، اخلاق، شعور، خرد و زبان به‌شمار می‌روند."
      

0

0

        "به هر حال، چیزی که کاملا باورپذیر است این نکته عام است که ساختار زمانی عالم از تصویر ساده‌انگارانه ما از آن متفاوت است."

علم، فلسفه و هنر
در این کتاب هرسه تای این‌ها درست سر جای خودشان اند
روولی فیزیکدان است و بیشتر زمانی که صرف خواندن کتاب می‌کنید به بررسی تلقی‌های علمی از زمان خواهد گذشت. اما مگر می‌شود علم را در این سطح از فلسفه جدا کرد؟ حالا تصور کنید چنین آدمی در کتاب علمی از شاهکارهای ادبی هم نقل قول کند، از قطعات موسیقی بگوید و با ارجاعات به مقاله‌ها و معادلات در بخش یادداشت‌های کتاب روحتان را به پرواز دربیاورد.
البته که من با برخی نظرات فلسفی نویسنده موافق نیستم :)

این اولین کتابی بود که از این فیزیکدان خواندم و ان‌شاالله دو کتاب بعدی اش را هم خواهم خواند.
 با اینکه جهان رو به افزایش آنتروپی می‌رود، نظم کتاب و جمع بندی انتهایی نمایشنامه‌وار آن واقعا حال آدم را جا میاورد انقدر که بعضی کتاب‌ها بی‌نظم اند :)
پی‌نوشت: اگر درک اولیه‌ای از فیزیک مدرن یعنی کوانتوم و نسبیت نداشته باشید این کتاب صرفا یک کتاب شاعرانه و متحیرکننده برایتان خواهد بود.
البته که کتاب‌های اینچنینی نشر نو را می‌توان در دسته‌ی کتاب‌های علمی ترویجی قرار داد یعنی در آن‌ها بیشتر به مفاهیم پرداخته می‌شود و از آوردن معادلات تا جای ممکن پرهیز می‌شود اما خب لذت بردن در حد یک تکه شکلات کجا و لذت بردن درحد یک کیک شکلاتی کجا؟

باید دوباره این کتاب را همراه مقالاتی که در بخش یادداشت‌ها به آن ارجاع داده شده بخوانم :)
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.