معرفی کتاب استانبولچی اثر معصومه صفایی راد

استانبولچی

استانبولچی

3.5
32 نفر |
17 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

60

خواهم خواند

27

شابک
9786000352370
تعداد صفحات
293
تاریخ انتشار
1401/8/1

توضیحات

کتاب استانبولچی، نویسنده معصومه صفایی راد.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به استانبولچی

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به استانبولچی

نمایش همه

پست‌های مرتبط به استانبولچی

یادداشت‌ها

نویسنده سف
          نویسنده سفرنامه استانبول خودش را تحریر کرده و در این سفرنامه چهار خط روایی را همزمان پیش می‌برد:
1️⃣ شهر استانبول مکان‌ها و زیست مردم‌اش
2️⃣ محرم در استانبول و آئین‌ها و مراسمات شیعیان این شهر
3️⃣ تاریخ عثمانی و ترکیه نوین (که این بخش با مطالعه کتب و مقالات عمدتا پس از سفر اضافه شده)
4️⃣ ماه‌عسل‌طور نویسنده و همسرش و روایت روابط شخصی و گاه مهر و گاه قهر در نخستین روزهای زندگی مشترک
 نویسنده سعی کرده با پیش‌بردن همزمان هر چهار خط روایتش، سفرنامه را جذاب کند، اما در نسبت مخلوط کردن آن‌ها به‌نظر من موفق عمل نکرده و خط چهارم که در اولویت ناخودآگاه قرار گرفته و تبدیل به خط اول شده. مشکلات سفر و بی‌پولی خیلی بیشتر از حد طبیعی بولد شده و حتما برای نوشتن چنین سفرنامه‌ای به سفر دومی هم نیاز بود برای تکمیل روایت. نویسنده طراحی خوبی برای سفر نداشته است و مقایسه سفرنامه‌های دیگر استانبول با این کتاب گویای این ماجراست. برای مثال نویسنده به بهانه قیمت بالای بلیط و کمبود بودجه سفر، به موزه‌ها و کاخ‌های مشهور استانبول که حتما روایت این شهر بدون سرزدن به آن‌ها ناقص است، نمی‌رود و این درحالی است که این مشکل با یک کارت خبرنگاری به زبان انگلیسی حل می‌شد و ورودیه همه این مکان‌ها رایگان می‌شد. انداختن تقصیر روایت ناقص به گردن مشکلات و بی‌پولی برای منِ خواننده قابل قبول نیست. روایت تاریخ عثمانی داخل این مکان‌ها حتما که همزادپندارانه‌تر بود تا به بهانه مجسمه‌ای در یک میدان شهر.
به صرف قهوه و پیتا از کتاب‌های قبلی خانم معصومه صفائی راد به جهت برنامه داشتن سفر و خط محکم روایی قطعا قوی‌ترین کار نویسنده است.
        

4

کتاب به صر
          کتاب به صرف قهوه و پیتا خانم صافی‌راد را که خواندم، حسابی به سرم افتاده بود که من هم هرطور شده در راهپیمایی مارش میرا، یادبود قربانیان و شهدای نسل کسی سربرنیتسا، شرکت کنم اما خیلی تا آن فاصله داشته و دارم و بعید است به این‌زودی این‌توفیق حاصل شود. اما کتاب دومی که از این نویسنده خواندم، شاید تجربه‌ای دست یافتنی‌تر و در دسترس‌تر بود، چراکه این کتاب پیرامون سفر این نویسنده‌ در ایام دهه محرم به استانبول است. سفرنامه‌ای که بیشتر به دنبال ثبت آئین‌ها و مراسمات مذهبی شیعیان استانبول امروزی در دهه محرم است و با پژوهش خوبی که در مورد تاریخچهاین مراسم‌ها در دوران عثمانی انجام شده، نویسنده دائما در حال رفت و برگشت از حال با گذشته و مقایسه آن دو است. 
سفر در ایام محرم و آشنایی با مناسک و رسومات مذهبی اقوام و شهرهای مختلف را پیش از این با سفر به کاشان و زنجان تجربه کرده بودم و همین باعث شد که با موضوع و اتفاقات کتاب به خوبی انس بگیرم. در کل اگر به دنبال سفر به ترکیه و به خصوص مهم‌ترین شهر گردشگری آن، یعنی استانبول هستند، خواندن این کتاب را در کنار کتاب استانبولیِ منصور ضابطیان را پیشنهاد می‌دهم.
        

0

کتاب را به
          کتاب را به پیشنهاد  خانم دکتر جعفری عزیزم خواندم یادداشتی که برای ایشان نوشتم را اینجا میگذارم:
اگر از من بپرسند چیزهایی که در این دنیا برایت دوست داشتنی ترین هستند را نام ببر، قطعا اولین آنها پدر بندگان عالم اباعبدالله (ع) و هر انچه و هر انکس که به ایشان تعلق دارد خواهد بود... بعد حتما پدر.. مادر.. برادرانم.. یگانه خواهرم و و پسر دردانه اش را نام خواهم برد و بسیار چیزهای دیگر و حتما ایرانم.. و حتما کتاب خواندن و حتما خط زیبا نوشتن و حتما استانبول عزیزم... 
دکتر جعفری عزیز کتاب را در کمتر از ۲۴ ساعت با عشق نوشیدم... پیوند بین آقایی که در قلبم پادشاهی میکند و شهری که دوست میدارم در این کتاب یک اتفاق خارق العاده بود... و پیشنهاد خواندن این کتاب از طرف شما زیبایی این تجربه را تکمیل کرد...
ترکیب زبان ترکی زیبا و شیوا، شعر های آذری و ترکی، روضه های چند کلمه ای و استانبول ... زیبا تر از این نمیشد...   روضه های ترکی تک خطی  کتاب را خواندم و اشک ریختم... شعر های عاشقانه اش قلبم را نوازش کرد و خواندن توصیف دوباره ی هر انچه از استانبول در این سالهای دلدادگی در قلبم و ذهنم حفظ کرده بودم مرا به وجد آورد...
بی نهایت سپاسگزارم...


        

9

          بنظرم برای اینکه بخواهی یک‌سفرنامه بخوانی دو تا مسئله باید جاذبه کافی داشته باشد : سفر به کجا باشد و چه کسی نوشته باشد؟! استانبول قطعا آن مقصد جذاب و دست نیافتنی ای نیست که قانعم کند! یادم است‌ یک بار در فروشگاهی قیمت پشت جلد کتاب استانبولی منصورضابطیان را که دیدم ،‌به شوخی به دوستم گفتم : یک‌سفر بریم‌استانبول خرجش کمتره!! استانبولچی هم از این‌ قاعده مستثنا نبود‌. راستش را بخواهید ، اسم و سبک نویسنده هم آنقدر ها برایم کافی نبود. مثلا اگر رضا امیرخانی سفرنامه شاه عبدالعظیم هم بنویسد ، سراغش می روم ! چون می دانم نگاهش یکی از آن زاویه هایی ست که بین ۳۶۰ درجه زاویه دیدِ متفاوت ، مغفول مانده و لابد یک تمایز و جذابیت و نکته ناگفته ای دارد که خواندنش بیارزد . ( پ، ن : مقصودم فردگرایی و شخص محوری نیست ، حرفم بر سر میزان تجربه ، اطلاعات و سبک تولید محتوای نویسنده است)

استانبولچی اما یک‌ویژگی متفاوت دارد آن هم زمانِ سفر است! بعید می دانم کسی دهه محرم حال و هوای استانبول گردی به سرش بزند و تاسوعا و عاشورایش را در ترکیه سپری کند. همین انتخاب زمان خاص برای سفر ، تمایز قابل توجهی ایجاد کرد و خب در طول متن کتاب هم اگرچه گاهی اسیر یک‌نواختی می شد اما پرداخت روانی از مراسم‌محرم و فرهنگ شیعیان ترکیه ایجاد کرده است. البته که متن علامت های سوال زیادی دارد  و نویسنده در فرصت محدود و شرایط خاص سفرش از جمله نوعروس بودن ، نتوانسته روایتش را کامل کند و برخی از این علامت سوال ها را خوب پاسخ بدهد. در عین حال پرداختن به شکل گیری شناخت بین دو همسر و تجربه اولین سفر مشترک خرده روایت های خواندنی و حتی کمی طنز را در دل سفرنامه جا می کند. " آقای همسفر" انصافا ترکیب خوش نمکی ست !

 اگرچه متن سفرنامه هم از شیب های کوچه پس کوچه های استانبول بی نصیب نمانده و نقاط اوج و فرود های نامرتبی دارد.
اما در اندازه خودش تلاش قشنگی ست برای قاب بندی محرم ، در شهری به شلوغی و  تنوع استانبول...

راستی! معصومه صفایی راد را بیشتر با به "صرف قهوه و پیتا"یش می شناسند. با این که یک‌نسخه از چاپ اولش را توی کتابخانه ام دارم ، هنوز نخوانده ام و شناخت بیش تری از قلم نویسنده ندارم 🌱
        

10

          دومین کتابی بود که از این نویسنده-سفرنامه‌نویس خوندم و از نظر ترتیب هم درست بعد از کتاب قبلیش "آنجا که باد می‌کوبد" بود. از این جهت مثل فصل بعدی یه سریال بود چون گاه‌گاهی اشاراتی به اون کتاب داشت که دونستنش بهتر از ندونستنش بود. 
تا اینجا و با این دو کتاب می‌تونم بگم سبک روایت خانم صفایی‌راد از سفرهاش رو دوست دارم. هم جنسیتمون یکیه و هم از جهت عقیدتی با ایشون همراه هستم پس می‌تونم دغدغه‌های مختلفش رو درک کنم و چیزهایی رو که می‌بینه دوست داشته باشم. 
از نظر من، میزان حضور و وجود ایشون تو سفرنامه‌ها به قدر کفایته و اونقدری میگه که هم آدم دوست داره از بدونه و هم دلزده نمیشه از منیتی که زیادیش می‌تونه مانع دیدن مقصد و اتفاقات سفر باشه. 
برحسب موضوع پیش اومده در سفر یا محلی که حضور داره، اطلاعات جانبی تاریخی، اجتماعی یا فرهنگی جالبی رو همراه وقایع سفر می‌کنه و ارجاعات بجا و شیرینی هم به ادبیات داره، خواه این ادبیات داخلی باشه یا خارجی. 
این کتاب یه تفاوت دیگه هم با سفرنامه قبلی داشت؛ تو این سفر ایشون متاهل شده بود و با همسرش همسفر شده بود و انگار کنار سفرنامه یه داستان پرتعلیق با چاشنی عشق و محبت هم می خونیم. شاید این روایت بسیار شخصی ایشون از زندگی خصوصیش برای خیلی‌ها جذاب نباشه و حتی بهش ایراد بگیرن (کما اینکه گرفتن) اما من زنانگی روایتش رو دوست داشتم. زنانگی که در عین حفظ حرمت‌ها و فرهنگ اصیل خودمون، قوی و مقتدر از پس چند کار و تصمیم مهم براومده و حالا سفرنامه‌اش کرده.
نوع کار گرافیکی داخل کتاب و عکس‌های کار شده هم خیلی درست و دقیق و بجا بود. اینکه آدم رو از مراجعه به اینترنت و کسب اطلاعات و تصاویر لازم معاف می‌کرد، ویژگی درست و کاربردی این عکس‌ها بود.
اگر احیانا تفاوت امتیازهای داده شده به این سفرنامه براتون عجیبه و بلاتکلیفتون کرده که بخونید یا نه، این رو در نظر بگیرین که در سفرنامه گاهی راوی و ویژگی‌هاش هم‌تراز خود اون سفر مهمه. شما دارین مواجهه یه آدمی رو که هویت و افکاری از خودش داره می‌خونید پس طبیعیه که اون هویت روی سفرنامه‌اش و دیدگاهش تاثیرگذار باشه.
        

4