فصل کتاب

تاریخ عضویت:

دی 1401

فصل کتاب

بلاگر
@fasle_ketab

97 دنبال شده

105 دنبال کننده

                یه مامانی که عاشق کتاب خوندنه چون کتاب مثل اقیانوس بی کرانِ و انتها نداره..
مشتاق حضور شما عزیزان در ایتا در کانال fasle_ketab هستم.
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
فصل کتاب

فصل کتاب

7 روز پیش

        از روز که با قلم آقای جعفری همراه شدم متوجه انتخاب سوژه های ناب و تکرارنشدنی برای کتاب هایشان شدم جاده کالیفرنیا هم مشمول همین اتفاق است.
شروع جاده کالیفرنیا، دقیقا مثل طوفان الاقصی است پر از غافلگیری اگر در متن روی جلد کتاب نوشته نشده بود؛ سفرنامه لبنان با طعم طوفان الاقصی با خودم می گفتم قراره سفرنامه آمریکای آقای جعفری رو بخونیم..اما بعد از شروع کتاب خیلی خیلی غافلگیر می شید.
کتاب سفرنامه زیاد مطالعه کردم و در رابطه با لبنان هم قبلاً مطالعه داشتم اما مطالب کتاب جدید و دست اول بود بخصوص بخش های مربوط به شهید صدر و شهید چمران، جریان هواپیما ربایی واقعا جذاب بود.
متن داستان کشش و تعلیق فوق العاده‌ای داشت 👌🏻
چقدر خوب علت علاقه فلسطینی ها به صدام و چهره دو روی صدام برای مخاطب تبیین شده بود.
یکی دیگر از دستاوردهای زیبای کتاب آشنایی با مردم سوپر حزب اللهی لبنان بود.. این میزان از ایمان، مقاومت و ایستادگی واقعا ستودنی بود البته که ارزشمندی این روایت ها به بدون سانسور روایت شدنشون بود.
صفحات پایانی کتاب رو که ورق می زدم همون جا که جوانان سوری سر از پا نمی شناختند برای شنیدن آوای رهبرشان و با شعار لبیک نصرالله او را همراهی می کردند در همان لحظه به ناگاه آوار دنیا برسرم ریخت یادم آمد به هنگام خرید کتاب یعنی در اواخر تابستان ۱۴۰۳ جسم سید هنوز با ما بود و الان 🥺 باورم نمی شد که اسم سیدحسن در کتاب در چاپ های بعدی قرار است با پسوند شهید همراه شود.😭
و نکته دوست داشتنی کتاب برای بنده مفهوم انتظار بود... کتاب همراه با فصل وصل انتظار است دقیق تر بگویم کتاب بی انتظار معنا ندارد.. انتظار برای وطن، انتظار برای لمس خاک آشنا، انتظار برای بغل کردن سرزمین مادری، انتظار برای نفس کشیدن در باغ های پر زیتون سرزمین فلسطین و در نهایت انتظار برای رسیدن منجی بشریت مهدی موعود‌(عج)💚

تنها نقدم برکتاب این است؛ ای کاش تصاویر کتاب رنگی چاپ شده بود برای درک بهتر مخاطب.

قلمتون مانا جناب جعفری به امیدخواندن سفرنامه طریق القدس شما در همین روز های نزدیک 🇯🇴
      

9

        باز‌ آ باز‌ آ، هر آن چه هستی باز‌ آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز‌ آ

این درگهِ ما، درگهِ نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز‌ آ

حاج ابوذر غواصی نماد یک انسان با تحول عظیم است، کسی که روزی به خاطر اعمالش در زندان بود ولی روز دیگر به دنبال نمازشب خواندن و رسیدن به صف اول مدافعین حرم، حاج ابوذر نماد یک توابع واقعی است..برای روز آخر را بخوانید و ببینید که می توان در هر مکان و زمان حُر بود حتی قریب به هزاروچهارصد سال بعد از حادثه عاشورا جوانمردی پیدا می شود که در اوج گناه و اشتباهاتش با فهمیدن راه درست مردانه توبه کند و پای توبه‌ش بایستد.
از این همه نکته سنجی شهید متحیر بودم بخصوص شهیدی که می توان گفت دو دهه از زندگیش رو بدون هیچ آدابی زندگی کرده.
لهجه استفاده شده در کتاب که مربوط به روستای صحرآرود استان فارس است، جالب و دلنشین بود.
و در پایان دو نقد رو بر این اثر داشتم؛
ای کاش نویسنده یا ناشر مقدمه‌ای را برای کتاب در نظر می گرفتند.
برای سردرگم نشدن مخاطب بهتر بود نام هر راوی در ابتدای هر روایت قراربگیرد.
تشکر از نویسنده محترم خانم مریم شیدا و نشر خوب حماسه یاران بابت چاپ اثری دیگر از قهرمانانِ خوشنام سرزمینم ایران.
      

6

        باغ طوطی قصه یار ایرانی امام علی(ع) است.. میثم تمّار.
کتابی همراه با لحظات دلنشین و غمناک.. لحاظتی رو همراه با میثم در کنار مولایش علی می نشینی و گذر زمان را حس نمی کنی و دلت مالامال از شهد شیرین دیدار علی است اما دیری نمی گذرد که با جهل و نادانی مردم هزار رنگ کوفه رو به رو می شوی و پرده‌ای بزرگ از جنس غم بر دلت می نشیند.
آقای مسلم ناصری خیلی خوب تمامی زوایای ناگفته زندگی میثم تمار را قلم زده.
با تشکر از نشر خوب جمکران و نویسنده کار آقای مسلم ناصری نقدی بر این اثر داشتم کتابی که برای جوان و نوجوان ما قلم زده می شود باید همراه با جذابیت و کشش بالایی باشد بخصوص در اواسط کتاب اما متاسفانه در اواسط کتاب میلی به ادامه و اتمام کتاب نداشتم و مطمئنا اگر همخوانی گروهی کتاب نبود، کتاب رو به سرانجام نمی رسوندم.
نکته‌ای که به شدت در کتاب دوستش داشتم، فنا شدن میثم در علی و نفس کشیدنش به عشق علی بود ان شاالله که ما و فرزندانمون هم همچون میثم هر دم و بازدممون رو با عشق علی و اولادش زینت دهیم.
به امید زیارت حضرت پدر و یار باوفای ایرانیش میثم تمّار. 
      

7

        کتاب فرنگیس اولین است، اولین کتابی که خواندم و راویَش دختری هجده ساله از سرزمین گیلان غرب است..دختری که به یکباره خانه‌اش را خط مقدم جبهه می بیند.. خانه‌ای که تا روزهای پایانی جنگ فرنگیس هر روز و هر لحظه حسرتش همراهش بود.
فرنگیس با شجاعتی مثال نزدنی‌ با دست خالی با دو عراقی رو به رو می شود و به جای انتخاب تسلیم و اسارت با شجاعت تمام ورق را بر می گرداند کتاب را بخوانید تا با توانایی های یک زن ایرانی آشنا بشید.. پس از پایان جنگ، جنگ تازه‌‌ی فرنگیس با مین ها شروع می‌شود.. جنگی نابرابر و بی صدا که به دست و پای عزیزانت حمله می کند و به همین هم بسنده نمی‌کند و گاهی طالب جان عزیزانت می شود.
گویش کتاب رو خیلی دوست داشتم این روایت صادقانه با گویش زیبای کردی و توصیف طبیعت بی نظیر گیلان غرب در کنار هم یک کتاب نو و شگفتی ساز رو ساخته 👌🏻
بانو فرنگیس حد شجاعت یک زن رو در ذهنم کاملاً جا‌به‌جا کردند واقعا از بچگی دلیر بودند.
غیرت و روحیه مردم کرد در مواجه با جنگ خواندنی و ستودنی بود.
قلم نویسنده همراه با جذابیت هر خط از کتاب نمی گذاشت کتاب رو زمین بگذاری.. ممنونم از شما خانم مهناز فتاحی‌ با قلم تواناتون.
      

11

        " هفتاد نفر شبانه روز تلاش کردند، فقط فهرست این پژوهش سه ماه طول کشید، پانزده هزار سند بین المللی مورد بررسی قرار گرفته و ثمره آن پژوهش شد؛ صعود چهل ساله "

نوشته بالا برگرفته از سخنان نویسنده کتاب آقای راجی‌ست؛ دوست داشتم بدانید کتاب پیش روی شما یک کتاب عادی یا برگرفته از خیالات خام یک نویسنده نیست بلکه ساعت ها مطالعه تحقیق و پژوهش صورت گرفته تا کتاب صعود چهل ساله در دستان من و شما بنشیند.
کتاب به درستی تمام مقایسه دوران قبل و بعد از انقلاب رو به نقل از منابع بین المللی رسمی غربی انجام داده و به مخاطب یک دید واقع گرایانه صحیح از شرایط حال حاضر کشور می ده.
کتاب با وجود ذکر منابع بین المللی تنها به این منابع اکتفا نکرده و در کنار مطالب و نمودار ها از QR‌کد استفاده کرده، مخاطب با استفاده از گوشی موبایل می تواند بلافاصله از صحت سنجی مطلب مورد بحث آگاه بشه و جای هیچ اما و اگری نمی ماند.
در حین مطالعه و پایان کتاب سرشار از حس وطن دوستی و افتخار بودم.. خواندن این کتاب به هر ایرانیِ عاشق وطن تجویز می شود.
رهبر عزیزمون بعد از مطالعه کتاب خطاب به نویسنده فرمودند؛ « قلبم را شاد کردید» خوشا به سعادتت آقای راجی که با قدم گذاشتن در مسیر درست دل نائب امام زمان‌(عج) رو شاد کردند.. ان شاالله ما هم با قرارگرفتن در مسیر درست باعث شادی دل امام زمان‌(عج) و نائبشون بشیم 💚

💠 و در پایان ذکر این نکته لازم است که بیان دستاوردهای انقلاب، بدین معنا نیست که جمهوری اسلامی در این ۴۰ سال خالی از اشکال بوده است؛ بلکه بدان معناست که در مسیر پیشرفت قرار داشته است و روز به روز به آرمان‌های خود نزدیک‌تر شده است.
      

11

        مدت های طولانی منتظر یک کتاب بودم. کتابی که به خاطر تعریف دوستانم مشتاق مطالعه‌ش بودم اما متأسفانه کتاب برای خرید موجود نبود تا اینکه ناشر دوباره چاپش کرد و بعد از کلی انتظار کتابم رسید.
تاریخ مستطاب آمریکا کتاب پرماجرایی بود که قرار بود بخونم قبل از هر چیزی کنجکاو عنوان کتاب شدم و اولین قدم سرچ کلمه مستطاب در گوگل بود؛
مستطاب یعنی پاک، پاکیزه پس عنوان کتاب می شد تاریخ پاکیزه آمریکا اولش کمی جاخوردم اما با هر ورق کتاب و لحن طنز نویسنده تبریک گفتم به انتخاب این عنوان حقا که عنوان شایسته‌ای برای کتاب بود.
بیان تاریخچه، جنایت و جاه‌طلبی های آمریکا به زبان طنز در کنار کاریکاتور های آقای مازیار بیژنی کتاب رو بسیار خواندنی می کرد.. منابع کتاب هم جالب بود که در اکثر موارد به نویسنده ها یا مقامات آمریکایی ارجاع شده بود.
در بخش هایی از کتاب بیان جنایت ها آن چنان تلخ و سنگین است که با شیرینی طنز هم کام تلخ شما شیرین نخواهد شد.
به کسانی که حوصله خواندن کتاب های تاریخیِ قطور و طولانی رو ندارند تاریخ مستطاب آمریکا به شدت پیشنهاد می شه، سبک جدیدی از کتاب های تاریخی در پیش روی شماست.
این کتاب را باید بارها خواند تا فقط بخشی از جنایات آمریکا همیشه در ذهنتان نقش ببندد و به قول نویسنده کتاب؛
این کتاب رو بخونید تا بدونید چرا باید به آمریکا ،مرگ بر آمریکا گفت!

حرف آخر! واجبِ هر ایرانی حداقل برای یکبار هم تاریخ مستطاب آمریکا رو مطالعه کند، بخصوص جوانان و نوجوانانمون.
      

13

        «هواتو دارم» توقعم را از کتاب های همسران شهدا خیلی بالا برد.
مگر نه اینکه ویژگی یک کتاب خوب، آموزنده و سرگرم کننده بودن است اما هواتو دارم چیزی فراتر از این هاست.. هواتو دارم از بطن یک زندگی معمولی مثل همه‌ی ما زاده شده اما تفاوت اصلی این زندگی کاملاً معمولی اعتماد به خدا و ارجحیت رضایت خداست بر هر چیزی، جایگاه ولایت هم در این زندگی مشخص است..هواتو دارم رو بخونید و زندگی کنید.
کتاب پر از عاشقانه های ناب است، عاشقانه هایی حقیقی نه آبکی و الکی.. عاشقانه هایی از جنس دوست داشتنی لطیف و ماندگار.
چقدر این عشق شیرین بود.. عشقی که تهش برسد به اینکه همسر شهید از تمام تعلقات رها شود و هویتش را در«خانم آقا مرتضی» بودن ببیند حتی بعد از شهادت همسرش.
«هواتو دارم» اولین اثری است که از آقای ملاحسنی خوندم با اینکه هر دو کتاب قبلی ایشون رو داشتم، کتاب «یادت باشد» و «کاش برگردی» اما تا الان اصلاً سمتشون نرفته بودم..نمی دونم چرا، ولی بعد از خوندن هواتو دارم در اولین فرصت دو کتاب بعدی ایشون رو مطالعه خواهم کرد‌.
نکته مهم کتاب گمنام بودن روای است با اینکه کتاب از سمت همسر شهید روایت شده است اما نه در کتاب و نه فضای مجازی اسم و عکسی از ایشان وجود ندارد، حتی زمانی که برای وداع با همسرشان در معراج هستند هیچ دوربینی نتوانسته چهره ایشان را ثبت کند.. آفرین و دستمریزاد مطمئنا اجر و پاداش این گمنامی محفوظ خواهد بود..به نظرم خیلی زود این کتاب هم مانند کتاب «سلام بر ابراهیم» الگوی بسیار خوبی برای جوانان ما خواهد شد.
نکته دیگر کتاب استفاده از QR کد ها بود که باعث غوطه ور شدن مخاطب در کتاب می شد اما متاسفانه بخشی از QR کد ها موجود نبود.

پ.ن؛ به نظرم این کتاب رو هر سال باید خوند..به این صورت که نکات اخلاقی کتاب رو یادداشت کرد بعد سالی یکبار مجدد کتاب رو مطالعه کنیم و ببینیم تا چه حد موفق به عمل کردن این نکات اخلاقی شدیم.
      

6

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

بریده‌های کتاب

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 105

تو فقط ده سالته مادر. من تحمل این چیزها رو ندارم. فکر می‌کنی چرا یاد گرفتم خودم موهای بابا و شماها را کوتاه کنم؟ واسه اینکه پول ندم؟ نه مامان جون. به خدا من اندازه یه سال می‌رفتم طاقت دوری شوهر و بچه‌هام رو ندارم. _ مامان! تا مادرای ترسویی مثل شما باشن، این سلاطین روی سرمون سوار میشن و ما رو به اسارت می‌بَرن. از چی می‌ترسی؟ عاقبتِ هر زندگی مرگه اما نابودی نیست. مرگ شروع زندگی دوباره‌ست. نتیجه اون چیزی که تو دنیا بودیم. به قدری زیبا صحبت کرد که زبانم بند آمد. اصلاً با نفس‌های آخر به خانه رسیدم. این همان بچه‌ای بود که من از قرآن و دین مذهب برایش می‌گفتم و حالا در برابرش کم آورده بودم. حرف‌هایش را قبول کردم و درجا تسلیمش شدم. گفتم که نگران نباشد. مطمئن باشد از این به بعد همه جا همراهش هستم. اما خودم را گول می‌زدم. این اسماعیل بود که به من روحیه داد. قوت قلب و عقل داد. اصلاً از همان جا بود که جایگاهمان تغییر کرد. اسماعیل مادرم شد.

4

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.