معرفی کتاب 1984 اثر جورج اورول مترجم امیر سالار کیا

در حال خواندن
119
خواندهام
1,756
خواهم خواند
645
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
کتاب 1984 که در سال 1948 به رشته ی تحریر درآمد، پیش گویی دلهره آور جورج اورول درباره ی آینده است. در حالی که اکنون مدت ها از سال 1984 می گذرد، تصویر پادآرمان شهری او از حکومتی که برای کنترل شهروندانش دست به هر کاری می زند، بیشتر از هر زمان دیگری زنده و پویاست. وینستون اسمیت، مجبور به اطاعت از قوانین حزب می شود و به منظور برآورده ساختن دستورات وزارت حقیقت، تاریخ را بازنویسی می کند. وینستون با هر دروغی که می نویسد، بیشتر و بیشتر از حزب متنفر می شود؛ حزبی که تنها هدفش کسب قدرت بیشتر است و آن هایی که جرأت ارتکاب جرایم فکری را به خود داده اند، تحت تعقیب قرار می دهد. اما زمانی که وینستون شروع به فکر کردن درباره ی محیط پیرامونش می کند، درمی یابد که «برادر بزرگ» همیشه در حال نظاره است... رمان 1984، تصویری خیره کننده و به یاد ماندنی از دنیا ارائه می دهد و رمانی آن چنان قدرتمند است که مخاطب را وادار به پذیرش و باور کردن تمامی اتفاقات داستان می کند. هیچ کس نمی تواند تأثیرگذاری این رمان بر تخیل نسل های متمادی کتاب دوستان را انکار کند. این اثر، میراثی است که با گذشت زمان، فقط بزرگ و بزرگ تر می شود
بریدۀ کتابهای مرتبط به 1984
نمایش همهپستهای مرتبط به 1984
یادداشتها
1400/4/31
1401/3/10
1401/4/11
1400/9/26
1400/8/26
1402/5/4
1401/7/8
1402/12/22
جنگ صلح است، آزادی بردگی است، نادانی توانایی است. برادر بزرگ همیشه شما را زیر نظر دارد، نه تنها تمام رفتار ها و حرکات شما مورد توجه است؛ بلکه فکر و عقیده ی شما به راحتی قابل تشخیص است و جرم به حساب میآید. گذشته ای وجود ندارد، انسانها وجود ندارند، همه با هم برابر و برادرند و اعضای حزب هستند. رابطه ی جنسی جرم است، اعضای حزب فقط برای انجام وظیفه ی خویش به عنوان نیروی تازه برای حزب با هم آمیزش میکنند تا فرزند بیاورند. پدر و مادر به فرزندان و فرزندان به پدر و مادر و همچنین خواهر و برادر خود رحم نمیکنند. کوچک ترین حرکتی از جانب نزدیکان و دیگران مورد توجه است و به پلیس گزارش داده میشود. کسی که مرتکب جرمی بشود از او به جرم خیانت به حزب اعتراف اجباری و خیالی میگیرند، شکنجه میشود و باور میکند که به حزب خیانت کرده و بعد دود میشود، حذف میشود، از بین میرود و هیچ نام و نشانی از او باقی نمیماند گویی هیچ وقت وجود نداشته! انسانها از هویت خالی هستند، چیزی نمیدانند.. اگر حزب بگوید دو به علاوه دو میشود ۵، یعنی همان است که آنها میگویند.. اگر بگوید قانون جاذبه زمین وجود ندارد و زمین صاف است و ستارگان به دور زمین میچرخند حتما همین است. همیشه زمانی برای نفرت پراکنی برای دشمنان خیالی وجود دارد.. و همینطور زمانی برای افتخار به دستاورد های کشور که این اخبار همیشه و در هر زمان و در هرجا قابل پخش است. کسی راه فرار ندارد. حتی در جنگل ها و بیابان ها شنود وجود دارد و اکران دور برد شما را میپاید. اخبار، کتابها، روزنامه ها، افراد حقیقی و خیالی، بارها و بارها اصلاح میشوند و بعد خبرشان منتشر میشوند. شخصیت اصلی داستان به اسم وینستون که بیشتر فکر میکند، میداند چیزی این وسط درست نیست.. به آینده امید دارد و به دنبال گذشته است! عشق را میابد ولی میداند این عشق روزی گریبانش را خواهد گرفت چون در این مملکت عشق جرم است. آنها در قلب تو نفوذ خواهند کرد و تو خیانت خواهی کرد، او تو را میفروشد و تو او را!... و در آخر نویسنده خیلی قشنگ، حکومت کمونیستی رو توصیف کرده و به ما نشون داده که آرمانگرایی چه بلایی سر یه حکومت و مردمش میاره! من خیلی از کتاب لذت بردم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/2/17
6 روز پیش