بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

محمدحسین مالک‌پور

@malekk

392 دنبال شده

125 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                چند ماه پیش کتاب را خواندم اما یکهو به دلم افتاد که این کتاب لایق تعریف و تمجید و تبلیغ است و باید یادداشتی بنویسم.(خصوصا که دیدم اینجا هیچ یادداشتی برایش نوشته نشده است.)
مرحوم دکتر حمیدرضا صدر را خیلی ها می شناختند،منتقد سینما،نویسنده،کارشناس و مفسّر فوتبال؛ با چنان شور و حرارتی از فوتبال میگفت که انگار از عشق میگوید!از زوایایی به فوتبال می پرداخت که کمتر گفته شده بود.
خلاصه،پسری روی سکوها وقایع نگاری نویسنده از چند دهه فوتبال در ایران است؛نه به صورت آماری و ویکی پدیایی،بلکه روایت نویسنده از بازی هایی است که خیلی هایشان را در ورزشگاه دیده،از میانه دهه ۴۰ شروع میشود و تا دهه ۷۰ امتداد می یابد؛اما فقط این نیست،فقط ماجرای فوتبال نیست،در واقع کتاب روایتی از تاریخ اجتماعی سیاسی همین دوره هم هست؛ کتاب به اکثر وقایع سیاسی مهم اشاراتی دارد،مثل عملیات پنجه عقاب که از قضا بخشی از آن قرار بوده در امجدیه عملی شود!
یا این ماجرا که مسابقه بوکس محمدعلی کلی را همه دیدند و بخاطرش مدرسه نرفتند و اتفاقا باخت،بعد همه مغموم و مایوس با تاخیر از خانه بیرون زدند،جالب آنکه همان روز راننده های اتوبوس هم اعتصاب کرده بودند!
اگر فوتبال را دوست دارید،خواندنش توصیه می شود؛ دل من که خیلی لذت بی ادا و اطوار و ساده تماشای بازی های همای تهران،روی سکوهای امجدیه را خواست.
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            در میان پژوهش‌های گوناگون دربارۀ جنبه‌های مختلف قرآن مطالعۀ تاریخ تفسیر قرآن برای محققانِ حوزه مطالعات قرآنی، چه در جهان اسلام و چه در محافل غربی، همواره جذاب بوده است. در فهرستِ مطالعات قرآنی غربیان در صد سال اخیر تفسیر‌پژوهی جایگاهی ویژه داشته و بخش مهمی از این مطالعات را به خود اختصاص داده است. نسخۀ انگلیسی «رویکردهایی به تاریخ تفسیر قرآن» شامل یک مقدمه به قلم ویراستار و 14 مقاله است که به چهار بخش کلی تقسیم شده‌اند. بخشِ نخست کتاب، «شکل‌گیری و تحولات تفسیر» نام دارد که شامل پنج مقاله است. مقالۀ اول «خاستگاه‌ها و نخستین تحولاتِ سنت تفسیر» در پیِ بازسازیِ نخستین دورۀ تاریخ تفسیر است و می‌کوشد نمایی کلی از تاریخ تفسیر تا پیش از تفسیر طبری به دست دهد. در مقالۀ دوم ، ادرین براکت در «ارزش قرائات حفص و ورش برای تاریخ متن قرآن» با بررسی چند نمونه از اختلاف‌ها در دو قرائت حفص و ورش به این نتیجه می‌رسد که این اختلاف‌ها به احتمال زیاد خاستگاهِ تفسیری نداشته‌اند و از‌این‌رو صرفاً برای شناخت تاریخ متن قرآن و نه تاریخ تفسیر، اهمیت دارند. جین مک اولیف در «هرمنوتیک قرآن از نگاه طبری و ابن کثیر» در پی آنست تا اصول و مبانی این دو مفسر را استنباط کند. مارستن اسپیت در «احادیث تفسیری در کتب ستة» از طریق بررسی نگاه عالمان مسلمان به رابطه قرآن و سنت و توصیف بخش‌های مربوط به تفسیر در کتب سته اهل سنت، می‌کوشد طرزِ تلقی مسلمانان نسبت به متون حدیثی را در پیوند با تفسیرقرآن دریابد. مئیر قسطر در «افسانه در منابع تفسیر و حدیث: خلقت آدم و داستان‌های مرتبط» از طریق توصیف نمونه‌هایی از داستان‌ها و اخبار آدم و حوا و فرزندان آن‌ها در متون تفسیری و حدیثی کوشیده است شیوۀ مواجهۀ عالمان مسلمان با این قبیل مطالب را نشان دهد. بخش دوم به گونه‌های تفسیری اختصاص دارد و شامل سه مقاله است: مقالۀ «گونۀ تفسیری ناسخ و منسوخ به قرآن» در پیِ فهم بهتر پدیده نسخ در سنت اسلامی است. مقالۀ «تفسیر بلاغی قرآن اعجاز و موضوعات مرتبط» مروری تاریخی بر مهمترین متون و نظریه‌های اعجاز قرآن است و زمخشری را به‌عنوان موفق‌ترین مفسر از جهت بکارگیری بلاغت در فهم متن قرآن و اعجاز و زیبایی اسلوب آن معرفی می‌کند. این مقاله به بنت الشاطی و سید قطب به عنوان نظریه‌پردازان جدیدِ اعجاز قرآن توجه دارد. مقالۀ «متون واژه‌نگاری و قرآن» عهده‌دارِ بررسی سه گونه از متونِ واژه‌نگاری قرآنی یعنی غریب القرآن، وجوه القرآن و مشتبهات است. بخش سوم با عنوان «فرقه‌ها و تفسیر» حاوی سه مقاله است: «قرآنِ ناطق و قرآن صامت: پژوهشی در اصول و تحولات تفسیر شیعه امامیه» با تبیینِ تلقی شیعیان از امام در پیوند با وحی و مروری گذرا بر تاریخ تحولات تغییر شیعی در پی به‌دست‌دادن طرحی کلی از اصول تفسیر نزد شیعه امامیه می‌باشد. «تاویلِ قرآن از نگاه اسماعیلیه» به جایگاهِ تحویل در نظام فکری اسماعیلیه و تبیین اصول کلی تاویل قرآن می‌پردازد. «تفسیر به مثابه وحی: تفسیر قرآنِ سید علی‌محمد باب» مروری است بر زندگی باب، تعالیمِ شیخیه و تحلیل آثار تفسیری باب، به ویژه تفسیر سوره بقره و یوسف. چهارمین و آخرین بخش با عنوان «گرایش‌های جدید در تفسیر» شامل سه مقاله است: نخست، تفسیرِ قرآن در دنیای مالایی زبان: ترسیم نمایی کلی؛ دوم، آموزشِ قرائت قرآن در اندونزی: بررسی زمینه‌ها و کتاب‌های راهنما سوم، «تفهیم القرآن» ابوالعلا مودودی. این مقالات در مجموع کاوشی است در جنبه‌های گوناگون تفسیر قرآن و کشف ظرفیت‌های هر یک از این جنبه‌ها برای پژوهش‌های دانشگاهی. در ترجمۀ فارسی «رویکردهایی به تاریخ تفسیر قرآن» سه مقاله از بخش سوم و چهارم به دلایلِ مختلف حذف شده است.
          
            ممنونم از خانم لیلی گلستان که مرا با این نویسنده متفکر آشنا کردند. جای جای مصاحبه برای من درس آموز بود. 
احمد محمود: من اول ناسیونالیست هستم و بعد اینترناسیونالیست. در حاشیه کتاب سرزمین سوخته می‌گوید اگر دفاع از سرزمینم ، جنگ طلبی محسوب می‌شود آری من آدم جنگ طلبی ام .نمی توانم بی تفاوت باشم
زبان فارسی باید هم گسترده شود و لغات خوب در کتاب‌ها بیاید تا چشم و ذهن خوانندگان آشنا شود و هم باید پاسبانی شود تا از ورود لغات غیرفارسی چلوگیری شود. 
جایزه نوبل به سیاست آلوده است. برای جهانی شدن داستان فارسی باید کانون نویسندگان و دولت در جهت ترجمه و تبلیغات کتب خوب تلاش کند تا بتوانیم ادبیاتمان را جهانی کنیم
بعضی ابتکارات در متن می‌تواند هیجانات رابه خواننده منتقل کند. مثلا وقتی صدا می کنیم  : بااارااان  یعنی دنبال گمشده می گردیم اما وقتی می‌گوییم: باران! یعنی یک گفتگوی ساده داریم انجام میدیم. 
به نطر خودم امروزه ایموجی ها  هم می‌توانند چنین احساسی را در کتاب‌های الکترونیک ایجاد کنند
          
            آقای پورنامدریان را با «خانه‌ام ابریست» شناختم. کتاب فوق‌العاده‌ای بود؛ مفید و منسجم. هر کس بپرسد چه کتابی برای شناخت نیما می‌شناسی، بی‌بروبرگرد همین اثر را پیشنهاد می‌کنم. 
بعد مدتی خبردار شدم که آقای پورنامدریان کتابی دارد دربارهٔ شاملو. مشتاق شدم بخوانمش. به هوای قلم پورنامدریان از این کتابفروشی به آن یکی و بعد آن یکی دیگر رفتم. امّا یافت نشد. تا اینکه در کتابخانهٔ دانشگاه چشمم به کتاب افتاد و امروز که این سطور را می‌نویسم خواندن کتاب را به انجام رسانده‌ام. البته مطالعهٔ کتاب مستمر و منسجم نبود. امتحانات ترم وقفه انداخت در خواندنم. به ترتیب فصل‌ها هم پیش نرفتم. درهرحال با هر چند و چونی که بود، کتاب خوانده شد.

همیشه نگاهم به شاملو با بی‌میلی همراه بوده. برعکس اخوان که به شخصیتش علاقه دارم، شخصیت شاملو جذبم نمی‌کرد. همین باعث شد کمتر از او بخوانم. برای من که با وزن عروضی انس گرفته بودم، منثور بودن بعضی اشعار شاملو هم دافعهٔ دیگری بود. 
امّا سفر در مه دیدگاهم را تعدیل کرد. باعث شد از دریچهٔ دیگری به شاملو نگاه کنم و با شعرش ارتباط بگیرم. توجهم به کلیدهای تأویل و شگردهای بلاغی و موسیقایی شعرش جلب شد. از همه مهم‌تر از شعرش لذت بردم. البته هنوز از شخصیت شاملو خوشم نمی‌آید. :) 

پیشگفتار کتاب دربارهٔ نقد ادبی و زبان‌شناسی و تعریف شعر در ادبیات فارسی بحث می‌کند تا می‌رسد به تحول نیما و سپس شعر شاملو. فصل بعد به تجربه‌های پیش از هوای تازه می‌پردازد. تجربه‌هایی که چیزی به ارزش هنری شاملو نمی‌افزاید. پس از این، کتاب به شعر شاملو از هوای تازه تا دشنه در دیس اختصاص دارد. نخست از عاطفه و اندیشهٔ شعر وی می‌گوید و در ضمن آن چندشعر را تحلیل می‌کند. سپس تخیل، زبان، بلاغت و موسیقی شعر شاملو را بازمی‌نمایاند. در پایان کتاب نیز تأویل و تحلیل چند شعر دیگر شاملو جای گرفته است. 

قبل از این کتاب، مقدمه و موخرهٔ محمد حقوقی در برگزیدهٔ اشعار شاملو(مجموعهٔ شعر زمان ما از انتشارات نگاه) را خوانده بودم. سفر در مه در مجموع از نوشتهٔ حقوقی بهتر است. اما به نظرم یک ویژگی کتاب گاهی باعث ملال‌ می‌شود؛ اینکه پورنامداریان چندین صفحه را اختصاص می‌دهد به شاهدآوردن غیرمفید. مثلا تمام کلمات امروزی‌ای که شاملو به کاربرده را ردیف می‌کند. با وجود این، کتاب هنوز ارزش خواندن را دارد. 

در پایان این نوشتار، دو موضع از کتاب را نقل می‌کنم(از چاپ چهارم، سال۱۳۹٠)؛ 

برخورد عنادآمیز با فرهنگ گذشته یکی از اسباب جلب‌نظر بسیاری از مخاطبان شعر شاملو و نیز یکی دیگر از جنبه‌های خلاف عادت اوست. ص ۷۷

در شعر نو فارسی به طور اعم و شعر شاملو به طور اخص محور عمودی خیال بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در شعر شاملو، عاطفه در یک یا چند بیت تمام نمی‌شود و هر جزء شعر برای خود مستقل از سایر قسمت‌ها نیست؛ کل شعر است که احساس و عاطفهٔ شاعر را بیان و منتقل می‌کند. شاملو حتی وزن شعر را که برجسته‌ترین عنصر در شعر قدیم است از آن سبب کنار می‌گذارد که عقیده دارد جریان خود به خودی شعر و زایش طبیعی آن را به هم می‌زند. ص ۳٠۵