سعیده قاسمی

سعیده قاسمی

@SaeedehqQassemi

27 دنبال شده

4 دنبال کننده

پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

نمایش همه
        کتاب «زخم داوود» وحشت، تحقیر شدن و از وطن رانده شدن مردم فلسطین را از ۱۹۴۸ تا ۲۰۰۴ به تصویر می‌کشد.
نویسنده یک خانم فلسطینی ساکن آمریکا است. خانواده ایشان از پناهندگان جنگ ۱۹۶۷ فلسطین بوده‌اند. ایام کودکی خانم نویسنده در جابه‌جایی بین کویت، فلسطین و اردن گذشته و نهایتا از ۱۳ سالگی در «سرزمین رویاها» ساکن شده‌اند.
کتاب تلخ و ناراحت‌کننده است. مخصوصا وقتی تصاویر ۱۵ ماه جنایت اسرائیل در غزه جلوی چشم آدم باشد. عجالتا برای کسانی که تقریبا هیچی از داستان فلسطین نمی‌دانند، گزینه خوبی برای مطالعه است. البته در چند نقطه از کتاب، اشارات مثبت هجده سال دارد که جهت معرفی به مخاطب نوجوان، محدودیت ایجاد می‌کند.
خانم سوزان ابوالهوا وجودش برای فلسطین آرام و قرار ندارد. ظاهرا ادعای باورنکردنی «ملت بی‌سرزمین برای سرزمین بی‌ملت» خیلی ایشان را آزار می‌دهد. ایشان در این کتاب سرزمین فلسطین را با ملت واقعی آن به تصویر کشیده‌است. ملتی که با زور و اجبار، تحقیر و طلم از خانه و وطن خود اخراج شده‌است.
ولی... ولی... ولی .... این کتاب، کتاب «مقاومت» نیست!
خانمِ خبرنگارِ نویسنده‌، حدودا ۱۰ سال بعد از پیمان صلح اسلو، بیخ گوش «باند تبهکار ۸۰ میلیونی مسیحیان صهیونیست» که رسما خدایگان تمدن غرب و مادر و پدر معنوی و حقیقی اسرائیل هستند، این کتاب را چاپ کرده‌است. در کتاب از مقاومت فتح صحبت می‌شود (داستان در جنین و کرانه باختری اتفاق می‌افتد) و این که مردم به مقاومت پشت نکردند. ولی مقاومت نتیجه‌ای هم نداشت و ای‌کاش مردم فلسطین و اسرائیل با هم دوست باشند. مثل سرباز اسرائیلی که توبه می‌کند و به دختر فلسطینی کمک می‌کند یا دختر فلسطینی و پسردایی اسرائیلی که در «سرزمین رویاها» به خوبی و خوشی کنار هم زندگی می‌کنند. از نظر خانم ابوالهوا، مقاومت فلسطین تا سال ۲۰۰۶، هیچ تجربه مثبت جدی نداشته است.
      

0

        در رمان تاریخی «عاشقی به سبک ونگوگ»، شاهد سه رویداد در یک بازه زمانی ۱۰۰ ساله از تاریخ ایران هستیم. سه نسل از خانواده «البرز» شخصیت‌های اصلی این سه رویداد هستند. 
آقای محمدرضا شرفی خبوشان در این کتاب سعی کرده است، استثمار یک ملت توسط اقلیتی از همان ملت را به تصویر بکشد. در واقع، نازلی همان ضیغم است و ضیغم همان خوفیه‌نویسان عدل مظفری!
 در معنای نزدیک به استثمار،در نقلی، پیر دانای سیاست ما از دو جور «استضعاف» حرف زده‌است: «یک وقت یک قدرتی می‌آید بر یک ملتی سوار می‌شود، تسلط پیدا می‌کند و او را ضعیف نگه می‌دارد. از این «خطرناک‌تر»، نوع دوم استضعاف است که یک ملت خودش باور کند که ضعیف است و نمی‌تواند و بی‌عرضه است.»
عاشقی به سبک ونگوگ روایت تقابل و درگیری نیروهایی از ملت است که یک طرف می‌خواهد هویت و آزادگی و استقلال خودش را حفظ کند و طرف دیگر به دنبال استثمار و استضعاف برای حفظ منافع خودش است.
اما نکته فرامتن من، زیرکی آقای خبوشان در تصویر یک تحول انقلابی در این رمان است. به نظر می‌رسد آقای خبوشان کار را بر خودشان سهل گرفته‌اند که از تحول یک نفر ،گرچه با اصل و ریشه متفاوت از نوع زیست، در اوج انقلاب در سال ۵۷ سخن گفته‌اند. کار سخت آن‌جاست که بخواهید استمرار این تحول را تصویر کنید. آیا با یک نادر طالب‌زاده روبرو خواهیم بود یا ......

#با_کتاب_قد_بکش
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#کتاب_کتابخوانی
#عاشقی_به_سبک_ونگوگ
      

0

        فرض کنید زیر اشعه‌های مغناطیسی داخل فضای بسته کانال دستگاه ام آر آی هستید و ناگهان تمام تکنسین کور بشوند! شوک، بهت و ناباوری و داد و فریاد همه، رسما شما را تا مرض سکته زیر قفسی که روی صورت شماست، پیش میبره....
............
 ژوزه ساراماگو، برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۹۸، در رمان «کوری» به خوبی چنین اتفاقی را توصیف کرده‌است. این رمان برای من یکی از پر جزئیات‌ترین و البته مشمئزکننده‌ترین رمان‌هایی بوده‌است که تا به حال خوانده‌ام.
با این حال یک فرضیه از میانه‌های رمان ذهن من را به شدت درگیر کرد و باعث شد صحنه‌های رمان را با این فرض تطبیق بدهم. این که اگر در صورت کوری چشم انسان‌ها، چنین اتفاقات وحشتناکی می‌افتد، با کوری چشم عقل و دل چه خواهد شد؟ به مراتب بدتر و وحشتناک‌تر! جامعه‌ای که از عدم بصیرت اندیشه رنج می‌برد، هر خرابکاری و فضاحت اندیشه‌ای می‌تواند از او سر بزند.
ظاهرا ژوزه خود در مورد این رمان گفته است که این رمان به انحطاط ارزش‌های انسانی اشاره دارد. موافقم، ولی نه انحطاطی که ناشی از کوری چشم سر است. انحطاطی که در آن کوری چشم سر، عاملی برای ظهور نتیجه‌های کوری چشم اندیشه و دل شده‌است.
...........
خیلی جالب بود که دقیقا در ایام پایانی مطالعه این رمان، توفیق تلاوت آیه ۴۶ سوره حج نصیبم شد: «مگر به گوشه و کنار دنیا سفر نکرده‌اند تا دلی به دست آورند که با آن خودشان حقایق را بفهمند یا حداقل گوشی که با آن از دیگران بشنوند؟ در واقع چشم سرشان کور نیست! بلکه چشم دلشان که در سینه است، کور است!»
عقل و دلی که اثر قدرت خدا را در محاسبه نتیجه، عملا هیچ در نظر می‌گیرد، مصداق این آیه نمی‌تواند باشد؟!!
      

1

        در این کتاب نهرو تلاش کرده تا در مقاطع مختلف تاریخی، دوربین خود را در سراسر جهان به حرکت درآورد و وقایعی که در یک بازه زمانی یکسان رخ داده اند، کنار یکدیگر روایت کند.
نهرو تلاش کرده است تا به نوعی تحلیل تاریخی ارائه دهد. به این دلیل که روایت‌ها و تحلیل‌ها را برای دختر نوجوان خود می‌نویسد، زبان کاملا ساده و روان دارد و بسیار خوشخوان است.
 در یک سوم ابتدایی کتاب تا جایی که نوشته‌های نهرو به محتوای منسجم و مستدل به راوایات دقیق تاریخی برسد، باید صبوری کرد. البته با توجه به این که اطلاعات موجود در مورد تاریخ باستانی دنیا بسیار محدود است، این انتظار دور از ذهن نیست. کما این که نامه‌ها در ابتدا تحت تاثیر شرایط زندانی شدن پدری که برای دخترش نامه می‌نویسد، قرار دارد.

یک نکته قابل توجه برای من، این است که نهرو در ذکر تاریخ، هرجا به فرمانروایان و پادشاهان زن و زنان قدرتمند رسیده است، آن‌ها را به صورت ویژه نام برده است. در چنین شرایطی بعید نیست که دختر چنین پدری که مخاطب خاص این نامه‌ها بوده است، اولین نخست‌وزیر زن هند می‌شود! 
      

0

0

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

خیلی دوست ندارم از این مدل حرف‌ها بزنم. ولی همون موقع که بعد از شهادت ایشون، این کتاب اومد بالا و روش تاکید شد، با شک به این موضوع نگاه میکردم. حس میکردم که اگر کتاب قوی بود، قطعا قبل از شهادت ایشون، ازش بیشتر می‌شنیدیم.

20