یادداشت آذر دخـت
1403/10/19
شخصیت عجیبی در یادداشت نوشتن های بهخوان پیدا کرده ام اینکه دوست ندارم از فضای کتاب حرفی بزنم بیشتر دوست دارم از حسی که با خواندن کتاب بهم دست داد بگم اینم به نوبه خود اتفاق شگرفیست برایم😄 بعد از امیرخانی در دنیای داستان و آن قلمی که من او نوشته شد.قلم آقای شرفی خبوشان را همان اندازه گیرا دیدم،حداقل برای من که با وسواس ادبیات داستانی دست میگیرم. توصیفات ،شرح جزییات و قرار گیری این همه واژه های متفاوت و هماهنگ به نوبه خود هنر قلم نویسنده رو نشون میده ،گاهی فکر میکردم ممکنه نویسنده توی این موقعیت ها قرار گرفته باشه ،بس که جزییات دقیق بود قوه خیالم به کار می افتاد و از شما چه پنهان ضربان قلبم در آن سگ دانی هربار بالا میرفت از تاثیر صوت خود نویسنده در فصل آخر و آقای ستاری که جذابیت کتاب را برای من دوچندان کرد هم غافل نشم. داستان کتاب هم که آمیخته ای از سیاست و عشق و تاثیرش بر زندگی البرز بوده،در حالیکه که البرز یک فرد بی تفاوت نسبت به مسائل سیاسی زمانش بود اما عمیق ترین تاثیرات رو بر زندگی ساده و دنیای لطیف هنرمندانش گذاشته بود. جایگاه عشق در کتاب همان جایگاه پر کشش و پر تعلیقی بود که هی خواننده رو دنبال خودش میکشوند تا بند آخر. اگر خوش خوان هستید و دنبال پیچیدگی ها خوانش این اثر رازآلود بهتون توصیه میشه🤓
(0/1000)
نظرات
5 روز پیش
خوانش آقای خبوشان را از نزدیک دیدم ...واقعا یک پرفورمنسه...کله اش رو هم تکون میده با موهای فرش...با اون صدای بم اش...واقعا عالی اجرا می کنه
2
5 روز پیش
دقیقا یه جوری با احساس میخوند که من با خودم میگفتم یعنی اگه خودش اینا رو ننوشته بود میتونست اینطوری بخونه؟ @amirabbasshahsavarii
2
آذر دخـت
5 روز پیش
0