اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی

اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی

اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی

4.2
117 نفر |
57 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

226

خواهم خواند

61

شابک
9786004412698
تعداد صفحات
148
تاریخ انتشار
1399/6/11

توضیحات

کتاب اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی، نویسنده علی‌اصغر عزتی‌پاک.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی

نمایش همه

یادداشت‌ها

          ﷽
من معتقدم به اینکه کتاب‌ها وقت خاص دارند برای خواندن، یکسال پیش که این کتاب را دست گرفتم، نصفه برگشت بین کتاب‌ها،اما وقتی دوشب پیش از میان کتاب‌ها نخوانده کشیدم بیرون، آنچنان‌ داستانش جذاب بود که یک نفس نصفه‌اش راخواندم وچه بگویم از اجاره‌نشین خیابان الامین.

شخصیت اصلی روایت کتاب،آقای جمال فیض‌اللهی‌ست، شخصی که یک روز با یک کاروان از ترکیه همراه شد تا به سوریه برود و به قول خودش بازار آنجا را بسنجد ولی یکباره ماندگار شد، روایت ماندنش یک عنایت خاص به او بود،آقا جمال چندین سال در سوریه و در کنار حرم مطهر حضرت رقیه(س) ماندگار شد و روایتی مستند از سوریه در روزهای حمله داعش را بیان کرده،از آن جنایتی که در روستا دید تا خرید اسلحه برای مدافعان اولیه شهر تا موکبش در گوشه حرم....
روایت آقا جمال، دقیق و مستند است ،نویسنده هم به خوبی او را به صحبت وادار کـرده است‌تا چیزهایی که دیده را بیان کند،به نظرم بهتر است خیلی از افراد بخوانند تا بدانند باید چکار کنیم که خدای نکرده سرانجام ما،سرانجام سوریه نشود،البته اینجا ایران است و رهبر دارد.
        

19

          برای کسی مثل من که ذائقه‌ی کتاب‌خوانش، مشکل‌پسند است، انتخاب رمان و سفرنامه و شرح‌حال و اتوبیوگرافی، دشوار است.
گاهی پس از تورق صفحات ابتدای یک کتاب، سلیقه‌ی سخت‌پسندم مرا مجاب می‌کند که از مطالعه‌ی ادامه‌اش انصراف بدهم و بی‌خیال خواندنش بشوم. اما در مواردی به خلاف انتظار، خط روایت یا کشش قصه بقدری گیراست که مرا تا انتهای کتاب با خود می‌کشاند. #اجاره_نشین_خیابان_الامین از همین موارد است. کتابی که دیروز از وقتی خریدمش، تا انتهای شب که به پایان رساندمش، مرا با روایت خواندنی زندگی #جمال_فیض_اللهی همراه کرد.
#علی_اصغر_عزتی_پاک هشت سال از زندگی متفاوت و ملتهب جمال در مرکز یک التهاب را به قلمی روان و ساده روایت کرده است. ماجرا آنقدر جذابیت دارد که بی هیچ قصه‌پردازی و جلوه‌های ویژه‌ای، مخاطب را با خود همراه می‌کند. خواننده هم‌قدم با داستان زندگی آقاجمال، پا به معرکه‌ی جنگ در سوریه می‌گذارد و قصه با رسیدن داعش به قلب شهر، به اوج می‌رسد.
هرچند روایت داستان‌گونه‌ی کتاب، این ظرفیت را داشت که با فصل بندی و تقطیع، استراحتی به ذهن مخاطب بدهد، اما همین روایت یک‌نفس هم نه تنها خواننده را خسته نمی‌کند بلکه از جذابیت اثر نیز نمی‌کاهد.
یکی از محاسن مطالعه‌ی این ماجرا، وقوف و اشراف دقیق‌تر بر تحولاتی است که در سالهای اخیر در منطقه‌ی شام رخ داده. نگاه مخاطب نکته‌سنج با مطالعه‌ی این اثر، به واقعیت‌هایی از تفکرات مردم سوریه و مواضع مختلف‌شان در جنگ اخیر می‌رسد و این یکی از امتیازات این کتاب است.
#اجاره‌نشین‌خیابان‌الامین را که به همت #نشرمعارف منتشر شده، بخوانید و ببینید که جمال فیض‌اللهی چگونه از زندگی مرفه در استانبول، به اجاره‌نشینی در #شارع_الامین دمشق می‌رسد.
        

10

          ✨ کتاب اجاره نشین الامین از سرنوشت پرفراز و نشیب #جمال_فیض_الهی فردی توّاب که در مجاورت حرم حضرت رقیه(س) در حال خادمیست می گوید.

🔸 زیبایی کتاب به روایت مستند وقایع هشت سال جنگ سوریه است از زبان جمال فیض الهی این که بدون هیچ واسطه ای این کتاب از زبان یک ایرانی روایت می شه، ایرانی که همین الان هنوز در مجاورت حرم خانم حضرت رقیه در حال خدمت هست.

🔸 حقیقتا بنده از سرنوشت انسان های توّاب خیلی شنیده و خواندم ولی سرگذشت آقا جمال و این شرمی که هنوز با ایشان هست و در طول داستان به وضوح دیده می شد برای بنده جالب و نو بود.

🔸 پیشرفت شخصیت اصلی در طول داستان باعث ایجاد تلنگر فردی هم می شه چرا که خیلی از انسان ها با نفس خود روبرو هستند و خواستار مقابله درست با نفس ولی این نه گفتن به نفس خیلی سخت به نظر می رسد با مطالعه کتاب می بینید که آقا جمال چطور نفس خودش رو سه طلاقه کرد تنها با گوشه چشمی از خانم حضرت رقیه(س)..

🔸متن روان و سلیس کتاب باعث می شه کتاب رو که دست گرفتی تا پایان کتاب اون رو زمین نگذاری.
        

2

          بسم الله 

گاهی اوقات اهل بیت علیهم‌السلام به شکل عجیبی دست می‌اندازند در زندگیت و از اعماق زندگی که غرقش شده‌ای بیرونت می‌کشند. نه تنها بیرونت می‌کشند بلکه زندگیت، رغبت هایت، آرزوهایت، هدف هایت، همه چیزت را می‌گیرند و چیزی که خودشان دوست دارند را به تو می‌دهند. اینجاست که این بیت معنا می‌شود:
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها

داستان مردی با وضع مالی بسیار خوب و شرایط کاری بی‌نظیر در ترکیه که ناگهان دختری سه ساله دستش را می‌گیرد و سر به راهش می‌کند. او می‌شود خادم بانو، همانطور که خانم سه ساله در خواب به او گفته‌ بود. جنگ سوریه با داعش پیش می‌آید اما او از حرم بانوی سه ساله تکان نمی‌خورد. می‌ماند و زندگیش می‌شود رقیه خانم ارباب. از هر کاری که برای این حرم نیاز باشد دریغ نمی‌کند و خودش را وقف این صحن و سرا می‌کند. شرط همیشگی اش برای کار این است که در حرم بماند و کار مرتبط با حرم داشته باشد. چرا؟ چون بانوی سه ساله در خواب به او فرموده بودند که: همین‌جا بمان. او خودش را وقف همین کلام بانو کرده است.

حکایت عجیب و غریبی است در این روزگار. داستان کتاب حقیقتاً به تخیل می‌ماند. اما اهل بیت آمده‌اند تا محال های ذهنی و عقلی ما را جا به جا کنند و به ما بفهمانند که فهم‌مان را از دنیا و آخرت درست کنیم. بسته نیندیشیم و خودمان را دست کم نگیریم.

حیف است این کتاب را از خودتان دریغ کنید. کوتاه است و خوش خوان. پس به یک وعده جمعش کنید و لذت ببرید.
        

3

alef

alef

1401/9/28

          #اجاره_نشین_خیابان_الامین
یک داستان واقعی است از زندگی آقا #جمال_فیض_الهی. که خودش بی هیچ شیله و پیله ای حقایق زندگیش را تعریف کرده و آقای #علی_اصغر_عزتی_پاک آن را ثبت کرده اند. و انتشارات #نشر_معارف آن را به چاپ رسانده اند.
 
داستان زندگی آقا جمال از آن زندگی های خاص، با تحولی بزرگ در اعتقادات و اعمال است. البته به لطف و مرحمت بانوی کوچک #کربلا #حضرت_رقیه (س). تحولی که باعث شد آقا جمال به گفته خودش، از پای بساط عرق و ویسکی و تریاک و وافور برسه به خادمی #اهل_بیت و، حافظ #قرآن شدن و، خادمی کردن #رزمندگان جبهه مقاومت #سوریه. در حالیکه فقط از روی تعارف مجبور شده بود از ترکیه بره سوریه و فقط تصمیم داشت، حالا که داره به اجبار میره، حداقل بازار قاچاق اونجا رو یه ارزیابی بکنه برای کارهای قاچاق بعدیش. 😄 

#قسمتی_از_کتاب:
من دوباره قاتی کرده بودم. به شان گفتم:"آقا این قصه های تاریخی #کربلا و #شام، همه دروغ است. همه داستان است. مثلا یه سردار جنگ که برای خودش شان و مقامی دارد، چرا باید بزنه تو گوش #حضرت_رقیه؟! بر فرض که خیمه گاه #امام_حسین را آتش زدند، امام حسین را هم شهید کردند،سرهای بریده را هم برده‌اند، حالا چرا یک سردار که همه دشمنانش را کشته، باید بزند بیخ گوش یک بچه سه ساله؟! "

آقا جمال در این #کتاب تعریف میکنه که چطور با دیدن کارهای و رفتارهای #داعش با مردم #سوریه این همه قساوت قلب و ظلم بهش ثابت شده...

#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب_خوب_را_خوب_بخوانیم 
#اجاره_نشین_خیابان_الامین
#علی_اصغر_عزتی_پاک
#جمال_فیض_الهی
#نشر_معارف
#حضرت_رقیه (س) #یا_رقیه
#حضرت_زینب #سوریه #ترکیه
#مدافعان_حرم #داعش
        

22