یادداشت‌های Aron (17)

Aron

Aron

1404/5/20

          نمی‌دونم چرا به اندازه‌ی بقیه به دلم ننشست. 
اولش که مجموعه رو شروع کردم انتظار خیـلی زیادی ازش داشتم (شاید به همین دلیله؟)، چون همه جا دیده بودم که چطور ازش تعریف می‌کنن و به زور چند نکته‌ی منفی راجبش می‌گن. جلد اول که یه پای توقعاتم نرسید گفتم:«اوکی، این جلد اول بود و تازه معرفی داستانه....بیا بهش مهلت بدیم و ادامه‌اش رو بخونیم؟🚶🏻‍♂️»
ولی متاسفانه جلد دوم هم طبق انتظارم نبود.
اول از همه، باید بگم اوایل از آلینا اصلا خوشم نمیومد، الان صرفا احساس خیلی خاصی بهش ندارم. یه سری تصمیماتش رو درک می‌کنم، مثلا اینکه از دست تارین فرار کرد. هیچکس نمی‌تونه کنار کسی بمونه که بدون احساس خیلی خاصی درد رو هدیه می‌کنه و یه شهر کامل رو (با کودکانش و اکثر مردمانش) از بین می‌بره. 
شاید تارین وقتی ستر رو به وجود آورد از عواقب کارش بی‌خبر بود و شاه اون زمان هم یه ابلهی مثل این بود، شاید اون موقع با نیت شر این کارو نکرد، ولی الان حتی اگر نیتش بد نبوده باشه چیزی بروز نداد. (بگذریم از کاری که با بگرا و جنیا کرد.).  البته...منکر نمی‌شم که از شیپ الینا و تارین توی جلد یک خوشم اومد✨✨🌚
نمی‌تونم بگم تمام تصمیماتش بد بود، ولی من وقتی سر قضاوت کاراکتر ها به بن بست می‌خورم با خودم می‌گم:« اگه تو بودی چه می‌کردی؟» و نمی‌دونم اگه جای الینا بودم چیکار می‌کردم.

نیکولای کاراکتر خوبی بود. شاید بشه گفت بهترین کاراکتر این جلد بود. به احتمال قوی می‌رم دوگانه‌ی نیکولای رو بعد از شش کلاغ می‌خونم✨
مل....مل...امان از مل! پسر تو مشکلت چیه؟ تمام کتاب منتظر بود یکی به آلینا نگاه کنه تا بی‌خودی پیرهن پاره کنه و رَم کنه. البته شاید من یه بخش کتاب از زیر چشمم در رفته باشه، شاید بخشی بوده که سند آلینا رو به نام مل می‌زنن؟

درکل خوندمش، ولی به اندازه‌ی بقیه بهم نچسبید. 
مطمئن نیستم محاصره و طوفان بهتر بود یا سایه و استخوان.
 امیدوارم تباهی و خیزش بهتر باشه.🚶🏻‍♂️🌅
        

2

Aron

Aron

1404/5/19

        جالب بود. من اواسط کتاب حدس زدم که دووال کنترل‌گر گولم هست و مشخص بود که میک پیس حامی مقاومته.
کیتی کاراکتر جالبیه، ناتانیل پسرم هنوز خیلی مظلومه و بارتیمیوس هم که از دلایلم برای خوندن جلد سومه.
اگر "اقدامات اشتباه" یه گروه می‌بود، اون گروه گروهِ مقاومت می‌بود، اول از همه پنیفیدر باید می‌فهمید هاپکینز یه کاسه‌ای زیر نیم کاسشه، حالا نیکولاس و فرد و استنلی کلا از ماجرا پرت بودن، ولی حداقل آن باید یه شکی می‌کرد. کیتی هم که هیچکس به حرف‌هاش گوش نمی‌کرد...
 خوشحال شدم که ناتانیل از زیر دست وایتول دراومد، امیدوارم مشکلی براش پیش نیاد.
درکل کتاب خوبی بود، اگه طرفای دوزاده سیزده سالتون باشه بیشتر هم لذت می‌برین.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

Aron

Aron

1404/3/17

        روند داستان بعضی جاها به معنای واقعی کلمه کند بود. به حدی که فقط می‌خوندم که سریعتر به بخش های هیجان انگیز تر برسم.
توقع نداشتم آخر کتاب همچین حقیقتی رو بشه، با اینکه بعدش به نظرم اومد که باید به ذهنم می‌رسید، ولی اون لحظه تعجب کردم.

و حقیقتا اگر بخوام فصل های پیدن رو با کای مقایسه کنم...کای بهتر بود. درسته که پیدن هم جالب بود و خوندن دیدگاهش هم بد نبود، اما من اون لحظاتی که کای سعی می‌کرد با احساساتش کنار بیاد و یکم از نقشش (مجری قانون آینده بودن) فاصله بگیره رو دوست داشتم. و خب دیدگاهش راجب پیدن هم جالب بود

و...درمورد کیت، من اصلا از پادشاه خوشم نمی‌اومد، هم بخاطر کارهاش و بلاهایی که سر کای آورد و هم حرکتی که توی آزمون آخر زد. بهتر که مرد. ولی دلم برای کیت سوخت. درسته مرگ پادشاه اجتناب ناپذیر بود، ولی شاید اگر پیدن بیشتر وقتش رو روی این موضوع می‌زاشت که کیت مسیر پدرش رو در پیش نگیره بهتر بود.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

27

Aron

Aron

1404/3/5

        کتاب جالبی بود و یه فرق بزرگ با بقیه‌ی جلدها داشت: همیشه پایان داستان بن یه استراحت کوچیک می‌کرد و وقتی بیدار می‌شد، همه چیز حل و فصل شده بود. اما اینجا با احساسات مردم درگیر بودن و دیگه حرف خود رییس جمهور هم تاثیری نداشت.
خلاصه که مجموعه‌ی باحالی بود و احتمالا برای خوانندگان کم سن و سال تر جالب تر هم باشه.
امیدوارم پرتقال جلد یازدهم هم ترجمه کنه...اما خب متاسفانه محتوای این جلد با باقی جلد ها یکم تفاوت داره و به همین خاطر امیدوارم پرتقال تصمیم نگیره مستقیم بره سراغ جلد دوازده.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

Aron

Aron

1404/3/5

        من درحالی که چند وقتی دنبال یه کتاب علمی تخیلی خوب بودم، خیلی اتفاقی به این کتاب برخوردم و یادم اومد که اسم آیزاک آسیموف رو چندجا به عنوان یکی از بهترین نویسنده های علمی-تخیلی شنیده بودم.
نمی‌تونم تایید کنم که واقعاً از بهترین نویسنده های این ژانر هست یا نه(به هرحال این اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم) اما کتاب، کتاب خوب و بسیار جالبی بود.
بخش اول که روی زمین روایت می‌شد، به خوبی نشون داد که خیلی وقت‌ها انسان چیزی رو که بیشتر دوست داره باور می‌کنه، نه چیزی که حقیقت داره. حتی اگر باور نکردن حقیقت، به ضررش باشه.
توی بخش اول کتاب این موضوع با خطر پمپ الکترون نشون داده شد، اما توی دنیای واقعی هم به چشم می‌خوره. با گرم شدن زمین و قطع درختان و هزار آسیبی که ما به طبیعت وارد می‌کنیم و احتمالا عمرمون به دیدن بهاش قد نمی‌ده، اما قطعا روی نسل های آینده تاثیر می‌زاره.
درباره‌ی بخش دوم... احتمالا اون بخش رو بهتره هرکس خودش بخونه و درکش کنه. تنها چیزی که درباره‌اش می‌گم این بود که واقعا از ارتباط بین نرم جسم ها و سخت جسم ها(دو گونه‌ی موجودات ساکن جهان موازی) تعجب کردم. از اول حدس می‌زدم که ارتباطی بینشون وجود داشته باشه، اما نه به این شکل.

و در مورد بخش سوم هم...جالب ترین نکته این بود که کسی حرف لامونت رو نپذیرفت، اما وقتی دنیسون همون حرف رو از ره متفاوت تری زد، به راحتی قبولش کردن.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

23

Aron

Aron

1404/2/31

        کتاب فوق‌العاده‌ای بود! با اینکه جلد اول هم فوق‌العاده بود، من اول ترسیدم که داستان توی جلد های بعد کند بشه و به خوبی جلد اول نباشه(مخصوصا که سر مرگ کلسیر هم غمم گین شده بود)، پس اصلا برنامه‌ی خریدنش رو نداشتم. اما وقتی تو کتاب فروشی دیدمش نتونستم مقاومت کنم و الان واقعا از خریدنش خوشحالم!
مخصوصا که با اون پلات توییست آخر داستان از تعجب شاخ درآوردم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

Aron

Aron

1404/2/7

        روند داستان در بعضی قسمت های کتاب واقعا کنده! در حدی که چندین فصل اتفاق خیلی خاصی نمیوفته. اما خب، در کل این روند کند داستان هم تا حدودی قابل درکه.
الینا، شخصیت اصلی کتاب، بعضی وقت‌ها به معنای واقعی کلمه روی مخ می‌ره! اما در کل میشه باهاش کنار اومد و اونقدرا کاراکتر بدی نیست
شخصیت اصلی دوم، مل، به شخصه خیلی ازش خوشم نیومد. مخصوصا اینکه عملا شیپ الینا هم هست که...
و درنهایت تارین یا همون دارکلینگ، حقیقتا کاراکتر جالبی بود و با اینکه ویلن داستان هست، من ازش خوشم میاد. در طول کتاب طمع‌کار و بدجنس توصیف شده، ولی به شخصه فکر می‌کنم پشت همه‌ی این‌ها هدف دیگه‌ای وجود داره و امیدوارم در کتاب های آینده بیشتر به افکار تارین و سرگذشتت اشاره بشه.
درنهایت، بنظرم ارزش خوندن رو داشت.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4