معرفی کتاب ایزدان هم اثر آیزاک آسیموف مترجم حسین شهرابی

ایزدان هم

ایزدان هم

آیزاک آسیموف و 1 نفر دیگر
4.2
18 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

32

خواهم خواند

16

شابک
9786001821141
تعداد صفحات
344
تاریخ انتشار
1399/6/11

توضیحات

کتاب ایزدان هم، مترجم حسین شهرابی.

لیست‌های مرتبط به ایزدان هم

پست‌های مرتبط به ایزدان هم

یادداشت‌ها

          کل کتاب در یک جمله خلاصه می‌شه:
"بر ضد بلاهت، ایزدان هم بیهوده می‌ستیزند".
(البته طبق داستان و نظر آسیموف، جنگ با بلاهت به صورت مستقیم بیهوده‌ست و باید از راه دیگه‌ای وارد شد).


ایزدان هم تو سه بخش روایت می‌شه، زمین، پراجهان (یه جهان موازی)  و ماه. به صورت کلی روایت جذابی داشت و آدم رو با خودش همراه می‌کرد، ولی در هر بخش متفاوت بود. یعنی می‌شه گفت تو بخش اول کتاب بیشتر علمی بود، بخش دوم بیشتر تخیلی (بخش دوم روایت و داستانش خیلی جذاب بود) و بخش سوم هم علمی-تخیلی. 


کلاً کتاب جالبی بود، داستانش خیلی خوب بود و بخش‌هایی فلسفی و اجتماعی هم داشت. شخصیت‌پردازی‌ش معرکه بود و نقطه قوت کتاب بود، اما توی توصیف دنیا طوری نبود که آدم کامل متوجه شه و بتونه دقیقاً ذهن آسیموف رو بخونه. 


ترجمه کتاب حرف نداشت. فقط همین رو می‌تونم بگم در مورد ترجمه.


و در کل، کتاب خیلی توصیه می‌شه البته اگه از چیزهای علمی حوصله‌تون سر نمی‌ره. و باید اینو هم بگم کتاب به نظر کم دیده شده، کاش فیلمی ازش ساخته شه.
        

13

Aron

Aron

1404/3/5

        من درحالی که چند وقتی دنبال یه کتاب علمی تخیلی خوب بودم، خیلی اتفاقی به این کتاب برخوردم و یادم اومد که اسم آیزاک آسیموف رو چندجا به عنوان یکی از بهترین نویسنده های علمی-تخیلی شنیده بودم.
نمی‌تونم تایید کنم که واقعاً از بهترین نویسنده های این ژانر هست یا نه(به هرحال این اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم) اما کتاب، کتاب خوب و بسیار جالبی بود.
بخش اول که روی زمین روایت می‌شد، به خوبی نشون داد که خیلی وقت‌ها انسان چیزی رو که بیشتر دوست داره باور می‌کنه، نه چیزی که حقیقت داره. حتی اگر باور نکردن حقیقت، به ضررش باشه.
توی بخش اول کتاب این موضوع با خطر پمپ الکترون نشون داده شد، اما توی دنیای واقعی هم به چشم می‌خوره. با گرم شدن زمین و قطع درختان و هزار آسیبی که ما به طبیعت وارد می‌کنیم و احتمالا عمرمون به دیدن بهاش قد نمی‌ده، اما قطعا روی نسل های آینده تاثیر می‌زاره.
درباره‌ی بخش دوم... احتمالا اون بخش رو بهتره هرکس خودش بخونه و درکش کنه. تنها چیزی که درباره‌اش می‌گم این بود که واقعا از ارتباط بین نرم جسم ها و سخت جسم ها(دو گونه‌ی موجودات ساکن جهان موازی) تعجب کردم. از اول حدس می‌زدم که ارتباطی بینشون وجود داشته باشه، اما نه به این شکل.

و در مورد بخش سوم هم...جالب ترین نکته این بود که کسی حرف لامونت رو نپذیرفت، اما وقتی دنیسون همون حرف رو از ره متفاوت تری زد، به راحتی قبولش کردن.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

23

          نام «ایزاک آسیموف» با ادبیات علمی و خیالی گره خورده است و «ایزدان هم» قطعاً یکی از بهترین آثار اوست که البته درست فهمیدنش می‌طلبد اطلاعاتی هرچند اندک از شیمی و فیزیک داشته باشیم. داستان درباره‌ی ارتباط برقرار کردن زمین با یک جهان موازی و تبادل ماده و انرژی بین این دو جهان است. ارتباطی که ابتدا بسیار مفید و عاری از هرگونه ضرر به‌نظرمی‌رسد ولی همه‌چیز به این سادگی نیست... «ایزدان هم» از سه فصل تشکیل شده. فصل اول روی زمین، فصل دوم در جهان موازی (پَراجهان) و فصل آخر در ماه رخ می‌دهد. مثل دیگر آثار شاخص «آسیموف» داستانی جذاب در بستری علمی و خیالی روایت می‌شود و کلی سوال اخلاقی و فلسفی برای مخاطب ایجاد می‌شود و نویسنده هم جواب خودش را می‌دهد. نام کتاب از نمایشنامه‌ی «دوشیزه‌ی اورلئان» اثر «فردریک شیلر» گرفته شده است: «در نبرد با بلاهت، ایزدان هم بیهوده می‌ستیزند». رمان «ایزدان هم» درباره‌ی بلاهتی است که نه از عدم دانش بلکه از نبود بینش ریشه می‌گیرد و این بلاهت راستین است.
        

21

          "بر ضد بلاهت، ایزدان هم بیهوده می‌ستیزند."

فکر کنید یک کشف مهم که برای همه سود داره رو چند نفری باشن که به روش های مختلفی سعی در مضر نشون دادنش باشند. باید این فرضیه رو اثبات کنند و با مانع های زیادی دست و پنجه نرم کنند.
داستان توی سه بخش طرح میشه. بخش اول، ماجرای تشکیل پمپ الکترون و دعوای لامونت و هالام سر اون رو تعریف میکنه. هالام به عنوان پدر پمپ الکترون شناخته میشه و باعث و بانی اینه که زمین یک منبع انرژی بی پایان و سالم داشته باشه و پیتر لامونت کسی هست که خطر این پمپ رو برای زمین پیدا کرده و بی اندازه از هالام متنفر هست و به هر دری میزنه تا این تنفر و خطر پمپ رو بیان کنه.
این قسمت، بخش مورد علاقه من توی کتاب بود چون پر از توضیحات علمی و دلیل و فکت بود که واقعا شبیه به یه کلاس درس جذاب بود؛ خصوصا که آسیموف خیلی از جاها به بهانه اینکه یکی از شخصیت ها مثلا اطلاعات کمی از فیزیک داشته اون بخش از مبحث علمی رو کاملا روان و ساده توضیح میداده. (بخش دیگه جذابیت این بخش برام همزاد پنداری بی حد اندازه با پیتر لامونت بود... شخصی که اون قدری احساساتی و هیجانی عمل میکرد که جدی بودنش واقعا نادیده گرفته میشد.🥲)
بخش دوم خیلی بیشتر تخیلی بود و داستان جهانی موازی که باعث و بانی تشکیل پمپ الکترون بود رو تعریف میکرد‌. جهانی عجیب با قوانین و سبک زندگی عجیب که حتی برای بعضی از اعضای خودش هم مبهمه (دوآی عزیزم). 
نقطه قوت این بخش توصیف بسیار جذاب و بی نقص آسیموف از این موجودات بیگانه ساکن جهان موازی بود. چه از نظر فیزیولوژی چه از نظر عقل و احساسات و علم. که پیچیدگی توی شخصیت یکی از همین بیگانه ها _یعنی همین شخص دوآ که گفتم_ باعث زیبایی داستان میشه. دوآ هم خطر پمپ رو برای جهان خودش حس میکنه و سعی میکنه به بقیه بفهمونه ولی شخصیتش برای بقیه به قدری عجیبه که این احساس خطر رو هم به حساب به اصطلاح "چپ عاطفی" بودنش میگذارن. (کلمه "چپ" خودش داستانیه... ناراحت نمیشم اگه بهم بگید "چپ عاطفی" چون واقعا شخصیت دوآ رو توی خودم میدیدم...🥲)
و قسمت سوم. این هم علم و هم تخیل رو به اندازه برابر با هم داره‌. توی ماه اتفاق می افته و علاوه بر مَه زاد شهودگرای عجیبی که توش نابودی خورشید تو حس میکنه ما با یکی از شخصیت های دیگه ای که با هالام مشکل داشت هم آشنا میشیم _که نمیگم کی_ و اون هم دقیقا مثل لامونت سعی در نشون دادن خطر پمپ الکترون برای جهان بوده ولی از راه متفاوت. لامونت خیلی هیجانی عمل میکرد ولی این یکی با روش اصولی و منطق جلو میره، ولی باز هم مانع هایی داره که باید بر طرفشون بکنه.

این داستان شاید یکی از عجایب نوشته های آسیموف باشه. یه علمی تخیلی سخت که تا نخونید ازش هیچی نمیفهمید. =)
        

16

        این کتاب رو چندین بار بصورت نصفه مطالعه کردم ‌؛ بارها برام سوال شد که چطور چنین تصورات و ایده هایی برای موجودات دگرجهان به ذهنش رسیده. و این بار آخر که کل اون رو کامل خوندم بالاخره  ایده نویسنده رو درباره موجودات دگرجهان دریافت کردم.
کمی اسپویل احتمالی درباره دگرموجودات*

عملا از اتم و ذرات بنیادیش الهام گرفته بود. سه گانه شامل منطقی، عاطفی و والد، مشابه اتم شامل پروتون، الکترون و نوترون بود. همونطور که دیدیم چپ زاد منطقی و راست زاد والد چگال تر بودند مثل پروتون و نوترون، و میان زاد عاطفی مثل الکترون حالتی مشابه گاز داشت و باعث حفظ تعادل در هسته شامل پروتون نوترون میشد. (بنظرم حتی صخره مالی هم که بین عاطفی ها شنیع دونسته میشد،  ممکن بود اشاره ای باشه به الکترون های آزاد.) .  و سخت جسم ها هم بنظرم اتم هایی بودن که به ثبات رسیده بودن... و خب اتم ها تا ابد پایدار نیستن:)

بهرحال  عاشق این کتاب شدم، و پشیمون که چرا بخش اول و سوم رو زودتر کامل نخوندم. بخصوص بخش اول بسیار جذاب بود. یکم ناراحت کننده بود که در نهایت همکاری بین لامونت و دنیسون شکل نگرفت. اگرچه به اندازه بخش اول که مشکل پمپ رو توضیح میداد توضیحاتش مفهوم و روشن نبود ولی بازهم بشدت از راه حلشون برای مشکل پمپ لذت بردم .
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0