"کمک! هیولای درونم در شرف انفجار است!"
مانستر، روایت مستندوار داستان یوهان لیبرت است؛ شخصی که جهان از او به عنوان یک هیولا یاد میکند. در این کتاب که یک اثر جنایی-روانشناختی است شاهد گزارشات و مستندات خبرنگاری به اسم وبر هستیم که هر جزئیاتی که توانسته درباره پرونده "هیولا" پیدا کند را گردآوری و مکتوب کرده. این کتاب انیمهای به همین نام نیز دارد.
نظر شخصی: بر عکس بالا، توی این قسمت میخوام خودمونیتر نظر بدم. انیمه مانستر سالهاست که گوشه آرشیوم در حال خاک خوردنه تا یک روز برم سراغش. امسال دوستی این کتاب رو به من هدیه داد و فرصتی شد که با خوندنش شاید به سراغ انیمهش هم برم تا ببینم همونقدر که میگن شاهکاره یا نه. کتاب دقیقا شبیه یک پرونده جنایی بود و اگه مثل من به خوندن و شنیدن این پروندهها علاقه داشته باشید خستهتون نمیکنه؛ اما در غیر این صورت اسمها و جزئیات خیلی زیادش، و منسجم نبودن متن میتونه گیجکننده و حتی حوصلهسربر باشه. برای من خلاقیت و پیچیدگی ذهن نویسنده، مخصوصا تواناییش در ساخت شخصیتهایی مثل یوهان و دکتر تنما، ستودنی بود. مشکلی که خیلی به چشمم اومد اشتباهات تایپی و نگارشی زیاد کتاب بود که احتمالا به خاطر این بود که چاپ اوله. سخن آخر اینکه اگه انیمهش رو پسندیدید یا به پروندههای جنایی علاقه دارید میتونه براتون تجربه جالبی باشه.