معرفی کتاب شوالیه هفت اقلیم اثر جورج آر.آر. مارتین مترجم رضا اسکندری آذر

شوالیه هفت اقلیم

شوالیه هفت اقلیم

4.9
6 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

19

ناشر
شابک
9786225649125
تعداد صفحات
408
تاریخ انتشار
1402/12/29

توضیحات

        حدود یک قرن پیش از وقایع رمان «بازی تاج‌و‌تخت»، دو قهرمان که هیچ شباهتی با هم ندارند، در وستروس پرسه می‌زنند…

در دورانی که خاندان تارگرین هنوز تخت آهنین را در اختیار دارند و خاطرهٔ آخرین اژدها هنوز از یاد زندگان محو نشده، شوالیهٔ سرگردانِ ساده‌لوح اما دلیری به نام سِر دانکن بلندقامت، در حالی که یک سروگردن از تمام حریفانش بلندتر است، در مقابلشان ایستادگی می‌کند.

ملازم ریزنقشش، پسری به نام اِگ، او را همراهی می‌کند، اما هویت این پسربچه باید مخفی بماند، چون در آینده قرار است جایگاه ویژه‌ای در وستروس پیدا کند.

اگرچه دانک و اِگ تناسبی با هم ندارند، اما سرنوشتی عجیب در انتظار آن‌هاست.
      

لیست‌های مرتبط به شوالیه هفت اقلیم

پست‌های مرتبط به شوالیه هفت اقلیم

یادداشت‌ها

          • شوالیه و تخم مرغش.

• در کتاب شوالیه هفت اقلیم ما باری دیگر در دنیای نغمه پای میزاریم و این دفعه با شوالیه ای بلند قامت و ملازمی باهوش با بدنی نحیف همراه می شویم.

• شاید شنیدن اینکه با مجموعه ای از داستان های کوتاه همراه هستیم خود به خود باعث بشه انتظار شخصیت سازی و داستان عمیقی رو نداشته باشیم، اما «مارتین» در سه داستان صد و خورده ای صفحه ای، سه بار ثابت می‌کنه که شخصیت سازی اش در این کتاب از خیلی داستان های پانصد صفحه ای هم بهتره.

• توصیف جهان درون کتاب و کوچک ترین جزئیات در هر سه داستان در بی نقص ترین حالت ادا میشه و به خواننده فرصت گشت و گذار در صفحات کتاب رو میده، اون هم درحالی که کم پیش اومده از نگاه یک فرد تقریبا عادی این جهان را ببینیم و با دغدغه جای خواب و غذای آن ها همراه بشیم.

• شوخی های به جا و طنز خاص مارتین در این اثر هم حفظ شده شده، انقدری نیست که دل رو بزنه و در عین حال انقدری نیست که لحن کتاب رو بیش از حد خشک و جدی کنه.

• سرعت روند داستان هم دقیقا مثل موضوع کتاب هست، همانند یک شوالیه به موقع نبرد تند و جذاب و در مواقع صلح، آرام و در عین حال گوش به زنگ و همین تغییر سرعت روایت داستان خودش باعث عدم تکراری شدن روایت میشه.

• ایراد گرفتن به این کتاب صرفا براساس سلیقه ممکنه، و برای من اگر داستان صفحاتش زیادتر بود شاید نوع توصیف درگیری ها و نبرد ها تکراری میشد و آنچنان تغییری درونش قابل مشاهده نبود.

• اگر با دنیای نغمه آشناییت داشته باشید میدونید ترجمه کتاب های این مجموعه در ایران یک امر تقریبا غیرممکنه ولی آقای اسکندری آذر و نشر ویدا نه تنها  این امر رو ممکن کردن بلکه یک ترجمه قوی رو تحویل جامعه کتابخوان ایران داده اند، ترجمه ای که با وجود محدودیت ها دارای کمترین سانسور هست و اگر حذفیاتی هم وجود داشته به داستان آسیبی نرسیده، و در آخر کتاب هم چند صفحه ای برای معرفی شخصیت ها، مکان ها و خاندان ها در نظر گرفته شده تا اگر خواستید از خودتون یک اِگ ( شخصیت کتاب) بسازید، می‌تونید تمومش رو حفظ کنید.


"دانک با خودش گفت، پادشاه ها ظهور و سقوط می کنن. اون وقت، گاو ها و رعیت ها سرشون به کار خودشونه."


• از طرفی دیگر نه تنها در ترجمه بلکه در ویراستاری، طراحی جلد، بوک مارک و کیفیت چاپ هم نشر ویدا فوق العاده کار کرده و بهتون قول میدم که با یکی از زیباترین و با کیفیت ترین آثار نشر های ایران روبرو هستید.

• در آخر، اگه با جهان نغمه آشنایید که هیچ، مطمئنم این کتاب رو خواهید خوند، ولی حتی اگه با جهان نغمه آشنا نیستید، میتونید خودتون رو مهمون یک فانتزی شگفت انگیز کنید و از سراسر صفحات کتاب لذت ببرید.


        

39

          کتاب شوالیه هفت اقلیم شامل سه داستان کوتاه به نام شوالیه سرگردان،شوالیه قسم خورده و شوالیه مرموز است.

دانک جوان و قد بلند ملازم شوالیه پیری بود هنگامی که شوالیه پیر میمیره تبدیل به شوالیه سرگردانی میشه و خودشو سر دانکن بلند قامت معرفی میکنه.
دانک ملازم ریز نقشی و کچلی رو قبول میکنه به نام اگ. 
که هویت اگ نباید فاش بشه.
اگ و دانک سفر های زیادی میرن در داستان اول "شوالیه سرگردان" دانک برای اثبات خودش تصمیم میگیره مسابقه ای رو همراه با بقیه شوالیه ها شرکت کنه.اما برای مسابقه پول لازم داشته و باید این پول قرض میکرده ولی دانک به دردسر میوفته و برای نجات باید بی گناهی خودشو اثبات کنه.در این حین سر دانکن بلند قامت دوستانی پیدا میکنه و تلاش میکنه بی گناهی خودشو اثبات کنه.
دانک و اگ در داستان دوم "شوالیه سرگردان " در تلاش برای حل کرد مشکل سرزمینی به کمک یک لرد میرن. دانک با منش شوالیه از جنگ جلوگیری میکنه ولی با فهمیدن اینکه لرد اون سرزمین قبلا برای اژدهای سیاه جنگیده با حل کردن مشکل شهر همراه با ملازمش اونجا رو ترک میکنه.
و در داستان سوم "شوالیه قسم خورده" دانک و اگ با شهامت اگ و شجاعت دانک نقشه گروهی از خائنین رو خنثی میکنن. و دانک بعد از این ماجرا بیشتر به عنوان شوالیه ای شجاع شناخته میشه.

این کتاب به قدری قشنگ بود که نمیدونستم از کدوم داستان شروع کنم .علاوه بر این داستان با اینکه یه داستان تاریخی محسوب‌ می شد ولی طنز و روند خوب داستان کتاب صد برابر جذاب تر کرده بود.
علاوه بر این ترجمه عالی و شکل ظاهری کتاب ،این کتاب بی نهایت جذاب کرده بود.
اگه به داستان بازی تاج و تخت علاقه دارید و کتابی میخاید که حوصلتونو سر نبره بی شک بهترین انتخاب همین کتابه.

و به نظرم باحال ترین جمله کتاب" دانک کله‌پوک، هیکلش عین قلعه، عقلش قدر بچه."
😂😂
        

35

joiboy

joiboy

1403/11/15

برای خوندن
          برای خوندن این کتاب قطعا خیلی سوال ذهنتون رو درگیر کرده. من سعی میکنم که خیلی از این سوالات رو براتون جواب بدم ولی خب اصل حرفام رو میذارم برای ویدیوش.

🟢اول: شما هیچ پیش نیازی از دنیا نغمه نیاز ندارید برای خوندن این کتاب. خیلی راحت میتونید با همین کتاب وارد دنیا مارتین بشید.

🟡دوم: کتاب از سه تا داستان کوتاه تشکیل شده که هدف اصلی داستان ها شخصیت ها، ماجرا، و دوره تاریخی هست که در جریانه. این کتاب در کمال تعجب با اینکه سه داستان کوتاه هست ولی به شدت شخصیت پردازی و دنیا سازی قوی داره. توصیفات، فضا سازی و غیره این کتاب به شدت خوب نوشته شدند و قطعا براتون جذاب خواهد بود.

🟠سوم: کتاب ترجمه به شدت عالی داره. آرت یا طراحی هایی از شخصیت ها و مکان ها برای درک بهتر وجود داره که خیلی به فهم و درک داستان کمکتون میکنه. ظاهر خیلی زیبا و جذابی داره. از حاشیه رنگی تا خود طرح جلد. در آخر کتاب هم برای گیج نشدن هم افراد هم مکان ها کامل و دقیق توضیح داده شده.


🟥🔴اگر میخوای بخونی این نکته ها رو حتما باید بدونی: کتاب کمتر دارکه نسبت به نغمه و مجموعه اصلی. شخصیت خوش قلب و مهربونی داره و راحت میشه باهاش ارتباط گرفت. سادست و پیچیده نیست. و شما یه داستان کوتاه و ساده رو دنبال می‌کنید. پس برای شروع خیلی خوبه. ولی اگر از قبل اطلاعاتی داشته باشید خیلی مسائل رو بهتر متوجه می‌شید که باز برای این، کتاب یه راه حلی داره. آخر کتاب تمام اسامی، خاندان ها، و مکان هارو اگر متوجه نشید توضیح داده و هست. پس با خیال راحت بخونید.😁🔴🟥


🟧شخصیت پردازی: به شدت عالیه. شما با دانکن شخصیت اصلی و اگ همراه میشد و با ده ها شخصیت دیگه روبه‌رو میشید که همشون به نوبه خودشون خاصن. و دانکن که شخصیت اصلیه خیلی بیشتر بهش پرداخته شده و شخصیتی هست که راحت ارتباط می‌گیرید باهاش و ازش خوشتون میاد. دیالوگ ها و رفتار هر شخصیت به شدت خاص و مخصوص خودش بود جوری که از حرف ها و اعمال، شخصیت رو تشخیص می‌دادید اگر اسمش رو هم نمیدونستید. طنز خیلی خوبی داشتن شخصیت ها و به خوبی ترجمه شده بود. مرگ های به شدت وحشتناک و شوکه کننده ای داشت. از اون مرگ های مارتینی. و در کل برای داستان کوتاه واقعا عالی بودن.😁

البته اینم بگم که انقدر شخصیت و خاندان مختلف داره که از مغزتون دود بلند میشه. 


🟨دنیا سازی و فضا سازی: شما با اون دوره تاریخی و اتفاقاتی که در قبلش افتاده آشنا میشید. با خاندان تارگرین ها، خیلی از خاندان ها، و اتفاقات تاریخی و غیره آشنا میشید. و به چندین مکان مختلف وستروس سفر می‌کنید. 
فضا سازی و توصیفات این کتاب هم که به شدت عالی بود. مکان ها، طبیعت، درختان، آسمان و هرچیزی که توصیف میکرد به راحتی میتونستید تصور کنید و انگار زنده میشد و شما رو داخل اون مکان پرت می‌کرد. حتی بو ها و گرما و سرما رو هم توصیف میکرد انگار خود شما اون هارو تجربه می‌کردید.

🟥تنها ایرادی که کتاب داشت کاغذ بی کیفیتی بود که داشت و باعث میشد موقع خوندن یکم اذیت شید.🟥

درکل اگر بخوام توصیه کنم میگم حتما بخونیدش. لذت خواهید برد حتی اگر با نغمه یا گیم آف ترونز آشنا نباشید.👍😁

حرف ها بیشتر از این خواهد بود ولی برای متن کافیه. و حرفای بیشتر رو میذارم برای ویدیو شوالیه. 

🟢🟨اگر خوندیش با نظراتم موافق هستی؟🟨🟢


        

24

مبینا

مبینا

1403/11/22

          صحبت از نویسنده‌های مطرح و مشهور که می‌شه دستم به قلم نمی‌ره برای مرور نوشتن. خب چی بگم؟ همه می‌دونن دیگه. چرا بگم؟ ولی بعد فهمیدم بعضی از مرورها برای بقیه نیست که آگاهی پیدا کنن. برای اینن که اونی که خونده فقط بگه چی حس کرده وقتی داشته کتاب رو می‌خونده. با این دیدگاه می‌خوام از شوالیه هفت اقلیم بگم و مارتینی که همه‌ی دنیا می‌شناسنش.
کتاب از تراژیک‌ترین صحنه‌ی ممکن شروع می‌شه. یه پسر هیجده‌نوزده ساله که داره قبر می‌کنه برای کسی که از بچگی بزرگش کرده ولی پدرش نیست. داستان احساسی هم نمی‌شه‌ها! کاملا منطقی و ساده پیش می‌ریم. شوالیه‌ای که به این پسربچه قول داده بود شوالیه‌ش می‌کنه حالا مرده و همه‌ی وسایل و سه‌تا اسبش می‌رسن به شوالیه‌ی تازه‌رسیده. از همین‌جا ما با دانک آشنا می‌شیم. همونی که همه‌چیز رو منطقی و ساده می‌بینه و احساسی نمی‌شه و کل زندگیش هم با دیدگاه شوالیه‌ها بزرگ شده. با کوچیک‌ترین چیزا شخصیتش به ما شناسونده می‌شه. اینکه خط قرمزاش واضح و مشخصن و مرام شوالیه‌ها براش حرف اول رو می‌زنه رو می‌فهمیم و یهو می‌خوریم به یه کچل که چشم‌های باهوشی داره و می‌خواد یکم با خط قرمزهای دانک بازی کنه. کچل داستان اسمش اگه و کمتر از ده سال بهش می‌خوره اما با دانک که یه شوالیه‌ست اصلا محترمانه حرف نمی‌زنه. اگ اصرار داره که منو گردن بگیر و با خودت ببر به مسابقه‌ها! هر شوالیه‌ای به یه ملازم نیاز داره و دانک با اینکه اینو می‌دونه اما چون اگ همینطوری از زیر زمین سبز شده قبولش نمی‌کنه. ولی اگ به همین سادگی‌ها کوتاه نمی‌آد و قایمکی با دانک همراه می‌شه. این می‌شه شروع همراهی این دوتا. شخصیت‌ها به شدت با هم متفاوتن و همچنان خیلی خوب با هم چفت می‌شن. شوخی‌هاشون، حرف‌هاشون، همه به هم می‌خوره. مارتین یه چیز جالبی تو این کتاب داره. نمی‌دونم مارول دیدین یا نه اما یه جمله‌هایی هست که بار اول که می‌شنوی‌شون خیلی ساده از روشون می‌گذری ولی یهو هشتاد درصد فیلم/کتاب که می‌گذره دوباره یکی دیگه همون جمله رو تکرار می‌کنه و یهو بنگ تو کله‌ت صدا می‌ده. مارتین اینجا چندبار از این بازی‌ها کرد و من به شخصه خوشم اومد.
از شخصیت‌ها بگذریم و به فضا برسیم. من هر صفحه از کتاب رو که می‌خوندم یه دور مجدد نگاه می‌کردم ببینم مارتین دقیقا کجا گفت نزدیک غروبه و یه درخت خوشگل و یه برکه تمیز و یه دشت سبز و خالی و یه آسمون صاف دقیقا تو همین نقطه‌ای که دانک این فکر رو کرده گفته! فضاسازی این مردک دیوانه‌کننده‌ست. با کمترین و کوتاه‌ترین جملات من می‌دونستم هرجای داستان هوا چطوریه زمین چطوریه قیافه بقیه آدما چطوریه. توی داستان بلند نویسنده کلی وقت داره برای توصیفات و شاید سه صفحه درباره‌ی نور آسمون حرف بزنه و همچنان نتونه به من برسونه چی می‌خواسته بگه اما مارتین توی یه داستان کوتاه صد و خرده‌ای صفحه‌ای یه طوری برای من فضاسازی کرد که انگشت به دهن موندم.

من خیلی اژدها دوست دارم. تو این کتاب سال‌ها از آخرین اژدها و مرگش می‌گذره اما من اصلا کمبود احساس نکردم. خاندان اژدها، تارگرین‌های قدرتمند، توی یه داستان حضور دارن و همین تمام نیازهای من به اژدها رو برطرف کرد!
روایت‌گری مارتین انقدری قدرتمند هست که حتی بدون حضور اژدهای واقعی من باز هم شیفته‌ی دنیا و داستان‌هاش شدم. 
نمی‌دونم چقدر دیگه تعریف کنم ازش اما من قطعا بازهم داستان اول و سوم این کتاب رو می‌خونم. نمی‌دونم چرا دوم رو نگفتم. اون رو هم خیلی دوست داشتم. اون موقع که می‌خوندم یه طورایی همخوانی بود و جفتمون می‌گفتیم داستان اول بهتره اما الان که یکم می‌گذره از خوندن داستان‌ها، واقعا سختمه انتخاب کنم. حماسه و وفاداری و یه چیکه عشق و احساس تو همه‌ی داستان‌ها انقدر به تناسبه که نمی‌شه یکی‌شون رو انتخاب کرد.
شوالیه هفت‌اقلیم بخونید. شوالیه هفت‌اقلیم بخونید. شوالیه هفت‌اقلیم بخونید.
        

3

          خب...⚔️
بالاخره با پایان کتاب شوالیه هفت اقلیم،#مارتین هم خوندم و ارادت خاصی نسبت به این تپلی مهربون پیدا کردم.
_اول اینکه متن مرورم بدون اسپویله و با خیال راحت بخونید.
_دوم اینکه به خاطر سه بخش بودن کتاب،مرور من هم سه بخشی هست.

ستاره‌ای🌠که می افته برای کسی که می بیندش بخت و اقبال می‌آره.

🔸️بخش اول:
#شوالیه_سرگردان
بزارید من اول از آرت🖼های خوشگل این کتاب بگم؛توصیف ناپذیر و بشدت زیباست.
به کتاب رنگ و روح داده.

📕داستان:
شروع داستان بسیار عجیبه؛ داستان درباره ملازمی است که قبل از مرگ اربابش به شوالیه منسوب میشه و حالا داره برای اربابش قبری را به سمت غروب آفتاب می کنه.
کم کم که پیش میریم با اون پسر آشنا میشیم؛دانک.که حالا خودش را سر دانکن بلند قامت می نامه.
دانک به مسافرخانه‌ای میره که ای کاش نمیرفت؛اگ.پسر کچل باهوش داستان که از همون اول یه چیزیش بوده و از مسافرخانه فرار میکنه تا با دانک همسفر بشه.(داستان واقعا پیشبینی ناپذیر بود.)

🧍‍♂️شخصیت پردازی:
شخصیت پردازیش واقعا عالیه به قدری که از همون اول داستان،اگ برای من عجیب بود و یه حدس هایی دربارش میزدم.خلاصه که حال کردم و هر صفحه برام جذاب بود.

🗺جهان سازی:
وااااای!عجب جهانی ساخته این #مارتین؛درباره این بخش فقط بگم که همه چیز این جهان منطقی و دوست داشتنیه و این دوتا کلمه برای توصیف جهان شناخته‌ شده کافیه.

✒️قلم نویسنده:
قلم نویسنده گیراست؛با اینکه سرعت بالای داستان در متن حس میشه اما #مارتین نگذاشته که به داستان اصلی ضربه وارد بشه و باز هم حس و حال را منتقل می کنه.

بزدل بودن خائن چیزی از وقاحت عمل خائنانه کم نمی‌ کنه.

🔸️بخش دوم:
#شوالیه_قسم_خورده
⭕️نکته:من در این بخش و بخش بعدی فقط شروع داستان را می‌گویم؛اگر نکته‌ای هم بود،در قسمت "پ.ن" به آن اشاره میکنم.

📕داستان:
بدون اینکه آخر ماجرای بخش اول اسپویل بشه:
دو سال بعد از مرگ پیرمرد شوالیه،دانک با اسبش و اگ با قاطرش دارن توی جاده میرن که با دوتا جسد داخل یه قفس برخورد می کنند(اخه چرا شروع همه داستانهاش تراژیکه🥸).
خلاصه که کم کم تو جاده پیش میرن و میبینن که رودخانه خشک شده و همین میشه شروع ماجرا.

+چون غراره اسپویل نشه پس بیشتر نمی گویم😁

از مرده‌ها هم‌صحبت در نمی‌آد.

🔸️بخش سوم:
#شوالیه_مرموز
📕داستان:
باز هم بدون اسپویل دو بخش قبلی،داستان این بخش هم با صحنه‌ای تراتژیک شروع میشه؛ با سری بالای دیوار...
اما این اصلا ربطی به ماجرا اصلی نداره و من قصد ندارم درباره این بخش توضیح بدم،پس شما را به جشن این بخش می سپارم.

🏁خلاصه که اینجا مرور ما تموم میشه و برید بدون معطلی بخرید دیگه😁

درد هم مثل شمشیر و سپر جزء جدایی ناپذیر شوالیه‌گری بود.

امتیاز:۵از۵ 🌟🌟🌟🌟🌟

پ.ن.۱:فقط اینکه اگر زیاد رو عطفش دست بکشید نقره کوبش پاک میشه.
پ.ن.۲:شاید داستان اژدها نداشت اما همین که به اژدهایان اشاره میشه،برای هیجان داستان کافیه؛ممنون #مارتین .
پ.ن.۳:تشکر از #مارتین که این کتاب را نوشت.تشکر از آقای #رضا_اسکندری_آذر که این کتاب را ترجمه و تشکر از #نشر_ویدا که این کتاب را بصورت رسمی📋در ایران منتشر کرد.

#مرور 
#ریویو
#دیدگاه
#شوالیه_هفت_اقلیم
        

9