معرفی کتاب بارتیمیوس: چشم گولم اثر جاناتان استرود مترجم محمد قصاع

بارتیمیوس: چشم گولم

بارتیمیوس: چشم گولم

جاناتان استرود و 3 نفر دیگر
4.2
10 نفر |
2 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

20

خواهم خواند

14

ناشر
افق
شابک
9789643697518
تعداد صفحات
840
تاریخ انتشار
1392/5/27

توضیحات

        ناتانیل، جادوگر چهارده ساله، اکنون ماموریت دارد گروهی را که در مراکز مهم شهر حادثه می‌آفرینند، شناسایی و نابود کند. اما این کار ساده نیست.
اعضای گروه مخفی، از جمله کیتی، خود را پنهان کرده‌اند و هم‌زمان با حمله‌های دیگری به پایتخت، ذهن ناتانیل را به هم می‌ریزند. آیا این حمله‌ها از سوی گروه مخفی است یا گروهی خطرناک‌تر؟ ناتانیل برای کشف حقیقت باید به پایتخت سرزمین دشمن برود و جن بزرگ، بارتیموس را احضار کند.
      

لیست‌های مرتبط به بارتیمیوس: چشم گولم

نمایش همه
داستان دو شهرآبشار یختصویر دوریان گری

خدانگهدار، هزار و چهارصد و سه!

66 کتاب

خب... وقتشه ببینم چقدر خوندم امسال... پیتر پن و داستان دو شهر رو از انتشارات دیگری خوندم... (پیترپن قدیانی و داستان دو شهر‌ افق) و خب بهترین‌ها هم که ...🥲 نامِ باد و کوئوت عزیز😁، شاه‌دزد، سیپیو و رفقاش که دلم براشون تنگ می‌شه:)💔 آبشار یخ و سولویگ و همراهانش که تا ابد دوستشون خواهم داشت🥲، بازی تاج و تخت و دسیسه‌چینی‌ها، و استارک‌های دوست داشتنی، راب، جان ‌که در حقش ظلم شد، آریا و ادارد...😭💔 حتی دنریس... که البته باید بگم سریالش رو هم دیدم و تنها سریالی بود که کامل شد... و علیرغم اینکه خیلی‌ها با کتابش حال نکردن، جز بهترین‌ها بود برای من!🥲 ربکا و مندرلی که بخشی از قلبم میون اتاق‌های بسیار اون عمارت بزرگ مونده... سایه‌ی باد و گورستان کتاب های فراموش شده و خولین کاراکسی که سرگذشتش هنوز باعث می‌شه قلبم بگیره:) دنیل، بئاتریس، کتابفروشی سمپره و خیابان‌های بارسلون... نارنیا و دنیای جادویی‌ش و کمد ... و چهار خواهر و برادر و کایرپاراول! ... مهمان دراکولا و فضای گوتیک و زیبایی که داشت... بارتیمیوس؛ و شهر لندن و کیتی و ناتانیل که دلم همیشه براشون تنگ می‌شه و حس می‌کنم دوباره پیششون برمی‌گردم و داستان عجیبشون رو باز هم می‌خونم... قصه‌های همیشگی، دوقلوهای بیلی و قصه‌های پریانی که همیشه دوستشون خواهم داشت... و این دومین باری بود که می‌خوندمش و قطعا باز هم می‌خونمش... کانر و گلدی‌لاکس عزیزم🥲🥲 آخرین روز خانم بیکسبی و اون همه هیجان و استرس... و هابیت خوانی‌ش برای شاگردهاش... زیبا صدایم کن و زیبایی که دلش می‌خواست با پدرش خوشحال زندگی کنن... داستان دو شهر؛ و شخصیت‌های خاکستری‌ش... انتقام، سیدنی کارتن... نیکلاس نیکلبی و اون همه بدبختی‌ای که تحمل کرده و دلم براش کباب شد..🥲 و عقل و احساس، و جین آستینی که در پردازش شخصیت‌هاش کم نمی‌ذاره، الینور و ماریانی که هنوز پایان داستانشون برام عجیبه... مانولیتوی عزیزم و مامان عجیب غریب و دست به کتکش...😂 بچه‌های خانم پرگرین؛ و ماجراجویی‌هاشون، جیک، اما، میلارد، اینوک، و ... سیلماریلیون، و سرزمین میانه‌ای که تاریخچه‌ای شگفت‌آور داشت... ارباب‌حلقه‌ها، یاران حلقه و نوروز ۱۴۰۳ و زمستونش که باهاشون سفر کردم... سم و آراگورن عزیز... پیتر پن و رویاهای کودکی‌ ای که فراموش شدن... دوریان گری، مردی که زیبا بود؛ ولی نه از درون... و همه و همه‌ی این‌ها، سال ۱۴۰۳ من رو تشکیل دادن. از همه‌ی این شخصیت‌ها ممنونم که باعث شدن توی روزهای مزخرف هزار و چهارصد و سه دووم بیارم!... و آره خلاصه؛ کتاب‌های امسال عجیب و خاص بودن. و دلم برای این کتاب‌ها تنگ خواهد شد. و انشاءالله که سال ۱۴۰۴ به شدت بهتر خواهم خوند...🙂 راستی گفتم حدود پنجاه تا کتاب هم خریدم ؟😁😁

18

یادداشت‌ها

          _به نام خدا_
این کاربر با چشم هایی که درد می‌کنه چون تقریبا چهارصد صفحه ی پایانی رو در یک روز خونده ، داره یادداشت میذاره 😭😂
راستی یادداشت من داستان رو زیادی لو نمی‌ده ، به خاطر همین گزینه ی فاش کردن داستان رو نمیذارم‌ ولی اگر روی لو رفتن داستان بیش از حد حساس هستید خواهشا خواهشا یادداشت من رو نخونید.
خب این جلد از مجموعه ی بارتیمیوس هم بالاخره به پایان رسید . 
این جلد با جلد قبلی تفاوت های خیلی زیادی داره. به خصوص اینکه شخصیت جدیدی به نام کیتی (کاتلین جونز) هم به داستان اضافه میشه و در طول داستان تبدیل به یکی از شخصیت های کلیدی می‌شه.البته باید بگم که این شخصیت توی کتاب قبلی هم حضور داشت ولی خیلی کم بود. در واقع حضورش در اون حد مخاطب رو کنجکاو نمی‌کرد . این شخصیت تبدیل شد به شخصیت مورد علاقه م که خیلی از ناتانیل و بارتیمیوس بهتر بود(از نظر من . )
توی این داستان شاهد تغییرات زیادی در ناتانیل هستیم یعنی همون پسربچه ی کتاب قبلی . ناتانیل توی کتاب دوم زیادی نچسب بود 🙂و واقعا غرور و خود خواهی ش تمومی نداشت . در حالی که توی کتاب قبلی قابل تحمل تر بود .
بذارید بگم که من گروه مقاومت رو خیلی دوست داشتم و ای کاش قدرت و نفوذ بیشتری داشتن . آقای پنیفیدر هم که به نظرم شخصیت خوب و قابل قبولی بود . ولی حماقت های این بشر باعث شد اعضای گروه تاوان های وحشتناکی پس بدن و این خیلی بده.
یکی از نکات منفی کتاب این هست که به غیر شخصیت های اصلی و کلیدی ، روی شخصیت پردازی کاراکتر های دیگه هیچ دقتی نمی‌کنه و خب خیلی بد بود که ما آشنایی زیادی با شخصیت های جاکوب ،وزای شهر و ... نداشتیم . توصیفات زیادی هم داره و خب توصیفاتش واقعا بعضی اوقات زیادی بودن . توصیف مثل نمک توی غذا هست، زیاد و کم بشه مخاطب اذیت می‌شه . باید بگم تا پایان کتاب حالم بد بود  به خاطر توصیف  آقای نویسنده از موهای چرب ناتانیل😂
اکثر شخصیت های داستان ؛ شخصیت های مشکی هستن به خصوص جادوگر ها . به خاطر همین داستان یه حس و حال بدی میگیره . اینکه لندن زیر دست موجوداتی افتاده که با عوام بدرفتاری میکنن و ... . اما یکی از دلایل جذابیت هم به نظرم همینه که عوام باید یا بجنگن با جادوگرها یا ...
داستان کلا چهار بخش داره که داستان توی بخش چهارم جذاب تر و پر کشش تر می‌شه و سه بخش قبلی هیجان خاصی نداره که خب این هم باز یه نکته ی منفی دیگه ست .
و نکته ی آخری که به ذهنم می‌رسه اینه که دشمنان ناتانیل و بارتیمیوس و ... در کتاب دوم خیلی ضعیف تر به نظر میان . مثلا عفریتی که توی جسم یه اسکلت بود خیلی جالب نبود .
در برخی قسمت های کتاب نویسنده واقعا تو شوک می‌برتتون . و این باعث میشه داستان پر کشش تر بشه . صحنه پردازی هم واقعا مشکلی نداشت و شخصیت پردازی شخصیت های اصلی هم به خوبی انجام شده بود . 
در کل این جلد کتاب متوسطی بود . با اینکه نکات منفی داشت ، ولی دلیل نمی‌شه از خوندنش لذت نبرده باشم . جلد دوم رو به خاطر حضور کیتی دوست داشتم .انشاءالله جلد سوم رو به زودی بخونم !🙃
ولی در کل ارزش خوندن رو داره اگه به داستان های فانتزی علاقه مند هستید .
        

20