معرفی کتاب محاصره و طوفان اثر لی باردوگو مترجم بهنام حاجی زاده

محاصره و طوفان

محاصره و طوفان

لی باردوگو و 4 نفر دیگر
3.9
46 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

90

خواهم خواند

46

شابک
9786009871759
تعداد صفحات
404
تاریخ انتشار
1398/4/24

توضیحات

        کتاب حاضر، داستانی هیجان انگیز است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در این داستان آلیناتصورمی کرد می تواند، گذشته اش را فراموش کرده و از سرنوشتش بگریزد. ولی نمی تواند، او امیدواراست برای حمایت ازدختری که عاشقش است همه کار کرده باشد، ولی نکرده است. دارکلینگ،بسیار قدرتمندتر از پیش، تشنه انتقام است. اوبه آلینا نیاز دارد. به زودی آلینا باید بین کشورش، قدرتش و پسری که عاشقش است یکی را برگزیند.
      

لیست‌های مرتبط به محاصره و طوفان

نمایش همه
بی ابدتا ابدگریشا: سایه و استخوان

جادوهای تاریک

44 کتاب

این لیست مخصوص دلای قویه! توی این داستان‌ها جادو مثل زخم می‌مونه ، قهرمان‌ها بی‌نقص نیستن و هیچ‌کس واقعاً در امان نیست اگه دنبال فانتزی‌هایی هستی که هم تاریک باشن، هم دردناک، هم هیجان‌انگیز این لیست واسه توئه غم، جادو،خیانت، مرگ و گاهی یه عشق عجیب... ۱_بی ابد تگ ها :جادوی زمان، فانتزی غمگین، راز پنهان در دنیایی که گذشته و آینده با هم قاطی شدن، بعضی تصمیم‌ها بهای وحشتناکی دارن. ۲_ گریشا تگ ها: قهرمان خاکستری، جادوی تاریکی، دوگانگی قدرت نوری که می‌تونه دنیا رو نجات بده، اما وقتی سایه‌ها فریبنده‌ باشن چی می‌مونه؟ ۳_میراث اوریشا تگ‌ها: انتقام، جادو، سرکوب و شورش وقتی همه‌چیز ازت گرفته می‌شه، فقط جادوی توعه که می‌تونه برگردوندش… با بهای سنگین. ۴_کاراوال تگ‌ها: بازی خطرناک، فریب، عشق مبهم یه بازی که همه چی توش واقعی نیست… ولی زخمشون واقعی‌تر از هر چیزیه ۵_دربار خار و رز تگ:جادوی ممنوعه، انمیز تولاورز، فانتزی تاریک دختری که وارد دنیایی از طلسم و خون می‌شه… و می‌فهمه عشق، همیشه نجات‌بخش نیست ۶_مه زاده تگ‌ها: جنگ جادویی، قهرمان بی‌رحم، شورش در سایه قهرمانی که با تاریکی بزرگ شده، و حالا باید باهاش بجنگه — یا تسلیمش شه... ۷_سریر شیشه ای تگ‌ها: قاتل سلطنتی، توطئه‌های درباری، گذشته‌ی خونین یک قاتل حرفه‌ای، یک تاج و تخت، و رازهایی که قراره همه‌چی رو به هم بریزن.

125

یادداشت‌ها

مبینا

مبینا

1403/11/22

        به نظرم این کتاب یکم اطناب داشت
سرعتش عجیب بالاست و همزمان مخاطب رو با خودش نمی‌کشه.
شخصیت‌ها واقعا رومخ و غیرقابل درک شدن الان و خب فقط اون حرامزاده‌ی لعنتی باعث ادامه‌اس.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

Aron

Aron

5 روز پیش

          نمی‌دونم چرا به اندازه‌ی بقیه به دلم ننشست. 
اولش که مجموعه رو شروع کردم انتظار خیـلی زیادی ازش داشتم (شاید به همین دلیله؟)، چون همه جا دیده بودم که چطور ازش تعریف می‌کنن و به زور چند نکته‌ی منفی راجبش می‌گن. جلد اول که یه پای توقعاتم نرسید گفتم:«اوکی، این جلد اول بود و تازه معرفی داستانه....بیا بهش مهلت بدیم و ادامه‌اش رو بخونیم؟🚶🏻‍♂️»
ولی متاسفانه جلد دوم هم طبق انتظارم نبود.
اول از همه، باید بگم اوایل از آلینا اصلا خوشم نمیومد، الان صرفا احساس خیلی خاصی بهش ندارم. یه سری تصمیماتش رو درک می‌کنم، مثلا اینکه از دست تارین فرار کرد. هیچکس نمی‌تونه کنار کسی بمونه که بدون احساس خیلی خاصی درد رو هدیه می‌کنه و یه شهر کامل رو (با کودکانش و اکثر مردمانش) از بین می‌بره. 
شاید تارین وقتی ستر رو به وجود آورد از عواقب کارش بی‌خبر بود و شاه اون زمان هم یه ابلهی مثل این بود، شاید اون موقع با نیت شر این کارو نکرد، ولی الان حتی اگر نیتش بد نبوده باشه چیزی بروز نداد. (بگذریم از کاری که با بگرا و جنیا کرد.).  البته...منکر نمی‌شم که از شیپ الینا و تارین توی جلد یک خوشم اومد✨✨🌚
نمی‌تونم بگم تمام تصمیماتش بد بود، ولی من وقتی سر قضاوت کاراکتر ها به بن بست می‌خورم با خودم می‌گم:« اگه تو بودی چه می‌کردی؟» و نمی‌دونم اگه جای الینا بودم چیکار می‌کردم.

نیکولای کاراکتر خوبی بود. شاید بشه گفت بهترین کاراکتر این جلد بود. به احتمال قوی می‌رم دوگانه‌ی نیکولای رو بعد از شش کلاغ می‌خونم✨
مل....مل...امان از مل! پسر تو مشکلت چیه؟ تمام کتاب منتظر بود یکی به آلینا نگاه کنه تا بی‌خودی پیرهن پاره کنه و رَم کنه. البته شاید من یه بخش کتاب از زیر چشمم در رفته باشه، شاید بخشی بوده که سند آلینا رو به نام مل می‌زنن؟

درکل خوندمش، ولی به اندازه‌ی بقیه بهم نچسبید. 
مطمئن نیستم محاصره و طوفان بهتر بود یا سایه و استخوان.
 امیدوارم تباهی و خیزش بهتر باشه.🚶🏻‍♂️🌅
        

2