معرفی کتاب تاج دوقلوها اثر کاترین وبر مترجم پگاه خدادی

تاج دوقلوها

تاج دوقلوها

کاترین وبر و 2 نفر دیگر
4.0
172 نفر |
78 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

48

خوانده‌ام

384

خواهم خواند

284

ناشر
شابک
9786229385807
تعداد صفحات
481
تاریخ انتشار
_

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        «تاج دوقلوها» شاهکاری است از نویسندگان پرفروش بریتانیایی «کاترین دویل و کاترین وبر» که یک درام فانتزی پرمخاطره درباره شاهزاده خانم های دوقلویی است که در بدو تولد از هم جدا شده اند - یکی به عنوان ولیعهد بزرگ شده و دیگری در کودکی به قصد ربودن خواهرش و سرقت تاج و انتقام قتل والدین تربیت شده است.
      

لیست‌های مرتبط به تاج دوقلوها

نمایش همه
barly

barly

1403/2/17

آنی شرلی در گرین گیبلزهری پاتر و حفره اسرار آمیز پسرک، موش کور، روباه و اسب

رویایی در 1۴۰۳✨️🌾

50 کتاب

از الان میخوام لیست کتابای ۱۴۰۳ رو درست کنم که تا انتهای سال یادم نره چه کتابایی رو خوندم🫣 ایشالا هروقت به انتهای سال رسیدیم میام یه توضیح زیبا و پر مفهوم براشون مینویسم 1403,3,1:ناراحتم چون بخاطر امتحانات سرعت کتابخونیم کند شده و وقتی میبینم بقیه تونستن توی این دو ماه خیلی بیشتر از من کتاب بخونن باعث شده یکم از روندم شرمنده بشم 😶‍🌫️ (تعداد کتاب های خوانده شده ۷تا) 1403,3,2: امروز ۳۲۰ صفحه کتاب خوندمو برام سواله که من چطور هم نشستم درس خوندم هم این حجم از کتابامو 🫡(تعداد کتاب های خوانده شده ۸ تا) ۱۴۰۴,3,7: بر خلاف بقیه‌ی روز ها به روز های امتحانات خسته کننده و وقت گیر نگاه میکردم و ناراحت بودم که نمیتونم زیاد کتاب بخونم امروز اومدم از یه دید جدید بهش نگاه کردم. اینکه من سعی میکنم هرچه سریع تر درس هامو تموم کنم تا بتونم بیام کتاب بخونم یا اینکه هرشب قبل خواب داستان کتاب هامو با خودم مرور میکنم تا یه وقت جزئیات داستان یادم نره ( این باعث شده با شخصیت ها خیلی بیشتر از قبل دوست و همراه بشم)و یا حتی اون ذوق شوقی که بعد یه مدت کم کتاب خوندن میتونم برم ۲،۳ ساعت کتاب بخونمم خیلی جالبه. و حالا که دارم فکرش رو میکنم من خوندن یک کتاب۱۶ توی دوره‌ی امتحانات رو به خوندن ۱۰۰ تا کتاب توی روز های عادی ترجیح میدم 🙃(تعداد کتاب های خوانده شده ۹ تا) 1403,4,16: خیلی وقته چیزی به اینجا اضافه نکردم ولی باید بگم تابستون پر قدرت داره میگذره؛)) (تعداد کتاب های خوانده شده ۱۶ تا) 1403,6,16: سه هفتست که در ریدینگ اسلامپ خیلی شدید به سر میبرم 🫡(تعداد کتاب های خوانده شده ۲۹ تا) 1403,10,26:از مهر که مدرسه ها شروع شد سرعت کتاب خوندنم لاک‌پشت وار بود ولی وقتی خواستم برای بعد امتحانا یه استراحتی به خودم بدم و دوباره شروع کردم به کتاب خوندن کتابخوار درونم زد بیرون و الان یکی باید بیاد از وسط کتابا منو جعمم کنه🫡(تعداد کتاب‌های خوانده شده ۴۳تا)

29

یادداشت‌ها

sana khodami

sana khodami

1403/11/22

          بالاخره تمام شد!
آن هم در حال سردرد و مریضی، دقیقا در زمانیکه با تمام وجود دلم میخواست بیرون باشم .
ولی خوب اگر بگویم از کتابم لذت نبردم دروغ است.
خواندنش زمان زیادی برد و برعکس تصورم، یک وقفه چندهفته‌ای بین شروع کردن و تمام کردنش افتاد که به خاطر فکر پرشی موقت من بود اما دیروز شروع به خواندنش کردم و تا لحظه خواب پایین  نگذاشتمش که البته باعث لکه جزئی غذا روی کتاب شد:(
صبح هم تا چشم باز کرددم بلندش کردم و آنقدر خواندم  تا بالاخره تمام شد.
کتاب تاج دوقلوها از کاترین وبر راجع به دو خواهر دوقلو است که یکی وارث تاج و تخت سرزمینش و دیگری ساحره‌است. در این سرزمین ساحره ها پلید و ممنوعه هستند و تصویر وحشتناکی در ذهن عامه مردم از آنها شکل گرفته. حال قل ساحره، رن، تصمیم دارد جای خود را با خواهرش درست چندروز قبل از تاج‌گزاری عوض کند و خودش ملکه شود تا بتواند این تصویر را درست کند.
داستان کتاب کمی کلیشه‌ای شروع میشود و 150 صفحه اول روند کند و حوصله سر بر است. نویسنده در برحی شرایط درست توصیف نمیکند و انگار تصور میکند ما داخل ذهن او هستیم و تصویر یکسانی میبینیم درصورتی که توصیف اندکش باعث سردرگمی و ارتباط کم با صحنه میشود. همچنین انگار ایده های خلاقانه و جدید خود را با کلیشه همیشگی کتاب ها ترکیب کرده و این ترکیب یکدست و منظم نیست.
اما از حدود های صفحه 160، کتاب روان تر میشود و سرعت روند بهتر. همچنین هیجان درست و نسبتا به اندازه‌ای وارد کتاب میشود و درکل خواندنش لذت بخش تر میشود. این که کل کتاب را بر پایه عشق نگذاشته و داستان های عاشقانه بین شخصیت ها گوشه‌ای از داستان را میگیرند قابل تحسین است و اینجا نویسنده تعادل خوبی ایجاد کرده. گاهی از بی فکری یا کله‌شقی شخصیت ها خیلی عصبانی میشدم اما بانمک بود و این را به عنوان نکته مثبت تلقی میکنم. گاهی هم دلم میخواست کتاب زودتر تمام شود اما قلابش نمیگذاشت پایین بگذارمش که البته علاقه شخصی من به کتاب هایی مثل این کتاب بی تاثیر نبود. یک موضوع قابل توجه دیگر قلم رک نویسنده‌است که ممکن است برای برخی خواننده ها اذیت کننده باشد. من هم گاهی کمی معذب میشدم و خداراشکر میکردم که نسخه زبان اصلی کتاب را نمیخوانم.
اما درکل از خواندنش لذت بردم، دوستش داشتم و حالا بی صبرانه منتظر خریدن جلد دوم هستم.
این کتاب را به هرکسی پیشنهاد نمیکنم اما اگر از کتاب های فانتزی بدتان نمی‌آید و دنبال این هستید که چندساعتی به دنیای دیگری سفر کنید، این کتاب برای شماست.
        

6

Daydreamer

Daydreamer

1403/6/25

از نظرم به
          از نظرم به نسبت فانتزی هایی که در فضای مجازی بین مخاطبان ترند شده،قوی تر بود و برای اولین نقطه قوت به همزمان پیش بردن جریان داستان اشاره میکنم.مهارت نویسنده در این امر به خوبی نمایش داده شده و تونسته هر دو جریان رو جذاب و با هماهنگی خوبی پیش ببره و فصل های کوتاهی که با هیجان تموم میشد از ویژگی های مثبتی بود که نویسنده برای بهتر پیش بردن همزمانی جریان استفاده کرده.دومین نقطه قوت این کتاب پیش زمینه ایی برای جلد بعدی داشتن بود که نشون میده نویسنده برای داستان به طور کلی برنامه ایی داشته و مخاطب قرار نیست در جلد دوم با دیتاهای جدید و ناشناخته مواجه بشه
اولین نقطه ضعف به نظرم ضعف داستانی کتاب بود،بخش فانتزی کتاب به خوبی شرح داده نشده بود و همین باعث خلا بخشی از کتاب شده بود.در کتاب ۵ شاخه قدرت وجود داشت که تقریبا فقط قدرت شاخه افسونگر به طور دقیق و با جزئیات توضیح داده شده بود و برای بقیه شاخه ها صرفا به یک اشاره سطحی و توضیح کلی بسنده کرده بود.دومین نقطه ضعف شخصیت پردازی نویسنده بود.نویسنده برای دو کاراکتر اصلی به طور عالی شخصیت پردازی رو انجام داد ولی شخصیت های مکمل به نسبت های متفاوت نقص های پردازشی داشتند به طوری که مادربزرگ کاراکتر های اصلی از لحاظ ظاهری به طور کامل و دقیق توصیف نشده بود و شما برای این کاراکتر صرفا چند ویژگی رفتاری میدونین!
نقطه ضعف سوم عدم توضیح کامل دنیای داستانه،ما درمورد سایر همسایه ها چیزی نمیدونستیم و صرفا به یک همسایه اونم در حد چند دیتای ابتدایی و چند کاراکتر مهم این کشور اگاه بودیم
اگر بخوام به صورت کلی نقطه ضعف کتاب رو بگم،نویسنده در توضیح دادن و توصیف کردن ضعیف عمل کرده و در کتاب های فانتزی این دو معیار جزو معیار های مهمیه برای یک کتاب خوب
درکل از اونجایی که مجموعه اس نمیشه با یه جلد قضاوتش کرد اما به صورت کلی اگر فقط همین جلد رو در نظر بگیریم،خوب بود.
        

38

همین چند ر
          همین چند روز پیش توی مدرسه تمومش کردم:)
الآنم دادمش به یکی از دوستانم که بخونتش.
داستان  جالبی داشت . شخصیت پردازی تا حد قابل پذیرشی خوب بود و شخصیت ها دوست داشتنی بودن؛)
(شخصیت های مورد علاقه اینجانب: شن برای بامزگیش و رن برای شجاعتش)
یک از نکات مثبتی که داشت این بود که از همون اول رفت سراغ اصل قضیه و خیلی بهش کش نداد!
و اما نکات منفی.،
یکی اینکه روند پیشرفت داستان در ابتدا سرعت معقولی داشت ولی باز یه جا به بعد احساس کردم خود نویسنده خسته شده و میخواد سریع عاشق و معشوق رو بهم برسونه 
و  برای همین سرعت اش از یه بخشی در حال رقابت با نور بود‌.
مثلاً من اصلا نفهمیدم که دو جفت عاشق پیشه کی احساسات عاطفی بهم پیدا کردن؟
این نکته منفی اش بود.
و اینکه عاشقانه اش بر فانتزیش غالب بود که از نظر من مشکلی نیست.
ولی در کل داستانش رو دوست داشتم و پشیمون نیستم که خوندمش.
به شما هم پیشنهاد میکنم که بخونینش چون اونقدر بد نیست که نخوای خودش رو تجربه کنی و کتابهای داستانی باید جوری باشن که ازشون لذت ببری.
و به اندازه  حجم داستان و زحمت نویسنده اون لذته رو خواهی برد .
ممنون،


آنه هلمز؛


پ.ن:فقط به من بگین چرا هر جا رن می‌رفت این یارو ثور(یا شایدم سور یا صور یا نمی‌دونم) سر از توی یعقش در میاورد؟

        

1

        خطر اسپویل و بی انگیزه شدن برای خواندن داستان❌❌❌❌
با شخصیت رن شروع کنیم:
رن دختری کله شق،احمق و گستاخه.همش میگه که مادربزرگم بانبا منو هجده سال تمرین داده و تربیت کرده،اما در نقش بازی کردن به عنوان یک شاهزاده ریده و همش سوتی میده و تو جنگ و مبارزات زرت! همون اول شکست می خوره 💀و به شدت دوروئه
به رز میگه ویلم می خواد تاج و تختو ازت بگیره و خودش جات حکومت کنه،اما رن خودش صراحتا گفت که اگه به تاج و تخت میرسیدم از مادربزرگم دستور می گرفتم💀
رز:اوایل رو مخ بود و همش می گفت که:من فلانیم! اگه بخوام سربازا میریزن سرت! 
اما بعدا معلوم شد که نه،نسبت به رن خیلیییی بالغ تره،خیلی عاقل تره،خیلی بهتره.دوسش دارم به نوعی. 
ویلین های داستان:سطحی،احمقانه،مزخرف.انگیزشون چیه؟ قدرت(چقدر جدید💀).دیگه هیچی. 
پ.ن:پادشاه الریک جذابه. 
سلست:نسبت به همه شخصیت ها بهتر بود،باهوش بود،از خودش اراده و تفکر داشت.هر چند عاشقانه اش خیلی رندوم اومد و خیلی رندوم رفت💀
دو تا معشوقه مرد:سطحی،بی اراده،بدون نقش خاصی و بدون شخصیت.به خصوص تور.در کل عاشقانه قابل پیشبینی ای داشت💀
انسل:دوسش دارم خدایی،مهربون و دلسوز و سافت بود و می خواست جدا رز رو خوشبخت کنه،اما حدس بزن چی؟ تهش میمیره💀(مرگش به شدت اضافه بود) 
خود داستان:سطحی و کلیشه ای
چیزی که از یه داستان معمولی جادوگری انتظار میره.جادوگرا خوب،وزیر بد،توطئه،انزوا و نابودی جادوگران.نویسندگی ضعیفی داشت،و خیلی جاها دیالوگای داغونی داشت. 
و همه چی خیلی سریع اتفاق می افتاد،خیلی سریع و ابلهانه. پایانش هم خیلی قاطی پاتی بود. اول که معلوم نشد رن چطوری یهو از بند آزاد شده،تا صحنه جنگ ابلهانه اش،تا اینکه یهویی مادربزرگه یهویی از آسمون نازل شد💀و شکست خوردن یهویی بانبا💀. 
از تهش هیچی نفهمیدم. 
و این بود داستان ما💀
با کمال احترام به دوستداران کتاب و نویسندگان و.... محترم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4